جلسه هشتم از دور پنجم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 شعبه میرداماد اصفهان با نگهبانی مسافر علی و استادی مسافر امید و دبیری مسافر داوود در تاریخ 1395/04/10 با دستور جلسه شیشه و تخریب های آن روی من و جشن سالروز رهایی مسافر محسن ساعت 18 شروع بکار کرد.
سخنان استاد:
صحبت کردن در مورد دستور جلسه برای من امروز کمی سختتر از گذشته است بااینکه بارها استادی این دستور جلسه را به عهده داشتم و این به خاطر این است که من قبلاً بیشتر از تجربههای خودم صحبت میکردم و خیلی چیزها را که برای یک مصرفکننده شیشه و تخریبهایی که برایشان به وجود میآید را ندیده بودم ولی الآن که رهجوهایی دارم که مصرفکننده شیشه بودهاند بیشتر به این مسئله واقف شدم و شاید این موضوع صحبت کردن در مورد شیشه و تخریبهای آن را کمی برای من سخت کرده است...
درگذشته افراد معتاد یا به عبارتی تریاکی مشخص بودند و همینکه مواد مصرفی به آنها میرسید مشکلی نداشتند و خانواده آنها در آسایش بود، خودشان کار میکردند و امور زندگی را عادی طی میکردند و تنها درد آنها این بود که در طول روز چندساعتی را باید به مصرف خود اختصاص میدادند و این قضیه ادامه پیدا کرد تا در طی چند سال اخیر موادی به نام کریستال یا شیشه که بانامهای مختلفی شناختهشده بود وارد ایران شد و این مواد نسبتاً گران بودند که بهعنوان مواد مصرفی طبقه پولدار و مرفه شناختهشده بود و این باعث حساسیت شد و گفته میشد که مثبتی ندارد با آن میشود تریاک را ترک کرد، این تبلیغات باعث شد افراد زیادی بخصوص افراد تریاکی به سمت این ماده کشیده شوند و قیمت آنهم بهمرورزمان پایین آمد و تقاضا و مصرف آن رو به افزایش، و هرکسی به بهانهای سراغ آن میرفت من شخصاً برای ترک تریاکم جذب آن شدم یکی از دلایل دیگر کاهش وزن شدیدی بود که شخص مصرفکننده پیدا میکرد و افرادی که قصد کاهش وزن داشتند به سمت آن جذب میشدند بدون فکر کردن به عواقبی که مطمئناً دارد.
شیشه باعث به وجود آمدن توهماتی میشود که از دید آن شخص مصرفکننده کاملاً درست و برای اطرافیان بسیار آزاردهنده است مصرف شیشه سیستم ایکس بدن شخص را کاملاً از بین میبرد. مصرفکنندههای تریاک شاید سالها مصرفکننده بودند و زندگی عادی خود را طی میکردند، ولی در مورد شیشه در سالهای اولیه مصرف تخریب و آسیبهای زیادی به شخص مصرفکننده وارد میکند بهطوریکه ما در مصرفکنندههای شیشه کهنهکار نداریم.
تخریبهای شیشه آنقدر زیاد است که بعضاً باعث به وجود آمدن اتفاقهای ناگواری مثل سربریدن افراد خانواده یا خیلی اتفاقهای ناگوار دیگری بشود و اینها حقیقت است. تنها جایی که درمان شیشه بهصورت کامل انجام میپذیرد کنگره 60 است. کنگره با علم خود قادر است مصرفکنندههای شیشه را بهطور کامل درمان کند.
سخنان استاد در مورد دستور جلسه دوم یک سال رهایی مسافر محسن:
همه تخریبهایی را که شیشه ایجاد میکند را شنیدید و حالا تصور کنید کسی که مصرفکننده شیشه است جوان هم باشد و زمینه شیطنت هم داشته باشد که این باعث به وجود آمدن تخریبهای بیشتری میشود که مسافر محسن از این قاعده مستثنا نبود و باحال بسیار خراب وارد کنگره شد، وقتی به خواسته خودش وارد لژیون من شد چند ماه اول اصلاً سفر نمیکرد و سفر خوبی نداشت، ولی خواسته درمان در چشمانش پیدا بود میخواست رها شود ولی تخریبش به او اجازه نمیداد و من از او خواستم که در جلسات عمومی بهطور مرتب شرکت کند و این رفتوآمد محسن به جلسات باعث معجزه شد و خواسته قلبی محسن را عملی کرد و بعد از گذراندن یک دوره کمپ و برگشت محسن به کنگره آغاز و شروع یک سفر خوب بود و خدا را شکر به رهایی و سفر دوم رسیدند و در سفر دوم آشفتگیهای زندگی خود را سروسامان دادند ازدواج کردند و سفر نیکوتین خود را شروع کردند که من امیدوارم با خدمت کردن به کنگره موفقیتهای روزافزونی را کسب کند من این روز را به خودش و خانواده محترمشان و کلیه اعضای کنگره 60 تبریک عرض میکنم.
:
اعلام سفر:
آنتی ایکس شیشه و هرویینسفر اول : 18 ماه، رهایی: یک سال
آرزوی همسفر جمشید:
امیدوارم اعتیاد ریشه کن شود.
آرزوی مسافر محسن:
امیدوارم همه مصرف کنندگان راه رهایی را پیدا کنند.
سخنان مسافر محسن:
من در زمان مصرف تخریبهای زیادی به خود و اطرافیان خود وارد کردم و باعث آزار و اذیت اطرافیان خود میشدم همهی کارهای من برعکس بود. وقتی همه خواب بودند من بیدار بودم و وقتی همه بیدار بودند من خواب بودم و اینیک واقعیت شده بود و من تبدیل به همچین موجودی شده بودم که در شأن خانوادهام نبودم. بعد از این تخریبها، از طرف یکی از آشناها پیام کنگره به من رسید و من با حمایتهای بیدریغ پدر و مادرم که کمال تشکر را از آنان دارم به کنگره 60 آمدم. من باحال خراب وارد کنگره شدم ولی خدا خواست و استادی را جلوی راهم قرار داد که کلامش اثر زیادی داشت و حرفهایی را که به من میزد مثل چکشی به مغزم بود. من ایشان را خیلی اذیت کردم ولی ایشان همهجوره من را یاری میکردند و باعث شدند سفر خوبی را طی کنم و به رهایی برسم و موفقیتهایی را که در سفر دوم به دست آوردم را مدیون آموزشهای کنگره و راهنمای خوبم هستم و ایشان و راهنمای پدرم، مادر عزیز و بزرگوارم و خواهرانم و همسرم تشکر میکنم و از همهی شما عزیزان سپاسگزارم، از بنیان کنگره و خانوادهی گرامی ایشان بسیار سپاسگزارم.
سخنان صالح کمک راهنمای همسفر مسافر محسن:
خدا را شاکرم که در این جمع قرار گرفتم من در مورد مسافر محسن یک مورد به ذهنم میرسد و آنهم وادی دهم صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است و این در مورد محسن کاملاً صادق است محسن چون مصرف هرویین و شیشه داشت کار خیلی بزرگی را انجام داده کمک راهنماها و مصرفکنندههای شیشه و هرویین کاملاً بر این مسئله واقف هستند که درمان شیشه و هرویین بسیار سخت است آقا جمشید پدر آقا محسن همسفر ایشان بود و من باید به کسی آموزشهای کنگره را میدادم که سالها از من بزرگتر بودند ،و اینیکی از نگرانیهای من بود ولی آقا جمشید کاملاً فرمانبردار بودند و تمامی آموزشها را اجرا میکردند و من از رفتار و صورت آقا جمشید متوجه سفر خوب مسافرش میشدم خدا را شکر میکنم و به خودشان خانواده محترمشان و راهنمای گرامیشان تبریک عرض میکنم .
سخنان جمشید همسفر محسن:
محسن همانطور که گفت بچه آخر من بود و برای من خیلی عزیز و او تا زمانی که بچه بود یکی از بچههای نمونه بود و من فکر میکردم باید در جای بهتر و بزرگتری زندگی کند تا به موفقیتهای بیشتری دست پیدا کند به همین دلیل از محل زندگی خود نقلمکان کردم و به شهرستان بزرگتری مهاجرت کردیم،و تصمیم گرفتم او را به مدرسه غیرانتفاعی بفرستم و چون نه ایشان و نه من ظرفیت آن را داشتیم باعث به وجود آمدن و آغاز تخریب بود و ما هر دو قبله را گم کردیم و به عمق تاریکیها فرورفتیم و نهایت تخریب را پیدا کردیم ،ولی وقتی وارد کنگره شدیم نتیجهی خوبی گرفتیم و این امید را میدهم که هر کس با نیت پاک وارد کنگره شود مطمئناً نتیجه میگیرد من این روز را به تمام اعضای کنگره بخصوص جناب آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان و راهنمای مسافرم و راهنمای خودم و بخصوص آقا محسن که کار بزرگی را انجام دادند و خانواده عزیزم تبریک عرض میکنم .
رهایی های این هفته:
تهیه گزارش و تدوین: علی فروغی
تصاویر از میثم یارعلی
تایپ: همسفر سارا
- تعداد بازدید از این مطلب :
2240