برای رسیدن به ظرفیت لازم بایستی در انسانها ساختار تغییر کند و دانش و آگاهی شخص بالا رود برای رسیدن به ساختار جدید باید افکار و اندیشه انسانها تغییر کند ساختار قبلی منهدم و ساختار جدیدی به وجود آید و با سختیهایی همراه است و زمان میبرد.
انسانهایی که توانایی بالایی دارند و کارهای بزرگی انجام میدهند ساختارهای زیادی را پشت سر گذاشتهاند و مراحلی را طی کردهاند تغییرات ذره ذره انجام میگیرد بایستی برنامهریزی داشته باشیم و صبور باشیم.
اما شکسته شدن یک ساختار دردناکترین مرحله در تزکیه و پالایش انسان است و شکلگیری یک ساختار جدید ممکن است چندین سال طول بکشد. یک ساختار جدید ممکن است یک دانش جدید، یک استعداد جدید و یک توانایی جدیدی است که قبلاً درون او وجود نداشته است، انهدام افکار پوسیده و کهنه زمان میخواهد و البته باید دانش و آگاهی انسان بالا برود تا بتواند به ساختار جدیدی دست پیدا کند.
تمام انسانها در آفرینش، ساختار آنان یکسان است و تمام عناصری که در زمین وجود دارد درون انسانها وجود دارد و وقتی به طرف تکامل حرکت میکنند فلز وجودی آنان نیز تغییر میکند یکی فلز آهن و دیگری فلز طلا را انتخاب میکند.
بیماری قیاس و کبر که در انسانها به وجود آمد نتیجه عدم تفکر آنانی بود که معتقد بودند خودشان از فلز طلا و دیگران از فلز پایینتر ساخته شدند.
اگر چه انسان این اختیار را دارد که ساختار خودش را منهدم کند و ساختار جدیدی را به وجود آورد ولی این تابع قوانین انتخاب است. قوانین انتخاب از انتقال الکترونها در ترازهای اتمی الگوبرداری شده است.
وقتی الکترون میخواهد از یک مدار به مدار دیگری جهش پیدا کند باید یک فوتون و یا نور به آن بتابد و اگر میخواهد از مدار بالاتر به یک مدار پایینتر سقوط کند باید یک فوتون را از دست دهد. الکترونها از نظر رفتاری با انسانها شبیه هستند از هر ترازی نمیتوان به تراز دیگر رفت. مثلاً نمیتوان از مس به نقره رفت ولی میتوان از آهن به نقره رفت، باید ابتدا ساختارهای آن خرد شود و به آهن برود و بعد از آهن خرد شود و به نقره برود که اصطلاحاً به این تغییر گذارهای مجاز یا گذارهای ممنوع یا غیرمجاز میگویند.
اگر انسان در حالت طبیعی باشد و به دانش و آگاهی لازم رسیده باشد قطعاً جهشهای مجاز را انتخاب میکند و از یک تراز به تراز دیگر میرود ولی اگر در عدم تعادل و یا توهم باشد ناخودآگاه به سمت ترازهای غیرمجاز میرود.
انسانهایی که در حالت تعادل هستند هر چیزی را انتخاب نمیکنند و میدانند که هر انتخابی مجاز نیست و اصولاً انسانهای دانا هر چیزی را نمیپذیرند ولی شخصی که تعادل ندارد و پیرو ضد ارزشها است همهچیز برایش ممکن است و اصلاً داشتن و رسیدن به هر چیزی را مجاز میداند چون که آگاهی ندارند و خطوط قرمز را نمیشناسند.
انتخابهای غیرمجاز از آن جهت برای انسان مفید نیست چون که در ساختار انسان تخریب به وجود میآورد و در حس او سبب انفجار میشود. انسانی که به این وضعیت میرسد همیشه حسرت دیگران میخورد و بخش عظیمی از انرژی انسانها صرف چیزی میشود که دیگران دارند مثلاً خانه خوب، ماشین گرانقیمت و یا هنرمند معروفی بودن و وقتی انسان این ابزارها را به عنوان هدف در زندگی خویش تعریف میکند آن میدان انرژی در صور پنهان انسانها رشد میکند و یک مغناطیس قوی شکل میگیرد و این جاذبه باعث انتخابهای غیرمجاز و غلط در زندگی انسانها میشود.
در هر جامعهای اگر انتخاب انسانها بر اساس میدانهای انرژی و گذارهای غیرمجاز تعیین شود قیمت اشیاء و کالاها غیرمجاز تعیین میشوند مثلاً قیمت یک ماشین 20 میلیون تومان است اما زمانی که مردم استقبال میکنند قیمت دو برابر میشود و این قیمت واقعی نیست.
در دوست داشتن هم این گونه است گاهی روابط دوستانهای که ما با دیگران داریم به سبب شهرت و محبوبیت دیگران است که جذب میدان انرژی میشویم که درون او وجود دارد و آن موقع بهایی سنگین و غیرواقعی پرداخت میکنیم که این بهای واقعی شهرت او نبود؛ که هم به خودمان و هم به دیگران تخریب وارد میکنیم چون که همفاز نبودیم و پیوند ما از جنس عشق و محبت نبود بر اساس تراکم انرژی بود.
بایستی تمرکز خود را روی این مسائل برداریم کسانی که کار بزرگی انجام میدهند روی مد نیستند آنان بر اساس جنس مسائل و وقایع به سمت آن میروند ولی کسانی که بر اساس میدان انرژی موقتی حرکت میکنند انتخابهای نادرست دارند و تابع مد میشوند. خوش لباس بودن خوب است برای راحتی و آسایش خودمان اما نه برای دیگران، انتخابهای درست است که انسان را به تعادل و آرامش میرساند و گذارهای غیرمجاز تعادل را از انسان سلب میکند.
برگرفته از سی دی فوتون
نویسنده:همسفر بتول
تاریخ:95/6/1
نمایندگی بوشهر
نگارنده:همسفر صدیقه
- تعداد بازدید از این مطلب :
2616