افق روشن زندگی؛ گفت و گو با همسفر لیلا

لطفاً خودتان را معرفی کنید :

سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر، آخرین آنتی ایکس مصرفی مسافرم شیره تریاک، روش درمان DST با داروی OT، مدت سفر اول پانزده ماه، باراهنمایی‌های جناب آقای اکبر علیرضایی و سرکار خانم آرزو خلجی، رهایی از دام اعتیاد دو سال و سه ماه.

چه زمانی از مصرف مسافرتان آگاه شدید و عکس‌العمل شما چه بود؟

بیست‌وچهار سال پیش موقع بارداری فرزند اولم متوجه اعتیاد ایشان شدم، خیلی ناراحت و ناامید شده بودم و تصمیم به جدایی گرفتم ولی به خاطر بارداری منصرف شدم.

کنگره چطور سر راه شما قرار گرفت:

از طریق تلویزیون با کنگره آشنا شدیم، مدت‌ها بود دنبال یک‌راه درمان اساسی برای درمان مسافرم می‌گشتم که اتفاقی دیدم دریکی از برنامه‌های شبکه سه سیما با یکی از اعضای کنگره که به رهایی رسیده مصاحبه می‌کنند، پی گیری کردم و با موافقت مسافرم به کنگره آمدیم و خدا را شکر نتیجه‌بخش بود.

در چه جایگاه‌هایی در کنگره خدمت کردید و دوست دارید چه جایگاهی را تجربه کنید؟

در جایگاه مسئول پذیرایی و مهمان‌دار خدمت کردم و یک‌بار هم جایگاه استادی جلسات را تجربه کردم و دوست دارم جایگاه کمک راهنمایی را تجربه کنم و برای رسیدن به این جایگاه تمام تلاشم را خواهم کرد.

از اینکه در کنار مسافرتان به کنگره می‌آیید و آموزش می‌گیرید چه احساسی دارید:

احساس خیلی خوبی دارم، از وقتی به کنگره آمدم به زندگی ‌امیدوارتر شده‌ام همچنین خیلی صبور شده‌ام و توکلم به خدا بیشتر شده و درواقع با آمدن به کنگره افق زندگی‌ام را روشن‌تر می‌بینم.

 کدام وادی در زندگی شما جریان دارد:

وادی چهاردهم و وادی محبت، اولش درک خاصی از کلمه‌ی ظروف تهی نداشتم ولی به‌مرورزمان وقتی در رفتار اطرافیانم دقت کردم تا محبت را از آن‌ها جستجو کنم، متوجه شدم آن‌هایی که محبتشان واقعی نیست درواقع مصداق همین ظروف تهی هستند که فقط عنوان عمو، دایی و ... را یدک می‌کشند.

 بهترین الگو و معلم شما در کنگره چه کسی است:

کمک راهنمای عزیز و دوست‌داشتنی‌ام خانم ربابه همیشه الگو و معلم زندگی من بودند، من از ایشان درس عشق و محبت می‌گیرم. ایشان بسیار بامحبت، باادب و باگذشت هستند و خصوصیت ویژه‌ی دیگری که دارند این است که خیلی خوب فرزندانشان را درک می‌کنند، امیدوارم و دوست دارم روزی مثل ایشان به این درک و آگاهی برسم.

 مسافرتان در افطاری‌های ماه رمضان در شعبه قم بسیار فعال بودند، شما چه همراهی با ایشان در این زمینه داشتید:

بله مسافرم در روزهای افطاری پا به‌پای آقای حائری از صبح برای تهیه افطاری‌ها به شعبه می‌آمدند و همچنین ساخت آشپزخانه‌ی سیار شعبه را داوطلبانه به عهده گرفتند، من هم مشوق ایشان بودم و سعی می‌کردم در منزل مسئولیت زیادی به عهده ایشان نگذارم و حتی بیشتر خریدها را خودم انجام می‌دادم و محیط خانه را بعد از برگشت ایشان آرام نگه می‌داشتم، البته ناگفته نماند هیچ‌گاه آن چهره بشاش ایشان بعد از برگشت از افطاری‌ها را از یاد نخواهم برد، رضایتمندی در چهره ایشان موج می‌زد و اکنون خیلی افسوس می‌خورد که این خدمت در ماه رمضان به‌ پایان رسیده است.

کلام پایانی:

اینکه می‌گویند اعتیاد خانمان‌سوز است، من در مدت بیست‌وچند سال مصرف مسافرم  این را با تمام گوشت، پوست‌واستخوانم درک کرده‌ام و آرزوی قلبی‌ام این است که در هیچ خانه‌ای اعتیاد نباشد و همه راه درمان در کنگره را بیابند و در آخر از تمام خدمتگزاران کنگره 60 به‌خصوص بنیان گزار کنگره، جناب آقای مهندس دژاکام و سرکار خانم آنی و جناب آقای امین سپاسگزارم و برایشان طول عمر باعزت از پروردگار خواستارم.

با سپاس فراوان از خانم لیلای عزیز بابت وقتی‌ که در اختیار ما قراردادند.

تهیه گزارش: همسفر صدیقه
عکاس: همسفر لیلا
همسفران نمایندگی قم