English Version
English

مصاحبه با دیده‌بان محترم جهان‌بینی استاد امین دژاکام

مصاحبه با دیده‌بان محترم جهان‌بینی استاد امین دژاکام

این مصاحبه در دو بخش (سؤالات جهان‌بینی و سؤالات فلسفی) با دیده‌بان محترم جهان‌بینی انجام‌شده است

بخش اول جهان‌بینی

ـ استاد امین شما برای اینکه روحتان آرام باشد، آرامش داشته باشید و از خودتان راضی باشید، انجام چه‌کارهایی را در برنامه روزانه قرار داده‌اید؟

خیلی سال طول کشید تا من تعریف درستی از راضی بودن بفهمم چون من هیچ‌وقت از خودم راضی نبودم و این قضیه، نکته مهمی است که یاد بگیرید چیزهایی که دارید را ببینید و اهمیت و ارزش آن‌ها را بشناسید؛ اگر آدمی اول این را بفهمد بعد آرام‌آرام می‌رود به سمتی که با روحیات خودش سازگار است، درواقع یک سری اعمال را ما انجام می‌دهیم چون دیگران خوششان می‌آید و یک سری را ما انجام می‌دهیم چون با روحیات ما سازگاری دارند و پیدا کردن این امر سخت‌ترین کار است.

برای هر شخصی ابزارهایی وجود دارد، مثلاً کارهایی که من انجام می‌دهم خواندن کلام‌الله و عبادت کردن است و مطالعه نوشتارهای کنگره 60؛ یک‌وقت‌هایی انسان احساساتی دارد که با ابزاری مثل نقاشی، خطاطی و ... آن‌ها را بیان می‌کند (در غالب کار) من هم استفاده می‌کنم؛ درجاهایی که دچار سختی می‌شوم و از مسیر اصلی فاصله می‌گیرم در کنار کمک گرفتن از خداوند از هنری برای بیان حس خودم استفاده می‌نمایم.

ـ آیا اتفاق افتاده به دلیلی تعادل خودتان را از دست بدهید به‌طوری‌که توان انجام کارهای روزمره خود را نداشته باشید اگر این‌طور بوده برای بهبود اوضاع و به دست آوردن تعادل چه کرده‌اید؟

بله خیلی اتفاق افتاده که برای یک سری کارها هیچ توانی نداشته و ناامید شدم؛ اما مسائلی که از جهان‌بینی می‌دانستم این بود که این حس‌ها دائمی نیست و باید بفهمم علتش چیست چه چیزی باعث شده تا به این حال برسم این باعث می‌شد که حوصله و صبر داشته باشم تا از آن حالت خارج شوم.

ممکن است یک‌وقت طوفانی بیاید و انسان زمین‌گیر شود، باید صبر کند، علت را پیدا کند و باعث می‌شود که یک نکته را یاد بگیرد و مسئله‌ای را متوجه شود و همین می‌تواند مبحث جهان‌بینی شود و به خود شخص کمک کند.

- در کنگره شما از زاویه دید اعضا انسان ویژه‌ای هستید چراکه کلام بانفوذ شما باعث خروج ما از تاریکی شده و می‌شود، چطور مانع رشد حس تاریک ویژه بودن در خود می‌شوید که به گمراهی نروید؟

یکی از علت‌ها همین است که گاهی انسان در کارهای خود ناتوان می‌شود یا از پس‌کارها برنمی‌آید و یک‌وقت‌هایی مسائلی پیش می‌آید که متوجه می‌شود اشتباه کرده (تصمیم اشتباهی گرفته) و حس بدی را تجربه می‌کند این نشانه از کامل نبودن انسان است این‌یک موضوع است و اما موضوع دیگر؛ ما به این دانش و جهان‌بینی رسیدیم که ما این مطالب را بیان می‌کنیم (فکر می‌کنیم و یک سری مطالب را پیداکرده بیان می‌کنیم) اما اصل این علم و دانش درجایی دیگر است و از جایی می‌آید؛ درواقع متعلق به کسی است که سیستم را آفریده و یک‌بخشی از آن را ما فهمیده‌ایم بنابراین فهم این قضیه باعث می‌شود تا گمراه نشوم.

اگر فکر می‌کردم این دانش را من به وجود آوردم بایستی این احساس را هم پیدا می‌کردم اما دانستن این موضوع خیلی به این قضیه کمک می‌کند.

ـ یعنی شما واقف هستید وقتی به نقطه‌ای می‌رسید و تزکیه و پالایش انجام می‌دهید کانالی می‌شوید برای عبور آگاهی و نور از منبع اصلی؟

بله از ماکس بلانک دانشمند (پایه‌گذار علم فیزیک کوانتوم) پرسیدند شما این مطلب را پیدا کردید؟ گفت من در معدنی داشتم کار می‌کردم اما قدر مسلم این است که اگر من پیدا نمی‌کردم یک شخص دیگری پیدا می‌کرد پس مسئله پیدا کردن با مسئله ساختن متفاوت است؛ اگر ما خالق بودیم می‌توانستیم بگوییم ویژه و خاص هستیم، اما این مسئله پیدا کردن است تفاوت این قضیه که می‌گویند من این موضوع را پیدا کردم یا من به وجود آوردم من این آهنگ را ساختم یا من این آهنگ را نوشتم، تفاوت بین این دو نگاه باعث می‌شود آن اتفاق (حس ویژه بودن)  به میزان کمتری به وجود آید. 

ـ شما به‌عنوان استاد جهان‌بینی و دیده‌بان کنگره ۶۰ گاه مجبور به قضاوت افراد می‌شوید، چطور تعادل را در قضاوت کردن حفظ می‌کنید، درواقع چقدر به دانایی مؤثر در این زمینه رسیده‌اید؟

من هم در یک زمینه‌هایی ترس از قضاوت دارم، در آن زمینه‌هایی از قضاوت می‌ترسم که هنوز مطالبی را یاد نگرفته‌ام و در آن زمینه‌ها وقتی نگاه می‌کنم متوجه می‌شوم که قضاوت‌های اشتباهی دارم؛ وقتی این کار را انجام می‌دهم مورد قضاوت هم قرار می‌گیرم و ترس هم دارم.

ـ آیا در اطرافتان فرد یا افرادی هستند که از شما بدشان بیاید؟ چه نگاه و حسی به آن‌ها دارید؟

بله در زمان گذشته یک‌وقت‌هایی بین دوستان و خانواده از همدیگر بدمان می‌آمد و دعوا می‌شد یک مسائلی پیش می‌آمد و حس بدی به وجود می‌آمد؛ همان‌طور که یک‌وقت‌هایی من از آدم‌ها بدم می‌آمد آن‌ها هم همین‌طور و حسشان را دریافت می‌کردم، درگذشته این حس بیشتر بود و خیلی هم حالت‌های بدی را تجربه می‌کردیم به خاطر کینه‌ها و نفرت‌هایی که داشتیم و منشأ همه این‌ها خواسته‌های ما است.

ـ امروز در مقابل این موضوع چطور برخورد می‌کنید؟

وقتی مشکلی پیش می‌آید مثلاً من با خواهرم یا دوستم سعی می‌کنم هیچ کاری انجام ندهم چون باید فکر کنم که علت این قضیه چیست مثلاً اگر آدم دیکتاتور باشد ناخودآگاه می‌خواهد دیگران را در سلطه خود دربیاورد و دیگران هم حاضر نمی‌شوند به همین دلیل مخالفت می‌کنند و  درگیری به وجود می‌آید حالا باید متوجه بود که کدام دیکتاتور هستید شما یا اشخاص روبرو.

ـ اگر ایراد شخصیتی در اطرافیان خود ببینید که آن‌ها خودشان متوجه نباشند آیا عکس‌العملی نشان می‌دهید؟ چطور آن‌ها را راهنمایی می‌کنید؟

قبل‌تر به‌طور مستقیم می‌گفتم و نتیجه آن اتفاقات بدی بود اما الآن به شرایط نگاه می‌کنم که آیا می‌شود مطلب را بیان کرد؛ پیش‌بینی می‌کنم که چه اتفاقی خواهد افتاد، زمان و مکان مناسب است، تخریب به وجود نمی‌آید؟ خیلی وقت‌ها ممکن است نگویم بیشتر به این فکر می‌کنم که اگر بگویم چه حسی به خودم دست خواهد داد شاید حرف درستی باشد اما به این فکرمی کنم که ممکن است حس بدی به وجود آید و باعث انفجار در طرف مقابلم شود بنابراین حس را در نظر می‌گیرم و نسبت به آن ممکن است از چیزی مطمئن باشم اما نگویم البته بعضی‌اوقات حریف زبان خود نمی‌شویم و حرفمان را می‌گوییم که نتیجه خوبی نخواهد داشت.

ـ در تمام مدتی که در کنگره مشغول تحقیق در مورد جهان‌بینی بوده‌اید چه گنجی را در زندگی شخصی خود به دست آورده‌اید؟

خیلی مسائل بوده ولی بهترین مسئله‌ای که به وجود آمد برای من، پررنگ‌تر شدن وجود خداوند از ۱۵ سال پیش است، شاید درگذشته به این حد حضورش را حس نمی‌کردم.

ـ معیار شما برای یک انسان متعادل چیست؟ 

اگر انسان بتواند بین زندگی شخصی و نیازهای شخصی‌اش و نیازهای جامعه و نقشی که در جامعه دارد تعادل برقرار کند انسان متعادلی می‌شود و کار خیلی سختی است؛ من خودم در حال آموزش گرفتن هستم و نمی‌توانم بگویم به تعادل رسیده‌ام و بین این دو مسئله هماهنگی کامل به وجود آورده‌ام که هیچ‌کدام بر دیگری تخریب ایجاد نکند.

پایان‌بخش اول

مصاحبه‌کنندگان: همسفر بهاره و همسفر مهتاب

تایپ: همسفر اکرم

ویرایش نهایی: مسافر میلاد نادری

منبع: نمایندگی کرج

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .