English Version
English

خدمت؛ گفتگو با مسافر علیرضا

خدمت؛ گفتگو با مسافر علیرضا

 

لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید؟

با سلام ، علیرضا هستم یک مسافر، تخریب : 13 سال _آخرین آنتی ایکس : شیره و تریاک _ مدت 10 ماه و 24 روز سفر کردم ، روش درمان : DST ، داروی درمان : شربت OT _ نام راهنما : علی کاشی _ رشته ورزشی : فوتسال _ مدت رهایی : 2 سال و 1 ماه

یک سفر سیگار هم داشتم به مدت : 9 ماه و 28 روز به راهنمایی آقای رضا ربیعی به روش DST با داروی نیکوتن خوراکی _ مدت رهایی از سیگار : 1 سال و 1 ماه

 

 

لطفاَ کمی از دوران مصرف‌تان بگویید:

من یک مصرف کننده عادی بودم ، روزها سر کار می‌رفتم و تمام فکر و ذهنم این بود که ساعت 5 عصر بشود تا بروم مصرف کنم و هیچ چیز دیگری جز مصرف برایم مهم نبود .  

چگونه با کنگره 60 آشنا شدید؟

مدتی بود که از مصرف مواد خسته شده بودم و دنبال راهی برای ترک می‌گشتم ولی هیچ‌کدام از راه‌ها را قبول نداشتم، تا اینکه از طریق یکی از آشنایان که خود مدتی بود به کنگره می‌آمد با کنگره آشنا شدم و وقتی توضیحاتی در خصوص متد درمانی کنگره به من داد با خودم فکر کردم که این راه درستی برای درمان است و به کنگره آمدم .

از اولین روزی که وارد کنگره شدید بگویید :

من در ماه رمضان وارد کنگره شدم و در همان ابتدا اولین سؤالی که برای من پیش آمد این بود که اینجا یک نهاد مردمی است برای درمان اعتیاد ، چه ربطی به روزه و افطاری دادن دارد ؟! و حتی این سؤال را از راهنمای تازه‌واردین نیز پرسیدم و او به من جواب داد برای فهمیدن جواب می‌بایست کتاب درون پکیج آموزشی‌ات را بخوانی و همین موضوع باعث شد که من همان شب تمام کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر را بخوانم .

تصویر چه شخصی را از اولین روز ورود به کنگره در ذهن دارید ؟

آن‌روز شخصی بود با شال زرد که به گرمی و صمیمیت از من استقبال کرد که بعد‌ها فهمیدم  مرزبان کشیک است با نام ؛جلال

سفر اول شما چگونه گذشت؟

در یک ماه اول سفرم را زیاد جدی نگرفته بودم و روی برنامه نبودم و حتی سی‌دی‌هایی را که راهنما می‌گفت را گوش نمی‌دادم تا اینکه روزی تصمیم گرفتم یک سی‌دی تصویری که نامش؛ راز بود را ببینم و همان جرقه‌ای را در ذهن من ایجاد کرد و به کمک آن یک مثلث درمان برای خودم ترسیم کردم که اضلاع آن شامل : دفترچه ،خدمت و نشریات بود و بعد از آن سفرم را با انگیزه دو‌چندان ادامه دادم و مطیع راهنما شدم . 

حس خود را در روز رهاییتان بیان کنید؟

حس خیلی عجیب و زیبایی بود و وصف کردن آن برایم خیلی سخت است زیرا هیچ نمونه و مثالی به زیبایی آن برای توصیفش سراغ ندارم و به نظر من رهایی مانند استشمام بوی گل است ، فقط باید تجربه کرد تا حس آن‌را فهمید .

علت اینکه بعد از رهایی در کنگره باقی ماندید چیست ؟

من مصرف کننده‌ای بودم که 13 سال تخریب داشت و همیشه بر این باور بودم که تا آخر عمرم مصرف‌کننده باقی خواهم ماند، ولی زمانی که رها شدم و دیدم که دیگر نیازی به مصرف مواد ندارم احساس کردم که دینی بر گردنم است که می‌بایست آن‌را ادا کنم لذا تصمیم گرفتم در کنگره بمانم و خدمت کنم .

در چه جایگاه‌های خدمت کرده اید ؟

من در همه جایگاه های خدمتی جلسات عمومی و خصوصی توفیق خدمت داشته ام و در حال حاضر هم به عنوان ؛ مرزبان مشغول خدمت در نمایندگی پرستار هستم .

خدمت در کدامیک از این جایگاه‌ها لذت بخش تر بود ؟

خدمت در همه جایگاه ها برایم لذت بخش بود ولی اگر قرار باشد یک جایگاه را نام ببرم ؛ استادی جلسات را می توانم نام ببرم.

حس می‌کنید در کدامیک از این جایگاه‌ها آموزش بیشتری گرفته‌اید ؟

به نظر من تمامی جایگاه و صندلی‌ها در کنگره 60 برای آموزش گرفتن می‌باشد و فقط اسامی آنها متفاوت است ، ولی احساس می کنم در جایگاه مرزبانی در حال دریافت بیشترین آموزش هستم.

چه مدت است در جایگاه مرزبانی مشغول خدمت هستید؟

6 ماه است به عنوان مرزبان مشغول خدمت هستم . 

یک روز کاری مرزبان کشیک در کنگره چطور می‌گذرد ؟

صبح درب نمایندگی را باز می‌کنم، اگر تازه واردی مراجعه کند به او پاسخگو هستم ،تمامی کارها برای تحویل جلسه به نگهبان آن‌روز را انجام می‌دهم ، موارد مرتبط کاری در طول جلسه را انجام می‌دهم تا اتمام ساعت کاری آن‌روز .

حس خود از جایگاه مرزبانی را بیان کنید؟

مرزبانان هم یک لژیون هستند که ضمن انجام امور اجرایی نمایندگی از راهنمای خودشان که ایجنت می باشد آموزش می گیرند و خدمت کردن و آموزش گرفتن حال انسان را خوش می کند .

وظایف یک رهجو چیست؟

به نظر من تابع بودن رهجو در مقابل راهنما و کنگره 60 اصلی‌ترین وظیفه اوست .

به نظر شما یک خدمتگزار خوب ، چه ویژگی‌های را باید دارا باشد ؟

اول اینکه من وظایف آن جایگاهی را که در حال خدمت هستم خوب بدانم و نکته مهمتر اینکه به حریم و چهارچوب این وظایف و جایگاه واقف باشم .

به نظر شما چطور می‌توان به حال خوش رسید ؟

به نظر من با خدمت کردن می‌توان به حال خوش رسید .

احساس خودتان درباره کلمات ذیل را خیلی کوتاه بیان کنید :

کنگره 60 : مکان مقدس

مهندس دژاکام : یک اسطوره

علی کاشی : بهترین راهنما                                       

مسافر: کوهنورد
کتاب 60 درجه: پیام آور

نشریات‌کنگره: نقشه راه
شال‌مرزبانی : مقدس

کدام وادی را بیشتر دوست دارید ؟  وادی هشتم

کدام سی‌دی را بیشتر دوست دارید ؟ گره قدرت ( استاد امین )

یک خاطره از کنگره بگویید ؟

خاطرم هست در همان روزهای اول که به کنگره می‌آمدم و درجلسه سوم لژیون راهنمای تازه‌واردین، یکی از اشخاصی که با من در آن لژیون بود از من درخواست پول نقد کرد برای تهیه پکیج، البته قرار بود که بعد پول را به حساب من واریز کند، من موافقت کردم ولی راهنمای‌تازه واردین به ما تذکر داد که این‌کار خلاف حرمت‌های کنگره است، من در ابتدا متوجه منظور او نشدم ولی بعدها فهمیدم؛ همان حرکت من ممکن بود باعث شود آن‌شخص بخاطر مقدار پولی ناچیز دیگر به کنگره نیاید . حالا خوشحالم که هم خودم و هم  آن شخص هر دو در کنگره هستیم و رها شده‌ایم .   

کلام آخر  :

به نظر من اگر کسی به دنبال رهایی و درمان شدن است، کنگره بهترین و مناسب‌ترین جا برای این‌کار است  .

از آقای مهندس دژاکام و تمامی خانواده کنگره 60 ، از راهنمای خودم آقای علی کاشی و ایجنت محترم جدید و قدیم این نمایندگی؛ آقایان صداقت و اشکذری کمال تشکر را دارم و برای همگی آن‌ها آرزوی سلامتی و موفقیت دارم .     

 

تهیه و تنظیم : مسافر احمد

نمایندگی پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .