English Version
English

طرز برخورد، از نوع اول

طرز برخورد، از نوع اول

اگر در گذشته زمان‌های بد و خطرناک و ناراحت‌کننده‌ای را پشت سر گذاشته‌ایم به‌طور یقین در ذهن و ضمیر ما اثرات و پیامدهای بد به‌جا مانده‌اند، اگر نتوانیم در مقابل آن حالت‌ها ایستادگی کنیم، پس از چندی ضمیر ما تحت تأثیر آن پیامدهای منفی و آلوده قرار خواهد گرفت و این آلودگی باعث بروز خطراتی در زندگی ما خواهد شد.

در چنین شرایطی باید به جنبه‌های مثبت خاطرات و پیام‌ها توجه داشت، آن‌ها را در ذهن خود مجسم نمود، به آن‌ها شکل خوب و زیبا داد و سعی نمود که بدی‌های گذشته را هرگز در نظر خود مجسم نکنیم و به آن‌ها اشکال تازه‌ای ندهیم به گونه‌ای باعث آزار و ناراحتی ما شوند.

در طول حیات نباید قدرت‌های نهان مؤثر و کارساز را در زندگانی هر فرد نادیده گرفت، به آن‌ها توجهی نداشت و تمام احتمال را به حساب قدرت‌های جسمی و ضمیر آگاه گذاشت، چون هر فردی برای ادامه حیات خود احتیاج به نیروهای ذاتی و یا محیط اطراف به افراد بشر قدرت و نیروی ادامه حیات و تلاش‌های زندگی می دهند و گاهی هم بر عکس آن‌ها را از کلیه اعمال حیاتی باز می دارند، این نیروهای پنهان و یا ذاتی برای ادامه حیات مادی هر یک برتر از دیگری است و در طول زندگانی هر کدام به نوعی مخصوص جلوه‌گر می شوند.

قدرت فکر و اندیشه یکی از همین نیروها است که هرکسی به طریقه خاصی مشاهده می گردد، فرضاً زمانی که فردی در مورد موضوع یا مطلبی به تفکر و اندیشه می نشیند، نیروی ذهنی و حافظه او باعث خواهد شد تا تصویرهای ذهنی در ذهنش به وجود بیاید و این اشکال را به‌صورت زنده در  درون خود مشاهده بنماید که در این مواقع ذهن و حافظه از خود بداندیشی یا خوش‌بینی تراوش نموده و به نحوی این حالت‌ها به وجود آمده را وارد کارزار قوای عقلی می نماید و خواسته‌ای درست و مثبت را به‌صورت پوچ و باطل و منفی جلوه‌گر می سازند.

یا اینکه نیروهای منفی را به گونه‌ای مثبت و کارساز در افکار اشخاص می نمایانند و در چنین حالت‌هایی افراد دچار وسوسه و تردید می شوند، حال اگر کسی قدرت این را داشته باشد که بتواند حقایق را به‌صورت مثبت و سازنده در افکار خویش نگنجاند و به قول مشهور نیمه خالی لیوان را ببیند، نیمه پر آن را در نظر بگیرد، قادر خواهد بود تصویرهای نقش بسته ذهنی خوش را با حالتی جدی و مثبت بروز دهد و هرگز اجازه ندهد که افکار منفی ذهنش را آلوده سازند.

افراد زیادی را در جوامع خود مشاهده می کنیم که همیشه به نکات منفی هر عمل یا شیئی توجه دارند، به همین دلیل همیشه در توهمات منفی و دروغ و باطل غوطه‌ور هستند و زندگانی خود را در حسد و بدبینی و ناامیدی میگذرانند و معمولاً نتیجه اعمال و رفتار این اشخاص در زندگانی مشخص و معین است، زیرا آنها از قدرت عقل و ادراک و تشخیص حقایق حیات کاملاً محروم هستند و به علت وجود بدبینی و حسادت و ...، پس از چندی با اغتشاشات ذهنی و اختلالات روانی و روحی مواجه می گردند و تابع احساس و غرایز تند و سرکش و بی‌منطق خود می شوند و اصولاً آن‌ها را جزئی از حقایق زندگانی خود به حساب می آورند.

اگر کسی بتواند در همان مراحل اولیه با اتفاق ناگواری که برایش رخ داده است با قدرت عقل و منطق و افکار صحیح مواجه شود و آن را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد یقیناً بزودی قادر خواهد بود، راه‌حل منطقی و درستی را پیدا کند و نهایتاً خود را موفق سازد. اصل قضیه همیشه طرز برخوردهای اولیه هر فرد با مشکلات زندگی است، اگر این برخورد از نیروی عقل و فهم و درک و شعور نشأت گرفته باشد موفقیت و پیروزی حتمی است و چنانچه برخوردها از طریق احساس و ادراک صورت گرفته باشند در آینده‌ای نه‌چندان دور باعث عذاب و ناراحتی خواهند شد، به‌این‌علت که د اکثر مواقع حواس بشر، جوابگوی کامل و صحیح حقایق حیات نیست و حتی گاهی اتفاق می افتد که احساس پنج‌گانه باعث اغفال و گمراهی افراد می شوند زیرا که آنها گاهی می توانند از کوهی، کاه و از کاهی، کوه بسازند و باعث شوند، زندگانی  افراد در آینده شکل خاصی به خود بگیرد.

وقتی که احساس به عقل انتقال بیابد و از آن طریق مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گیرد، شکل دیگری به خود خواهد گرفت به همین دلیل هرگز نباید نظریات و دلایل احساس را پذیرا بود و آن‌ها را به‌عنوان یک حقیقت کلی پذیرفت. اگر زمانی یک فرد عاقل، عقل را در یک کفه ترازو و احساس و ادراک را در کفه دیگر آن قرار بدهد، به‌طور حتم کفه عقل به‌مراتب سنگین‌تر از کفه احساس و ادراک خواهد شد که این حالت‌ها را می‌توان در مورد ملکات عقلانی زن و مرد سنجید، معمولاً مردها از حکمت عقل برخوردارند و زه‌ها از ظرافت احساس.

برای خوب اندیشیدن در مرحله اول می بایست عملی را انجام بدهیم که وجود باطن خود را از نفرت، کینه، حسادت، خودخواهی، جهل، ترس و هر عمل منفی که در زندگانی  ما رخ می دهد، پاک و منزه بمانیم، بهترین روش برای از بین بردن آن‌ها این است که در یک مقطع از زمان تمام گذشته بد و نفرت بار را فراموش نمائی‌ام و ازآن‌پس تمام اتفاقات را در همان مرحله نخست، در نطفه خفه نماییم و نگذاریم که آن‌ها به گونه‌ای نامناسب و آزاردهنده در ذهن ما به وجود آیند و درنهایت باعث نگرانی و مزاحمت گردند.

 

نویسنده: مسافر هاشم
تایپ: مسافر مهدی
تهیه و تنظیم: مسافر روح‌الله

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .