تا قبل از ورودم به کنگره خیلی از آموزشها و کلاسها را شروع کردم ازجمله خوشنویسی، نقاشی، موسیقی، کلاسهای ورزشی و حتی کارگاههای فنی و ... اما در هیچکدام از آنها موفق نبودم و در خانواده مشهور بودم به همهکاره و هیچکاره. استعدادهای زیادی را در خودم احساس میکردم، ولی در هیچکدام از آنها موفق نبودم و تا قبل از ورودم به کنگره فقط در مصرف مواد مخدر توانستم پیشرفت خوبی بنمایم.
زمانی که پس از سالها و شکستهای پیاپی وارد کنگره شدم احساس کردم که اینجا میتوانم موفقیتهایی را کسب نمایم و نور امیدی در زندگی من به وجود آورد. وادی یازدهم به من آموخت که از شروع یک حرکت و مبدأ تا رسیدن به مقصد و یا هدف، یک مسیری وجود دارد که دارای پیچوخمهای فراوان و موانع و سختیهای زیادی است که باید از آن عبور کرد.
برای عبور از سختیها و مشکلات برای رسیدن به بحر یا هدف نیاز به منابع اطلاعاتی صحیح و انرژی هستیم که باید هر دو را باهم داشته باشیم، و تمام این مسائل در سفر اول با کسب انرژی و منابع اطلاعاتی صحیح بهصورت هفتگی از جلسات، لژیون، راهنما و جزوات میگرفتم و به مسیر خود ادامه میدادم تا برای اولین بار در زندگیام توانستم یک کار درست و کامل انجام بدهم و به هدفم که درمان و رهایی بود رسیدم و در اینجا بود که متوجه شدم من میتوانم هر کاری را که دوست دارم انجام بدهم.
با این تفکر درمان سیگارم را شروع کردم و درمان شدم و سپس در آزمون کمک راهنمایی شرکت کردم و در آزمون قبول شدم و بعدازآن ورزش تیراندازی باکمان را شروع کردم و پس از 3 سال توانستم چند مقام در استان کسب کنم، برای درک و اجرای وادی یازدهم نیاز به منابع اطلاعاتی صحیح که وادیهای گذشته هست راداریم.
اولین مسئلهای که میتواند مرا در شروع و ادامه کمک کند، وادی اول و تفکر هست، اگر در تفکر قبول داشته باشم که می نوانم در کارهایم موفق باشم، موفق خواهم بود و تبدیل به رود خروشان خواهم شد و در اصل در صور پنهان، چشمه جوشان من، تفکرات من هست، که اگر مثبت و الهی باشد، رودی که از آن جاری میشود، دارای آب زلال و گوارایی خواهد بود که در مسیر خود سرسبزی و آبادانی به وجود خواهد آورد، و اگر تفکرات منفی باشد، رودی که از آن جاری میشود، فاضلاب خواهد شد که اطراف خود را تبدیل به لجنزار خواهد کرد.
در وادی یازدهم، چشمه به 3 دسته تقسیمشده است:
1- چشمه هائی با آب زلال و گوارا
2- چشمه هائی با آب گندیده و زهرآگین
3- چشمههای خنثی
زمانی که تفکرات من منفی و ضد ارزشی باشد، احساس من هم تبدیل به حس مخرب و منفی مانند کینه، کدورت، نفرت، عصبانیت، حسادت، قضاوت و...خواهد شد و حضورم در همهجا باعث ناراحتی خودم و دیگران خواهد شد و از گفتگو با انسانهای خوب و صالح لذت نخواهم برد.
اما زمانی که تفکرات من مثبت و الهی باشد احساس من هم خوب و الهی خواهد شد، مانند محبت کردن، عشق ورزیدن، کمک کردن به دیگران و....
در اینجا من تبدیل به رودی خروشان با آب زلال و گوارا خواهم شد که هم خودم زندگی میکنم و هم اجازه میدهم دیگران هم زندگی کنند. چشمههای خنثی هم کسانی هستند که بودنشان با نبودنشان هیچ فرقی ندارد. کار کنگره 60 تبدیل چشمههای خشک و یا با آب گندیده، به چشمههای جوشان با آب زلال و گوارا هست و کسانی که در کنگره خود را در چرخه آموزش و خدمت قرار میدهند، تبدیل به این رودهای خروشان میشوند که با حرکت خود برای رسیدن به اهداف مادی و معنوی خود در مسیر میتوانند به دیگران هم کمک کنند تا به اهداف و خواستههای معقول خود برسند.
یک سفر اولی برای تبدیل کردن چشمه خود به چشمهای جوشان، با آب زلال و گوارا نیاز به منابع آبی زلال که همان اطلاعات صحیح هست دارد که میتواند آنها را در 3 جلسه در هفته به دست بیاورد، تا بتواند این مسیر پرپیچوخم را پشت سر بگذارد تا به بحر و اقیانوس، که همان رهایی و سلامتی هست برسد.
با احترام: کمک راهنما احمد فهیمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
3329