English Version
English

پیمودن هزاران راه بی نتیجه برای برای رهایی از غول اعتیاد

پیمودن هزاران راه بی نتیجه برای برای رهایی از غول اعتیاد

جلسه اول از دور یازدهم کارگاه آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگرۀ 60 نمایندگی فردوسی مشهد با نگهبانی آقای جلیل درویش و استادی آقای محمود بافنده و دبیری آقای حسین جلایری روز پنج‌شنبه مورخ 1395/04/31 در ساعت 17:00 با دستور جلسه: کار، تحصیل، قدرت آغاز بکار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان محمود هستم یک مسافر. خدا را شاکرم که این فرصت نصیب من شد که یک‌بار دیگر در این جایگاه قرار بگیرم و بتوانم آموزش بگیرم.

دستور جلسه امروز کار، تحصیل و قدرت است؛ ما برای اینکه به یک قدرت برسیم، کار و تحصیل لازم و ملزوم آن است و سواد و کار و علم لازمه به قدرت رسیدن است و برای انجام کار و یا برای انجام تحصیل، باید قدرتی پیدا کنیم و برای رسیدن به هر دو مورد کار و تحصیل، قدرتی نیاز است که این قدرت برای ما در اولویت اول درمان اعتیاد است و برای یک مصرف‌کننده از هر زاویه‌ای که نگاه کند اولویت اول درمان و رهایی از مواد است.

این دستور جلسه در نگاه اول می‌تواند مقداری گنگ باشد و بگوییم که این چه ربطی به درمان اعتیاد دارد ولی از زوایای دیگر نشان می‌دهد که دقیقاً مربوط می‌باشد. ما در کنگره می‌گوییم که هیچ‌گونه رژیم غذایی برای سفر اول نداریم ولی به‌شرط آنکه به‌اندازه مصرف شود. همین مقوله را درباره کار هم داریم و درروش دی اس تی کسی که وارد سفر اول می‌شود و با پیشینه‌ای که دارد در این مسیر قدم برمی‌دارد، هیچ‌گونه بایدونبایدی را درزمینهٔ کار کردن ندارد. یعنی اینکه باید مشغول کار و شغلی باشد و یا نباید کاری انجام بدهد. اما یک سری مسائل کلی داریم که با همان شرایطی که وارد سفر شده‌ای، همان شرایط را تغییر ندهی و خیلی نرم و ملایم حرکت کنی و تغییرات و دگرگونی‌های بلندپروازانه انجام ندهی.

یعنی اینکه یک شخصی بعد از چندین سال مشکلات اعتیاد بعدازاینکه چند ماه در سفر قرار می‌گیرد و تغییراتی در وجودش ایجاد می‌شود به این فکر می‌افتد که مسائل زندگی خود را سروسامان بدهد و به دنبال حرکتی انقلابی می‌افتد که اینجا نقطه ضربه خوردن این مسافر می‌شود. در وادی اول می‌گوید که اگر می‌خواهی بر روی چیزی فکر کنیم بر روی یک مطلب متمرکز بشویم چون اگر ذهن بر روی چندین مورد قرار بگیرد هیچ‌کدام به نتیجه نخواهد رسید.

درمان، اولویت همه کارهای زندگی می‌باشد و اگر اولویت اول درمان باشد و با تمام سختی‌ها به فکر درمان باشیم به مسائل مهم‌تری در زندگی می‌رسیم. افرادی که بعد از چند ماه به دنبال کار یا تحصیل می‌افتند باید به این فکر کنند که آیا در چندین سال مصرف مواد هم به دنبال این مسائل بوده‌اند؟ اگر اولویت درمان باشد، بعد از درمان شدن دیگر نیاز به این نیست که کار زیاد انجام بدهند تا هزینه مواد پرداخت کنند و تمام درآمد برای خانواده و خانه صرف می‌شود.

ما برای اینکه به یک قدرت برسیم، کار و تحصیل لازم و ملزوم آن است و سواد و کار و علم لازمه به قدرت رسیدن است و برای انجام کار و یا برای انجام تحصیل، باید قدرتی پیدا کنیم و برای رسیدن به هر دو مورد کار و تحصیل، قدرتی نیاز است که این قدرت برای ما در اولویت اول درمان اعتیاد است و برای یک مصرف‌کننده از هر زاویه‌ای که نگاه کند اولویت اول درمان و رهایی از مواد است. در کنگره 60، بعد از دوره درمان یک دوره نقاهت هم وجود دارد و پس از یازده ماه سفر اول و به درمان رسیدن، حدود یک سال دوره نقاهت وجود دارد که به آن سفر دوم می‌گویند. این سفر به جهت به تعادل رسیدن فرد است که لازمه درمان است، که از کار و تحصیل مهم ترمی باشد. اما بعد از طی دوره درمان و دوره نقاهت، همه‌چیز مهم است، حتی از آمدن به کنگره. کار و تحصیل و خانواده در این زمان از آمدن به کنگره مهم‌تر است.

امروز تولد آقای عباس صمدی می‌باشد و این روزها خیلی زود می‌گذرند. یکی از همین روزها بود که آقای عباس صمدی وارد لژیون ما شد که همه نوع مواد مصرف کرده بود و آخرین ماده مصرفی عباس کراک بود و در اواخر قرص مصرف می‌کرد. عباس سفر را شروع کرد و به‌حق خیلی خوب سفر کرد و فردی خدمتگزار بود و خالصانه خدمت می‌کرد. من از آقای عباس صمدی واقعاً راضی بودم و انسانی مؤدب، خوش‌صحبت، باوقار و صبور بود و من از چنین افرادی آموزش زیادی می‌گیرم. در مسیر درمان انسان‌های زیادی قرار می‌گیرند، ولی احیا شدن به‌وضوح در بعضی افراد دیده می‌شود و آقای عباس صمدی به‌عنوان یکی از افرادی که همه قبولش دارند، که پس از درمان و احیا شدن او بسیاری از افراد به سمت کنگره 60 برای درمان حرکت کردند. که نشان‌دهنده این است، عباس و امثال عباس با رفتار، چهره و گفتار خود و با خواسته قوی رهایی به‌عنوان بزرگ‌ترین تبلیغ برای کنگره 60 می‌باشند. یک مسافر حداقل زکاتی که برای درمانش پرداخت می‌کند این است که آموزش‌ها را درست بگیرد و حرمت صندلی‌ای را که بر روی آن نشسته است را به‌خوبی بداند.

 
ضمنا در ادامه جلسه ،مراسم اهدا گل نمادین رهایافتگان روز چهارشنبه مورخ  1395/04/30 از طرف گروه مرزبانی،توسط ایجنت محترم نمایندگی برگزار گردید.
 

 

در ادامه مراسم تولد اولین سال رهایی مسافر عباس صمدی رهجوی کمک راهنما محترم آقای محمود بافنده نیز برگزار گردید.


 

اعلام سفر:

سلام دوستان عباس هستم یک مسافر

تخریب 25 سال با انواع آنتی ایکس‌ها، آخرین آنتی ایکس مصرفی قرص (ب 2) با 100 میلی‌گرم اپیوم خوراکی وارد کنگره شدم، 10 ماه و 2 روز سفر کردم به روش (دی اس تی)، داروی درمان شربت (اوتی)، راهنما: آقای محمود بافنده، رشته ورزشی: والیبال، دوچرخه‌سواری، در حال حاضر 13 ماه و 20 روز آزاد و رها هستم.





 

آرزوی مسافر عباس:

همیشه آرزو داشتم و دارم که تمام دوستان به همه خواسته‌های معقول خودشان برسند.




 

سخنان آقای محمود بافنده در ارتباط با مسافرعباس:

در پیام تولد داریم، تولدها همه شبیه هم هستند اما در جزئیات تفاوت‌های بسیار دارند، که همه ما این را به‌وضوح دیده‌ایم چون در کنگره خیلی‌ها به رهایی و سفر دوم می‌رسند اما تفاوت‌هایی که در جزئیات دارند، برای همین است که، بعضی‌ها می‌مانند و چیزی را که فراگرفتند به هم دردان خودشان انتقال می‌دهند، همان‌طور که دیگران کاشتند و ما خوردیم و حالا ما هم موظف هستیم که این علم را به سینه تک‌تک دردمندان و قلب‌های یخ‌زده‌ای که در کشور ما هست برسانیم. یکی از تفاوت‌های عباس همین است و الان که به جمعیت حاضر در سالن نگاه می‌کردم، فردی را دیدم که عباس با همین آموزش‌هایی که گرفته بود با کنگره آشنا و راهبری کرد که شاید من به‌تنهایی نمی‌توانستم کاری برایش بکنم که به رهایی برسد. برای همین من همیشه سوای از سن و سال به عملکرد بچه‌ها احترام می‌گذارم. واقعاً هستند افرادی که مثل عباس آقا برای اجتماع عالم و مفید هستند. کسانی که داشته‌هایشان را با دیگران به اشتراک می‌گذارند و همه‌چیز را برای خودشان نمی‌خواهند، انسان‌های بزرگی هستند و قانون هستی هم همین است که بابرکت و مقدار بیشتر به تو می‌دهد و این کار در ابتدا یک قلب مهربان و دل بزرگ می‌خواهد که بتوانی ازآنچه داری بگذری که اگر چنین کردی قدرت مطلق چند برابرش را به تو خواهد داد.


 

سخنان مسافر عباس:

با سلام و تشکر از همه شما دوستان که در این جشن شرکت کردید، امروز خیلی خوشحالم که فهمیدم مقداری تغییر کردم، چون همسفرم به کنگره تشریف آوردند. من در زمان مصرف همسفرم را خیلی ناراحت می‌کردم و همین‌جا برای اذیت‌های گذشته از ایشان معذرت می‌خواهم.

من برای رهایی از اعتیاد راه‌های زیادی را امتحان کردم، اما نتیجه نگرفته بودم و روز اولی که به کنگره آمدم تمام زمان جلسه را از روی صندلی بلند نشدم، طوری که دوستانم تعجب کرده بودند و من به آن‌ها گفتم جایی را که دنبالش می‌گشتم پیدا کردم، از روز اول به آموزش‌ها و نشریات کنگره 60 وصل بودم و داشتن یک راهنمای دلسوز و راه‌بلد که باراهنمایی‌هایش راه درست را به من نشان داد باعث موفقیت من در این راه شد. در زمان مصرف فکر می‌کردم با مصرف کردن مواد مخدر و فعالیت بیشتر به خانواده و جامعه خدمت می‌کنم اما آن خدمت نبود چون وقتی خودم در تعادل و سلامت نباشم نمی‌توانم به دیگران هم خدمت کنم، خدمت در کنگره باعث گرفتن انرژی، تجربه و آموزش می‌شود و یک معامله برد هست و من هر چه دارم از کنگره 60 دارم.

عباس عزیز اولین سال رهاییت را به شما وخانواده محترمتان تبریک می گوییم و همچنان که تا بحال خدمتگذار صادق کنگره 60 بوده ای در ادامه راه نیز امید پایداری وسربلندی برایت داریم.
 


نگارش :مسافر محسن حدادشیرازی               
عکاس: مسافر مجید سجادی

گروه مرزبانی نمایندگی فردوسی مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .