"طبیعت در بهار متولد، در تابستان وضع حمل و در پاییز و زمستان به خواب میرود و دوباره در بهاری دیگر متولد میگردد"
احیاء از کلمهی حی گرفته شده و به معنای زنده کردن است.
جمعیت احیای انسانی کنگره 60 بیانگر این است که در این کنگره هدف، احیای انسانهای شبه مرده در اثر مصرف مواد است.
بازسازی هر چیزی که خراب و ناقص شده مثل دوباره زنده کردن و احیای دوباره آن است، یک مصرف کننده مرده که هیچ، از مرده مردهتر است و گویا مرده از او ارجحتر است.
احیاء یعنی بازتوانی در ابعاد مختلف و تثبیت آن، ممکن نیست مگر این که چیزی در ادامه مسیر باشد که بهتر از قبل باشد و او را وسوسه به برگشت و لغزش نکند،این یعنی این که مسافر تنها زمانی احیاء شده و به رهایی واقعی میرسد که علاوه بر ترک جسمی، روان و اندیشه و کل وجودش بازسازی و پاک سازی گردد، این جا تازه نصف کار احیاء کردن انجام میگیرد، مهمتر از آن اراده و لغزش نکردن مسافر است که تنها با یک روش درست و دقیق به نتیجه میرسد.
در کنگره برای احیا کردن فرد مصرف کننده چند مسئله مهم وجود دارد که هم احیاء کننده را و هم احیاء شونده را در بر میگیرد.
احیاء کننده یا راهنما
اول باید تمایل به احیاء کردن داشته باشد و بخواهد که رهجو و مسافر به رهایی برسد؛ دوم این که تمایل به خدمت کردن داشته و عاشق کار بیمزد و منت باشد؛ سوم این که علم، روش و دانش چگونه احیاء کردن و توانایی احیای مسافران را آموخته و داشته باشد. در این صورت با داشتن همه شرایط او میتواند راهنمای موفقی باشد.
احیاء شونده یا مسافر
اول این که باید تمایل به احیاء شدن و رهایی از بندگی مواد داشته باشد و به زور و اجبار اطرافیان اقدام نکرده باشد؛ دوم این که باید تسلیم احیاء کننده خویش باشد، یعنی هر چه راهنمای او بر اساس قوانین و پروتکل درمان میگوید با جان و دل پذیرا بوده و عمل کند و مهمتر این که باید قابل درمان هم باشد و شرایط احیاء را داشته باشد.
مثلاً در کنگره رده سنی 18 سال به بالا قابل درمان است و زیر سن 18 سال را نمیتوانند درمان کنند، این به معنای ناتوانی در درمان نیست بلکه مجوز این کار داده نشده و خلاف قوانین میباشد، یا مسافران بانویی که همسفرانشان از ترک و درمان آن ها رضایت ندارند پذیرفته نمیشوند و همچنین مسافرانی که تنها قرص مصرف میکنند را هم در کنگره نمیپذیرند.
حقیقتاً به این جای مطلب که رسیدم به هم ریخته و ناامید شدم، چرا که مسافر من نیز تنها آنتی ایکس مصرفیش قرص ترامادول بود و من آشفته و سردرگم شدم و احساس کردم به چاه ناامیدی سقوط کردهام تا ساعتها ساکت به دیوار روبهرویم زل زده بودم در همان زمانی که مسافرم با امید در کلاس کنگره حضور یافته بود، کمکم به خودم دلداری دادم که اگر قابل درمان نبود که او را نمیپذیرفتند و بعد جرقهای و نور امیدی مرا به فکر کردن واداشت که به راهنمای مسافرم مراجعه کرده و از ایشان کمک بخواهم، به استاد علامی مراجعه و از ایشان پرسیدم که مسافر من قرص مصرف میکرده حالا با توجه به سخنان مهندس دژاکام آیا او درمان پذیر است؟
ایشان بامتانت همیشگی پاسخ مرا به خوبی داده و فرمودند که ترامادول از خانواده تریاک و مخدر است و اگر مسافر شما قابل درمان نبود او را نمیپذیرفتیم، گذشته از این بسیاری از رهجویان ما که به رهایی رسیدهاند قرصهای مختلف نیز مصرف میکردهاند. نگران نباشید و خیالتان از بابت درمان راحت باشد.
حالا دیگر نگران نیستم و تمام انرژیام را برای عمل کردن به هر آن چه در کنگره به من میآموزند صرف کرده و مهمتر از آن میخواهم از خود یک انسان به دور از ضد ارزشها ساخته و خویش را نیز احیا کنم.
مسئلهی دیگری که در مراحل احیاء در کنگره 60 مؤثر است، محل و مکان کنگره است که وقتی مکانی خاص و دقیق برای کنگره وجود داشته باشد برنامهها دقیقتر و با هدف مشخصتری انجام میپذیرد.
یک مورد مهم دیگر که نباید فراموش گردد این است که؛ فردی که به رهایی میرسد مانند کسی است که از خوابی سنگین و طولانی بیدار شده و تازه متوجه کارهای عقب افتاده و حقوق از دست رفته خویش میشود و ممکن است با یک اشتباه کوچک همهی پلهایی که ساخته را ویران کند و حتی در مسائل جنسی نیز حسهای او بیدار گردیده و اگر فرد نتواند درست، عاقلانه و متعادل رفتار نموده و با مراقبه پیش رود حتماً دچار مشکلاتی بزرگتر از اعتیاد میشود.
همان طور که سفر احیای او 11 ماه به طول انجامیده تا ذره ذره به درمان برسد، باید بداند که تمام کارهایش را با صبر و تعقل پیش ببرد، نه افراط و نه تفریط، باید در تمام مسائل متعادل باشد، چه مسائل جنسی چه ورزش و خواب، باید در همه جوانب زندگی تعادل را برقرار نماید و تعادل، با صبر، تفکر و قدم در راه راست نهادن به دست میآید.
برگرفته از سی دی احیاء
نگارش همسفر آمنه
ویرایش همسفر افسانه
- تعداد بازدید از این مطلب :
3657