English Version
English

روند ایجاد اعتیاد و مکانیزم خماری و نشئگی در بدن انسان

روند ایجاد اعتیاد و مکانیزم خماری و نشئگی در بدن انسان

با توجه به اینکه بسیاری از ما مکانیزم اعتیاد و جایگزینی مزمن مواد خارجی بجای مواد طبیعی تولیدکننده بدن را به‌درستی درک نکرده‌ایم شایسته دیدم که به‌صورت روان و تا حد ممکن به‌دوراز کاربرد اصطلاحات سخت پزشکی این روند را توضیح دهم.

به‌طورکلی بدن انسان از یک واحد ساختمانی عین آجرهای بکار برده در ساختمان‌های شهری تشکیل‌شده است. این سلول‌ها دارای اشکال ظاهری مختلف هستند. برخی مکعبی، برخی استوانه‌ای و برخی سنگ‌فرش مانند می‌باشند و از قرار گرفتن چندین سلول، یک بافت تشکیل می‌شود و چندین بافت که هم‌شکل و دارای کار یکسان هستند باهم اندام را تولید می‌کنند. مثلاً کلیه، قلب، چشم، روده و معده هرکدام یک اندام است و چندین اندام باهم، ۵ دستگاه را که کل بدن را تشکیل می‌دهند را شکل داده که دستگاه گوارش، دستگاه عصبی، دستگاه تنفس، دستگاه قلب و عروق و دستگاه تناسلی را شامل می‌شود.

هر سلول درون خود یک شهر است و دستگاه دفع مواد زائد، دستگاه تولید انرژی و نیرو، دستگاه تولید مواد مصرفی، ذخیره مواد، دفاع از خود و هرچه در یک شهر داریم در آن سلول است. دور یک سلول حصاری است که هر ماده‌ای اجازه ورود در داخل سلول را ندارد. ارتباط این سلول از داخل با خارج توسط گیرنده‌هایی حاصل می‌شود که روی خارج دیواره سلول قرار دارد و هر گیرنده وقتی ماده خاص خود در روی آن قرار گیرد، درون سلول ایجاد یک سلسله کارهایی می‌کند که باعث انجام عملی می‌شود. مثلاً اگر کلسیم روی گیرنده مخصوص به خود قرار گیرد آب از داخل به خارج سلول رفته و پتاسیم که ماده‌ای حیاتی است وارد سلول می‌شود. گیرنده و ماده روی آن عین قفل و کلید است. هر قفل با یک کلید مخصوص بار می‌شود و فقط باید کلید خاص آن قفل داخل قفل قرار گیرد تا قفل باز شود. این مثال ساده کل نقشه گیرنده و عمل آن را نشان می‌دهد.

به‌طورکلی بدن در هنگام صبح با بیداری فرد از خواب و نیز در برخی شرایط خاص مانند شرایط اضطراری و مرگ یک فرد نزدیک در زندگی و نیز شرایط هیجانی و نشاط‌انگیز همچون ورزش یا رسیدن خبر خوش به فرد و نیز در هر شرایط که براثر حادثه‌ای، جان فرد می‌بایست حفظ شود همچون حمله حیوانات وحشی یا زمان تصادف که عضوی شکسته باشد، مواد شبه مورفینی و ضد درد را تولید و ترشح می‌نماید. برعکس در هنگام شب و غروب خورشید این مقدار پایین آمده تا فرد را به خواب طبیعی فرو برد. البته به این راحتی نیست و هزاران هزار اندام و دستگاه خصوصاً در قسمت مغز و اعصاب مرکزی در این راه ایفای نقش می‌کنند. برای مثال با تغییر طول شب و روز که با تغییر فصل ایجاد می‌شود، مقدار تولید مواد شبه افیونی در بدن را تغییر می‌دهد. به همین دلیل است که انسان در هر فصل، شرایط خاص خود را دارد. تفکرات مثبت و منفی و تلقین‌های فرد نیز می‌تواند این تولید را کم یا زیاد کند.

خوب می‌دانیم که بدن انسان هوشمند است و خود را با تغییرات خارجی تحت هر شرایطی وفق می‌دهد که به این سازگاری بدن با شرایط خارجی به‌اصطلاح علمی هموستاز می‌گویند. مثلاً اگر شما از اصفهان به جنوب گرم ایران بروید، در روزهای اول عذاب است ولی پس از چندین روز بدن تغییر را درک کرده و خود را با شرایط سازگار می‌کند که طول مدت این سازگاری از فردی به فرد دیگر متفاوت است. ما مصرف‌کنندگان می‌دانیم که تغییر مواد مخدر در روزهای اول تخریب ایجاد می‌کرد ولی بعد از چندین روز در فرد عادی می‌گردد و این مسئله دلیل بر هوشمندی بدن است. بدن انسان در صبح هنگام و با بیداری از خواب، تولید مورفین را شروع می‌کند و این مقدار برای افراد مختلف با مقدار متفاوت انجام می‌پذیرد. برای مثال برای فردی به نام علی ۸۰ واحد و برای احمد ۹۵ واحد است و همین است که قدما می‌گویند طبع فلان شخص گرم و فلان شخص سرد است، فلانی شاد است و دیگری غمگین، یکی تندخو است و دیگری آرام و نرم‌خو. همه این طبع‌های انسان به دلیل میزان تولید مواد شبه افیونی حاصل می‌شود.

ما طی چندین روز به قول مهندس، ۳۰۰ بار یا بیشتر به‌طور مداوم مواد مصرف می‌کنیم و بدن احساس می‌کند که کنترلش از تعادل خارج‌شده است. باید دانست اگر مواد شبه افیونی بدن احمد در حالت عادی ۹۰ واحد باشد، در طول مصرف یا فاز لوکس این مقدار ۱۰۰ واحد و یا گاهی ۱۲۰ واحد خواهد شد که انسان را به نشئگی خیلی بالایی می‌رساند که این همان احساس سرخوشی است که فرد را به دام اعتیاد می‌اندازد. پس از تکرار، بدن به جهت سازگاری، تولید مواد شبه افیونی خود را کاهش می‌دهد. برای مثال این مقدار که در احمد در حالت عادی ۹۰ واحد بود، امروز صبح که مصرف‌کننده واقعی شده است و از خواب بیدار می‌شود، تولیدش ۸۰ واحد است. بدن خالی است و فرد به دنبال سرخوشی اول روزهای مصرف است. اگر ۱۰ واحد مصرف کند تازه احمد طبیعی خواهد شد اما اگر بخواهد سرخوشی یا نشئگی را تجربه کند باید به ۱۲۰ واحد برسد. با همین وضع بدن می‌بیند که تولیدش زیاد است چون خیلی سرخوش است، دوباره طی چندین روز تولید داخلی خودش را به ۷۰ یا ۶۰ واحد کاهش می‌دهد و به همین ترتیب تولید را به حداقل خود می‌رساند که برای مثال ۱۰ تا ۱۵ واحد است. این مرحله آغاز روزهای بدبختی و بیچارگی انسان مصرف‌کننده است زیرا می‌بایست ۷۵ تا ۸۰ واحد مورفین را از خارج وارد بدن کند تا انسان طبیعی قبل از مصرف بشود و اگر بخواهد سرخوشی را تجربه کند که دیگر نخواهد کرد، می‌بایست ۱۰۰ تا ۱۱۰ واحد مصرف کند و این مصرف هم وقت‌گیر خواهد بود و هم تخریب بسیاری را به دنبال دارد و بار مالی و اقتصادی زیادی را به دنبال خواهد داشت.

بنابراین تخریب پشت تخریب آغاز می‌شود تا فرد را به سمت نابودی سوق دهد. حال اگر شما عزیزان تفکر نمایید خواهید یافت که کنگره چگونه درمان را در بدن انسان شروع می‌کند. با درمان، فرد به تولید عادی برمی‌گردد اما اگر خواست نشئه و سرخوشی دوران لوکس خودش را تجربه نماید، چه‌کاری باید انجام دهد؟ از طریق روش‌های روانی همچون تفکرات مثبت، حضور در جلسات، مشارکت، خدمت به خلق خدا، حرکت در جهت ارزش‌ها و... همه و همه این سرخوشی را با تولید مواد شبه افیونی مازاد در فرد رهاشده ایجاد خواهد کرد. همچنین ورزش که شامل همه ورزش‌هاست ولی چندین ورزش خاص، تولید مواد شبه افیونی را در بدن فرد افزایش می‌دهد که شامل شنا، کوه‌نوردی، پیاده‌روی به‌صورت ماراتن، اسب‌سواری و دوچرخه‌سواری است.

اکنون می‌فهمیم که بنیان‌ کنگره جناب مهندس چگونه به‌صورت دقیق اعتیاد را شناخته و همه جوانب آن را بررسی کرده و به درمان و اصلاح آن پرداخته است. هرکسی که بخواهد درمان واقعی را بااحساس سرخوشی وافر تجربه نماید باید راه کنگره را با تمام تدابیر و تعالیم دستور داده‌شده، دقیق انجام دهد تا به سعادت، آرامش و رهایی دست یابد. بدانید که اگر سفر کنید ولی جلسه نیایید، ورزش نکنید و سی دی آموزشی گوش ندهید درواقع سفر نکرده‌اید و اگر بکنید هم توأم با عذاب است نه سرخوشی و لذت.

در پایان لازم است یک واژه بسیار مهم و آشنا را برای اینکه بدانید خداوند چگونه بدن را دقیق خلق کرده است، برای دوستان بیان کنم. اگر خدای‌نکرده دوستی قسمتی از استخوان بدنش براثر حادثه‌ای دچار شکستگی شود به فرد گفته می‌شود درد دارید؟ می‌گوید نه، به او می‌گویند بدنت داغ است و نمی‌فهمی. این حقیقت است. به‌محض بروز حادثه و یا شکستگی استخوان یا ضربه، بدن به‌طور اتوماتیک تولید مواد شبه افیونی و ضد درد را افزایش می‌دهد تا فرد دردی را احساس نکند و بتواند خود را از محل دور کرده و نجات دهد. در این مواقع تا چند ساعت درد از بین می‌رود تا فرد خود را به محل اورژانس یا مکان درمانی برساند. اگر این موهبت نبود فرد از درد توان تکان خوردن از جای خود را نداشت و در محل تلف می‌شد.

دوستان، ما تمام این نعمات خدایی را با مصرف خودمان نابود کرده‌ایم، امید است با رهایی تمام آن‌ها را بازیابیم.

با تقدیم احترام؛ آگاه و پیروز باشید...

 

به قلم کمک راهنما مسافر احمد حبیب الهی
نگارش: مسافر حسین رهجوی کمک راهنما مسافر رضا
نمایندگی سلمان فارسی اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .