English Version
English

یک جمعیت بازیابی سلامت از اعتیاد در جمهوری اسلامی ایران

یک جمعیت بازیابی سلامت از اعتیاد در جمهوری اسلامی ایران

 

 

یک جمعیت بازیابی سلامت از اعتیاد در جمهوری اسلامی ایران:
مصاحبه  با آقای حسین دژاکام، بنیانگذار کنگره 60

ویلیام وایت
مشاور ارشد پژوهشی
سیستم سلامتی "چستنات"
(bwhite@chestnut.org)

 


جنبش پویای درمان اعتیاد در جمهوری اسلامی ایران در حال اوج گیری است. شانزده سال از برگزاری اولین جلسه NA (معتادان گمنام) در ایران در سال 1373 میگذرد و هم اکنون، 29 درصد از کل جلسات NA در جهان، در ایران برگزار میشود. همچنین، رشد جنبشهای درمانی خودجوش در این عرصه کاملا مشهود است. یکی از با ارزشترین این جنبشها، کنگره 60 میباشد، که آقای مهندس دژاکام آنرا در سال 1377 تاسیس نمودند.

 

 

کنگره 60


من آقای دژاکام را برای اولین بار در کنفرانس لندن در سال 2009(1388 ه.ش) ملاقات نمودم، و از آن موقع به بعد، به تبادل آراء و عقایدمان پرداختیم. ما برای یکدیگر احترام زیادی قائلیم و روابطمان دوستانه وگرم است. در جریان این ارتباطات بود که جوانب مختلف رویکرد درمانی که آقای دژاکام در موسسه درمان اعتیاد کنگره 60 بنیان نهاده بودند، مرا کاملا مجذوب خود کرد. کنگره 60 ابعاد متعدد فلسفی و فعالیتهای زیادی دارد که برای بکار گرفتن در جامعه جهانی ارزشمندند، که از آن جمله می توان از خط مشی کاملا منحصر بفرد کنگره، نسبت به ورود فعالیتهای قهرمانی و گروهی، ورزش رقابتی و هنر در این عرصه (درمان اعتیاد) نام برد. (نکته: تصاویر کلیه افرادی که در عکسها مشاهده می کنید، با اجازه خودشان منتشر گردیده است.)


کنگره 60                                     کنگره 60


در این مصاحبه که در پاییز 2010(1389 ه.ش) انجام شد، آقای مهندس دژاکام داستان درمان خود، داستان کنگره 60 و تفکراتشان را در مورد فرایندهای درمان بلند مدت بیان کرده اند.
ویلیام وایت: آیا ممکن است برای خوانندگان ما توضیح دهید که شما چگونه به این قضیه مشغول شدید و جمعیت درمان اعتیاد را در ایران بوجود آوردید؟
حسین دژاکام: شاید برایتان عجیب باشد که بگویم من در رشته مهندسی الکترونیک تحصیل کرده ام و سی سال در زمینه تحقیقات، طراحی و تعمیرات (دستگاه های) صنعتی فعالیت داشتم و همزمان، اعتیاد به الکل، حشیش و تریاک تمام زندگی ام را در برگرفت. من 17 سال معتاد تمام عیار بودم و از روشهای درمانی زیادی برای معالجه خودم استفاده کردم، اما به دفعات ناموفق بودم. بالاخره، بازی ای را آغاز نمودم که مرا به پژوهش و آزمایشاتی سوق داد که بر روی خودم آزمایش کردم. با تعیین مواد مصرفی روزانه، زمان مصرف و کم کردن مواد برنامه ای را طراحی نمودم که بر خلاف اعتقاد و باور شخصیم، و پس از گذشت 11 ماه موفق شدم و توانستم اعتیاد جسمیم را نابود کنم. متد DST در همین زمان ابداع شد. این متد را در کتابم، "عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر"، شرح داده ام، که تاکنون در ایران یازده مرتبه چاپ گردیده است.

کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر


 پس از چاپ اولین کتاب خود، تصمیم گرفتم سازمانی غیر دولتی ایجاد کنم که آنرا کنگره 60 نامیدم، عدد 60 برگرفته از عنوان کتاب است. بر این باور بودم که این سازمان جدید روزی مرزهای کشورم را در خواهد نوردید، به همین دلیل نام کنگره را انتخاب نمودم تا دربرگیرنده این مفهوم باشد که همه اشخاص از هر ملیتی که باشند، می توانند در آن حضور یابند.


ویلیام وایت: لطفا جزییات متد DST را توضیح دهید.

 

 

 

 

 

 

 

 

حسین دژاکام: روش DST فرمولی آزمون شده است که از طریق آن می توان میزان مواد، الکل و داروهای اعتیادآور را کم کرد و در پایان به رهایی رسید.

D: مخفف ضریب دژاکام است که برابر با 0.8 است.

S: مخفف پله (استپ) می باشد، یعنی در مدت 21 روز (یک پله) روزانه مقدار ثابتی از دارو مصرف می گردد.

T: مخفف زمان (تایم) است، یعنی طول مدت درمان حداقل 10 ماه و بطور متوسط 11 ماه می باشد.

در این روش، میزان مواد روزانه، مقدار هر وعده و زمان های مصرف باید مشخص شوند و پس از این مرحله، تیپر کردن (کم کردن) آغاز می گردد. برای روشن شدن این مطلب مثالی می زنم. فرض کنید شخصی هر روز 1000cc الکل را در 3  وعده مصرف می کند، ضریب  Dاز این قرار است:

پله اول : میزان مصرف کنونی  ضربدر ضریب 0.8= میزان مصرف در پله جدید.

 مثلا 1000cc x 0.8 = 800cc در نتیجه، مقدار مصرفی در قدم اول 800 سی سی می باشد و شخص می بایست 21 روز در این مرحله بماند و به همین ترتیب گام بعدی محاسبه می شود.

پله دوم:800cc x 0.8 = 640cc ، میزان مصرف از 800cc به 640cc کاهش یافته و پس از 21 روز مصرف روزانه 640cc، فرد قدم به مرحله بعدی می گذارد.

پله سوم: 640cc x 0.8 = 512cc، این عملیات در هر مرحله انجام می گیرد تا آنجا که مصرف روزانه مواد یا الکل به کمترین میزان ممکن رسیده و بالاخره رهایی حاصل شود. این برنامه تقریبا در طول 11 ماه صورت می پذیرد، گرچه مسئله ای نیست اگر یک یا دو ماه بیشتر از حد معمول (11 ماه) به طول بیانجامد.

ویلیام وایت: آیا شخص مصرف کننده (مسافر) خود میزان مصرفی را طی 11 ماه کاهش می دهد یا شخص دیگری این فرآیند را نظارت و کنترل می کند؟

حسین دژاکام: فرآیند کاهش توسط راهنما یا کمک راهنما صورت می گیرد و شخص مسافر اجازه خود- درمانی ندارد. هر مسافر در بدو ورود می بایست یک راهنما یا کمک راهنما انتخاب نموده و تیپر (کاهش) خود را در لژیون و تحت نظارت دقیق راهنما دریافت کند. این برنامه مطابق با فرمول  DST  انجام می شود و هر 21 روز کاهش می یابد.

ویلیام وایت: آیا ممکن است بنا به درخواست مسافرینی که می خواهند مصرف خود را به طور کامل و ناگهانی قطع کنند، سرعت فرآیند تیپرینگ افزایش یابد؟

حسین دژاکام: خیر، مطابق پروتکل DST، مدت زمان لازم جهت فرآیند درمان، حداقل 10 ماه است. حتی اگر مسافری آمادگیش را داشته باشد و بتواند مصرف مواد خود را قطع کند، بنا به فلسفه روش درمانی DST نمی تواند این کار را انجام دهد. در اینجا، هدف ما قطع ناگهانی مواد نیست، بلکه بازیابی و ترمیم سیستم تولید مواد شبه افیونی بدن (سیستم X )، مد نظر است. مدت زمان لازم برای فعال سازی این سیستم به طور متوسط 11 ماه است و ما عامل و میزان زمان را بر اساس تجربه واقعی مان تعیین کرده ایم.

من این قضیه (درمان اعتیاد) را چیزی شبیه دوران بارداری می دانم که تقریبا 9 ماه طول می کشد. حتی اگر مادر آماده باشد، تسریع در تولد نوزاد، کاری غیر ممکن است. بنابراین هیچ مسافری نمی تواند از طول سفر خود بکاهد. ممکن است باور این قضیه دشوار باشد، ولی به کسانی که علاقه مندند این مسئله را درک کنند، توصیه می نمایم دو کتاب "عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر" (که اساس روش DST را توضیح می دهد) و کتاب" عشق، 14 وادی برای درمان" را مطالعه کنند. امیدوارم که این دو کتاب به زودی در آمریکا به چاپ برسند.   

ویلیام وایت: آیا مصرف مداوم مواد، حتی به میزان کم (در دوران درمان)، باعث می شود که حضور مسافر در کنگره 60 دچار اختلال شود و یا موجبات ناراحتی افرادی را فراهم کند، که دیگردرمان و رها شده اند؟

حسین دژاکام: برخی از دستاوردها و یافته های روش DST ممکن است در ابتدا عجیب به نظر برسند. ما گمان می کنیم اگر یک آدم معتاد میزان مصرفی موادش را بیشتر و بیشتر کند، خوشحالتر و شادمانتر می شود؛ در حالی که همه می دانیم بیشتر معتادان و الکلی ها در اثر مصرف مداوم مواد، به حالت اشباع رسیده اند. این پروسه را می توان به فرایند انحلال نمک در آب تشبیه کرد، یعنی زمانی می رسد که نمک بیشتری در آب حل نمی شود و آب از نمک اشباع می شود. به همین ترتیب، در زندگی معتاد زمانی فرا می رسد که صرف نظر از میزان مصرفی، نه تنها شخص به نشئگی نمی رسد و لذتی نمی برد، بلکه حال شخص بدتر می شود.

 از طرف دیگر، یک مصرف کننده، روزانه، مقدار معینی مواد مصرف می کند تا حالش طبیعی باشد؛ و پس از مدتی، دیگر از مصرف خود لذتی نمی برد. تحت این شرایط، ما به یک نتیجه باورنکردنی دست یافته ایم و آن این است: "وقتی که مصرف مواد مطابق با روش DST، کاهش پلکانی می یابد؛ شرایط ذهنی و فیزیکی مصرف کننده بهبودی حاصل می کند." کاهش مواد مصرفی، علاوه بر ایجاد حال خوش در اثر مصرف معین مواد، باعث تقویت اعتماد بنفس مسافر می گردد. با گذر از هر مرحله کاهش پلکانی، شوک ملایمی به بدن وارد می شود؛ این شوک باعث راه اندازی سیستم تولید مواد شبه افیونی بدن می گردد. به عبارت دیگر، در مواجهه با کاهش مواد مخدر بیرونی، سیستم x بدن درست همان مقدار مخدر کم شده را تولید می کند. به عنوان مثال، وقتی شخصی 200 سی سی خون می دهد، بدن ظرف مدت چند روز، این کمبود را جبران می کند؛ این در حالی است که از دست دادن cc 2000 خون می تواند به شوک ناگهانی بیانجامد و یا موجب مرگ شود.

بنابراین وجود مسافرینی که در مرحله کاهش پلکانی هستند، تاثیر منفی بر رهاشدگان از مواد ندارد. می دانم که درک چنین پدیده ای سخت است؛ اما درمان شدگان در کنگره 60، به دلیل تجدید و ترمیم موفقیت آمیز سیستمهای فیزیولوژیکی بدنشان و دریافت آموزشهای صحیح، نسبت به هر نوع موادی، هیچ میل و هوسی ندارند. اگر کسی در مقابل آنان مواد مصرف کند و یا اینکه مواد را در نزدیکیشان ببینند، وسوسه نمی شوند؛ زیرا از نظر جسمی نیازی به مواد احساس نمی کنند، و به آن  نقطه از تفکر رسیده اند که لذت و نشئگی مقطعی هرگز با آن لذت طبیعی که دائما تجربه می کنند، قابل مقایسه نیست.



ویلیام وایت: چگونه اعضای جدید کنگره می توانند کاهش پلکانی را ادامه دهند، در حالی که چنین دستاوردی در گذشته برایشان فراهم نبوده است؟ آیا این موضوع با حمایت دوستانه و راهنمایی هایی که در کنگره می گیرند، مرتبط است؟ آیا امکان دارد استفاده محض از روش DST به تنهایی و بدون کمک و راهنمایی، به درمان بیانجامد؟


حسین دژاکام: هیچکس هیچ کاری را نمی تواند بدون آموزش لازم انجام دهد. شما نمی توانید گیتار را به شخصی بدهید که نمی تواند آن را بنوازد. وقتی شخصی را می بینید که به زیبایی گیتار می زند و بدانید که قبلا این شخص نمی توانسته این کار را انجام دهد، سوالی برایتان مطرح می شود: "این شخص چگونه به این مهارت دست یافته است؟" پاسخ روشن به این سوال این است: "با آموزش و تمرین فراوان." پس چرا وقتی پای اعتیاد و مصرف مواد به میان می آید؛ جور دیگری فکر می کنیم؟ چطور می توانیم انتظار داشته باشیم که افراد تغییر یابند؛ بدون آنکه آموزش لازم را دیده باشند.
همه می گویند استفاده از مواد به شیوه کنترل شده و پلکانی تا رسیدن به درمان ، غیر ممکن است؛ اما من این کار را با موفقیت به انجام رسانده ام و 13 سال است که از مواد رهایی یافته ام. من کتاب ها و راهکارهایی در این مقوله نوشته ام و راهنمایانی را برای کمک به دیگران تعلیم داده ام. به این ترتیب و با استفاده از روش DST، بیش از 2000 نفر درمان شده اند. البته من با کسانی که اصرار می ورزند هیچکس نمی تواند مواد را به صورت کنترل شده مصرف نماید؛ (مگر آن که آموزش لازم را ببیند) موافقم. اما زمانی که فرد دانش، آگاهی و آموزش لازم را دریافت کند؛ قضیه کاملا فرق می کند.
البته اجرای صحیح روش DST، کاهش پلکانی و استفاده از مواد به صورت کنترل شده ارتباطی مستقیم با حمایت و آموزش های راهنما و دیگر اعضای کنگره 60 دارد. در ارتباط با بخشی از سوالتان که پرسیدید: "آیا روش DST به خودی خود و بدون پشتیبانی و راهنمایی، کارآمد نیست؟" باید بگویم چنین کاری غیرممکن نیست. اگر کسی روش را به خوبی بشناسد و رهنمون های لازم را به خوبی مطالعه کرده باشد؛ میتواند به این هدف دست یابد. گرچه با شرکت در جلسات و حضور در لژیون این کار(درمان) آسان تر می گردد. درست مثل کسی که بخواهد به تنهایی قله اورست را فتح کند، در مقایسه با کسی که این کار را با همراهی یک گروه انجام می دهد.


کنگره 60


ویلیام وایت: کنگره 60 چگونه سازمانی است؟
حسین دژاکام: من در سال 1998 جمعیت انسانی کنگره 60 را با هدف کمک به افرادی که با اعتیاد خود دست به گریبان هستند، تاسیس نمودم. کنگره 60 سازمانی مردمی و غیر دولتی است، که در زمینه درمان و معالجه اعتیاد فعالیت می کند؛ و بر این اساس بنیان گذاری شده است که فرد رها شده به دیگر معتادانی که در حال مصرف مواد می باشند، کمک می کند. کنگره 60 بر مبنای این شعار تاسیس شده است که "بیایید این آتش ویرانگر را مهار کنیم." این سازمان مجوز وزارت کشور را داراست و هدف آن کاهش عواقب مخرب اعتیاد است.
محور فعالیت های کنگره 60 در درمان اعتیاد مشتمل بر آموزش، جلوگیری، مهار و راهنمایی است. اهداف اصلی کنگره 60 از این قرار است: ارائه پژوهش های علمی و راهکارهای عملی جهت شناخت رابطه میان روان انسان و وابستگی به مواد مخدر؛ و ارائه راهنمایی و متدی کارآمد برای معتادان و خانواده هایشان. اعتیاد به مواد مخدر ناشی از تعامل میان انسان و مواد است، بنابراین هر دوی این عوامل را باید به دقت مطالعه و بررسی کرد.
پس از ده سال حضور فعال در این عرصه،  کنگره 60 به یک NGO فعال و استوار تبدیل شده است که به عموم مردم خدمات رایگان ارائه میدهد. کنگره 60 در تهران و سایر شهرستانها 15 شعبه دارد و سالانه بیش از 800 کارگاه آموزشی (بطور متوسط 2000 ساعت، و 150 نفر در هر کارگاه) برگزار میکند. هر کارگاه متشکل از سه گروه است: 1) آقایان مصرف كننده مواد مخدر، 2) خانمهای مصرف كننده مواد مخدر و 3) خانواده هایشان. در کنگره 60 به شخص مصرف كننده، مسافر و به همراه او، همسفر اطلاق میگردد. آنها در سفر رهایی همراه یکدیگرند.

کنگره 60
از دستاوردهای کنگره میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: رهایی هزاران نفر از معتادان از عادتهای مخرب با کمترین نرخ بازگشت، آموزش بیش از 155 راهنمای متخصص در زمینه درمان اعتیاد برای آقایان و 10 راهنمای متخصص برای خانمها، آموزش  120 راهنما برای خانمهای همسفر و 5 راهنما برای همسفران مرد. کنگره 60 برای اولین بار، پروتکل درمان بیماری اعتیاد را تدوین نموده است که توسط بسیاری از متخصصین، مراکز علمی پژوهشی، جامعه پزشکی و دیگر مراکز معتبر به رسمیت شناخته شده است. کنگره 60 به عنوان  یک مرکز پژوهشی با دیگر متخصصین، دانشگاهها، مراکز علمی و سازمانهای غیر دولتی همکاری می نماید و همیشه پذیرای ایده های نوین می باشد.


ویلیام وایت: برای تاسیس کنگره 60، شما چه مدلی را سرمشق خود قرار دادید؟
حسین دژاکام: بگذارید از 13 سال پیش شروع کنم، زمانی که درمان خود را با روش DST  به پایان رساندم و نوشتن اولین کتابم را تحت عنوان "عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر" تمام کردم. گرچه هفت ماه از رهایی خودم گذشته بود؛ به یک انجمن حمایت از درمان وارد شدم که در همه دنیا معروف است و در کشور ما نیز فعالیت میکند. در آنجا هفت ماهی را صرف انجام تحقیقات شخصیم کردم و به چندین نکته مثبت و موثر و چند مساله مبهم و پیچیده پی بردم. در روش درمان اعتیاد آنان، سولات بسیاری بی جواب مانده بود. در آن روزها، راه حل آن مسائل پیچیده و مبهم را میدانستم، ولی بخاطر مقررات و قوانین موجود در آنجا، نمیتوانستم آنها را بیان کنم. هیچ گوشی برای شنیدن نظرات من باز نبود و هیچ جایی برای تغییر وجود نداشت. راه دیگری باقی نمانده بود جز آنکه سازمان خود را برای انتقال دانش و تجربیاتم تاسیس نمایم.


ویلیام وایت: در مورد جزییات تفاوتهای موجود میان دستاوردهای خودتان و آنان توضیح دهید.
حسین دژاکام: مثلا از دیدگاه آنان، اعتیاد یک بیماری لاعلاج و مرموز است که همواره حالتی پیشرونده دارد. مانند بیماری وبا که 200 سال پیش آنرا غیر قابل درمان میدانستند؛ آنها نیز فکر میکردند اعتیاد بیماری پیچیده ای است که درمان ندارد. در حال حاضر، بسیاری از متخصصین در این عرصه، چنین اعتقادی دارند؛ اما من با چنین دیدگاهی کاملا مخالفم. با گذشت 10 سال از تجربه من در این زمینه،  و درمان موفقیت آمیز بیش از 2000 معتاد تمام عیار و حرفه ای با این روش، من به این نتیجه رسیدم که اعتیاد طولانی مدت به مواد مخدر، موجب ایجاد اختلال و بهم ریختگی در نوروترانسمیترها (انتقال دهنده های عصبی) و هورمونهای مغز میشود که با روش DST کاملا قابل درمان است.

مثلث درمان اعتیاد

این سیستم داخلی که من آنرا سیستم x نامیده ام، میتواند بازسازی و ترمیم شود و به حالت عادی خود بازگردد، و حتی شاید بهتر از روز اولش شود؛ منظورم پیش از شروع اعتیاد است. معتقدم همانطور که اعتیاد به مواد میتواند پدیده ای پیشرونده باشد، در عین حال میتواند عقبگرد کند و به توقف کامل برسد. در واقع روش DST نوعی عقبگرد در مصرف مواد، الکل و داروهای جایگزین است.


ویلیام وایت: تعریف شما از سیستم X چیست؟
حسین دژاکام: سیستم X چیزیست که شامل کلیه نوروترانسمیترها و هورمونهای بدن است. کلیه فعالیتهای روحی، روانی، هیجانی، جنسی و جسمی ما تحت تاثیر این سیستم قرار دارد. برای روشن شدن مطلب، میبایست اعتیاد را از نقطه نظر فیزیولوژی انسانی تعریف کنم. اعتیاد به مواد مخدر در واقع جایگزینی تدریجی تریاک، الکل و داروهای تجویزی بجای مواد طبیعی و شبه افیونی درونی بدن است؛ موادی مانند دوپامین، اندروفین، و سرتونین. با در نظر گرفتن تعریف فوق درمیابیم  زمانی که مواد خارجی نظیر مواد مخدر و الکل در درازمدت وارد بدن شوند؛ سیستم  X آسیب جدی میبیند و این آسیب موجب از دست رفتن تعادل، ناکارآمدی و اختلال در سیستم فیزیکی (بدن) میشود. به همین دلیل است که ما به داروهای فوق الذکر والکل، آنتیX  میگوییم، زیرا آنها به این سیستم حیاتی بدن، آسیب گسترده میرسانند. در واقع، شناخت و درک سیستم  x و عوامل آنتی x بخشهای مهمی از درمان قطعی اعتیاد را تشکیل میدهند.


ویلیام وایت: نام انجمنی که قبلا در آن حضور میافتید، چه بود؟
حسین دژاکام: من قبلا در انجمن معتادان گمنام (NA) حضور یافتم و هنوز هم برای آنها احترام زیادی قائلم. من مطالب فراوانی از آموزشها و سازمان آنان آموختم. به نظر من، کنگره 60، شعبه مکمل NA میباشد و من همیشه مشتاق پیشرفت آنان بوده ام.


ویلیام وایت: پس شما برخلاف NA معتقد هستید که یک معتاد میتواند از ثابت نگهداشتن دوز مواد برای حمایت از مراحل ابتدایی درمانش سود ببرد؟
حسین دژاکام: بله، اما هر نوع دارو یا موادی برای اینکار مناسب نیست. آن ماده باید جایگزین مناسبی باشد، بطوریکه بتواند سیستم X  را ترمیم و بازیابی کند. علاوه بر این، تغییرات در این سیستم، شرایط خاص خود را میطلبد و بدون یک راهنما و گرفتن آموزشهای لازم، شخص نمیتواند به نتیجه مطلوب دست یابد. مثلا همگی میدانیم که وجود سلاح و مواد منفجره در محل کار یا خانه میتواند بسیار خطرناک و حتی مرگبار باشد، که همیشه امکان وقوع فاجعه را به همراه دارد. پس چگونه است که انبار چنین مواد خطرناکی در پایگاهها و پادگانهای نظامی، هر روز منجر به فاجعه نمیشود؟ من فکر میکنم دلیل اصلی آن، آموزش صحیح، هوشیاری و مربیان متخصص است. وقتی مصرف كنندگان را آموزش میدهیم و دانش لازم را دراختیارشان میگذاریم و از آنها پشتیبانی میکنیم، اجرای موفقیت آمیز روش DST کاملا موثر عمل میکند. در ابتدای امر، آنها ممکن است مرتکب خطاهایی شوند؛ اما با گذشت زمان یاد میگیرند که با موادشان مانند دارو برخورد کرده و میزان مصرفشان را تا قطع کامل مواد کنترل کنند. در این متد لازم نیست افراد از دوستان ، ارتباطات اجتماعی و یا مکانهای خاص دوری گزینند.
ویلیام وایت: داروی جایگزین در کنگره 60 چیست؟ شما همچنین گفتید که همه مخدرها را نمیتوان کنترل کرد، منظور شما دقیقا کدامیک از مخدرها بود؟


حسین دژاکام: ما در کنگره از شربت تریاک بعنوان داروی جایگزین استفاده میکنیم. ما به نتایج مهمی دست یافته ایم و آن اینکه وقتی شربت تریاک از تریاک، آب و کمی الکل (بعنوان حلال) ساخته شود، بسیار بهتر خواهد بود. ما بواسطه تجربیاتمان دریافتیم که موادی مانند LSD، شیشه، کوکایین و هرویین را به سختی میتوان کنترل کرد و حتی اگر بتوان آنها را کنترل کرد؛ هیچگونه تعادل جسمی و روحی حاصل نخواهد شد. از آنجایی که هدف ما بازیابی و ترمیم سیستم X میباشد، معتقدم هیچ دارویی مثل تریاک وجود ندارد که حاوی ترکیبات و آلکالوییدهای ضروری (و مورد نیاز بدن) باشد  به همین دلیل، تریاک برای (درمان) اعتیاد بسیار مناسبتر است.


راهنماها و همسفران


ویلیام وایت: شما به راهنماها و همسفران اشاره ای کردید. آیا ممکن است نقش آنها را در کنگره 60 بیان کنید؟
حسین دژاکام: بگذارید از همسفران شروع کنیم. همسفر کسی است که سابقه مصرف مواد ندارد و از اعضای خانواده یا دوستان مصرف كننده است و رابطه نزدیکی با او دارد. همانطوری که بخوبی میدانید، اعتیاد بسیار مخرب است و برای پیروزی در این جنگ باید از آموزش وتعالیم صحیح همراه با حمایت خانواده، راهنما و مشاور برخوردار شد. بنابراین، به جهت اتحاد شخص مصرف كننده و خانواده اش (با هدف غلبه بر اعتیاد)، گروه همسفران در اولین روزهای کنگره 60 ایجاد گردید. در واقع برای پرواز بسوی درمان، دو بال پرواز لازم است: یکی مسافر ودیگری همسفر.

همسفران کنگره 60
درکنگره 60 همسفران بخش جدایی ناپذیری هستند که شالوده محکم فرایند درمان را پی ریزی میکنند. آموزشهای آنان دقیقا بمانند آموزشهای مصرف كنندگان است. آنها برای کسب سمت "راهنما" آزمون میدهند و سپس در اداره سازمان غیردولتی ما، مسولیتهای خطیری بر عهده میگیرند. آنان در مسابقات ورزشی شرکت میکنند و کارگاههای آموزشی خود را مدیریت و سرپرستی مینمایند و بالاخره، آنها فضایی سرشار از شادی را برای کنگره 60 به ارمغان می آورند. حضور بچه ها و جوانان و صدای خنده و شادی آنان در سالنها، فضای آرام و خوشی را ایجاد میکند. همواره درآنجا میتوان نوید فردایی درخشانتر را احساس کرد. با این روش، از فروپاشی خانواده ها جلوگیری می شود و مفهوم عشق بی قید و شرط تحقق می یابد.
همسفران ما در کنگره 60 دو گروهند:1) خانم هایی که همسر، خواهر، مادر، یا دوست مصرف كنندگان هستند 2) آقایانی که پدر، برادر، همسر و یا دوست مصرف كنندگان هستند.


برای سمت راهنما، هم اکنون کنگره 60 بر این اصل استوار است که افراد درمان شده به دیگر افراد مصرف کننده کمک می کنند و این کمک علاوه بر کمک خانواده های مصرف كنندگان صورت می گیرد. سوالی که ممکن است در اینجا مطرح شود این است که آیا کسی که به درمان رسیده است می تواند گزینه مناسبی برای کمک به دیگر مصرف كنندگان باشد؟ ما معتقدیم شخصی که فورا مصرف مواد خود را قطع می کند و یا به عبارتی" سقوط آزاد" دارد، می تواند تجربیاتش را به دیگران انتقال دهد؛ اما وقتی سخن از یک متد درمانی خاص به میان می آید، شخص نمی تواند بدون بهره مندی از آموزش صحیح به دیگران (مصرف كنندگان) کمک کند.

همسفران کنگره 60
از نظر ما (درمان) اعتیاد، علم است؛ مخصوصا زمانی که صحبت از مهار، درمان، مراقبت و پیشگیری در میان باشد. بنابراین فقط راهنمایی که آموزش صحیح، دانش و تجربه داشته و از وضعیت متعادل ذهنی و فکری برخوردار باشد؛ می تواند دست کمک خود را برای گرفتن دستان معتادان نیازمند دراز کند. بنابراین، برای تعیین صلاحیت های فوق ما آزمون های کتبی و شفاهی برگزار می کنیم و به دنبال رویکرد مناسب اخلاقی هستیم. اگر یک راهنما آموزش نادرست و اشتباهی بدهد، عواقب جدی دربرخواهد داشت. در این پروسه، ما باید بسیار محتاط عمل کنیم.


ویلیام وایت: مواد امتحانی کدامند؟

راهنمایان آقایان کنگره 60
حسین دژاکام: ما بر روی سه موضوع اصلی تمرکز می کنیم: 1) دانش تخصصی در زمینه مواد مخدر، تاثیرات آن بر روی انسان و روش های موثر درمان 2) جهانبینی و ابعاد معنوی فرآیند درمان 3) وضعیت اخلاقی داوطلب که تیم مدیریت آن را ارزیابی می کند.


ویلیام وایت: منابع آزمون چیست؟
حسین دژاکام: آزمون ها بر اساس دانش به دست آمده از مجموعه نوشتارهای من می باشد که شامل این موارد است:1) کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر، 2) 14 وادی عشق برای درمان و بهبودی ( چیزی شبیه به 12 قدم NA)، 3)مانیفست و اصول کنگره 60، 4)جزوه راهنما و کمک راهنمایی در کنگره 60، 5) جزوه جهانبینی 1 و 2، 6) مقالات متعدد و سی دی های آموزشی.


ویلیام وایت: یک راهنما چه شرایطی باید داشته باشد؟
حسین دژاکام: راهنمایی درکنگره 60 سه سطح دارد 1) کمک راهنما 2) راهنما 3) استاد راهنما. زمانی که یک مصرف كننده پروسه درمان خود را با موفقیت به پایان برساند و یک سال از رهایی او بگذرد، می تواند در امتحان کمک راهنمایی شرکت نماید. برای همسفران نیز به همین نحو است؛ باید از رهایی مصرف كننده شان یکسال گذشته باشد، چنانچه نمره خوبی بیاورند؛ شال نارنجی دریافت می کنند و اجازه می یابند که لژیون خود را تشکیل دهند.
  کنگره 60                        هفته کمک راهنما
ویلیام وایت: هدف از اعطای شال نارنجی چیست؟
حسین دژاکام: استفاده از شال نارنجی در کارگاه ها باعث می شود، راهنما از بقیه افراد متمایز شود و تازه واردین راحت تر بتوانند مطابق میل خود، راهنمای خودشان را انتخاب نمایند.


ویلیام وایت: منظور شما از لژیون چیست؟
حسین دژاکام: هر راهنما چند رهجو دارد که به این گروه لژیون می گوییم. همانطور که واحد تشکیل دهنده جامعه، خانواده است؛ لژیون نیز حکم خانواده را در کنگره دارد. لژیون ها مانند شاخه هایی از جامعه اند. در کنگره 60، کسی حق ندارد به حال خود رها باشد، هر کس می بایست عضوی از خانواده یا لژیون باشد. زمانی که کارگاه تمام می شود، هر لژیون دور راهنمای محترمشان می نشینند و جلسه کوچکی برگزار می کنند. سپس، راهنما موضوعی را برای بحث برمی گزیند و از هر عضو انتظار می رود که در بحث شرکت کند. به راهنما هر هفته اجازه می دهند که لژیون خود را در طبیعت ( فضای باز) برگزار کند.
ویلیام وایت: در مورد نقش راهنما به تفضیل توضیح دهید.

لژیون های کنگره 60
حسین دژاکام: برای پویا نگهداشتن چرخه آموزش و تعلیم در کنگره 60، هر کمک راهنما میتواند چهار سال خدمت کند و پس از سپری شدن این مدت، یا باید راهنما شود و یا دیگر رهجوی جدید نپذیرد. برای اعطای درجه "راهنما"، داشتن شروط زیر الزامی است: 1) حداقل سه رهجوی وی باید به درجه کمک راهنمایی رسیده باشند. 2) پنج راهنمای دیگر، صلاحیت وی را برای کسب سمت جدید تایید کنند. 3) او باید پایان نامه ای مرتبط با تجربیات و یافته هایش در زمینه اعتیاد ارائه دهد. پس از کسب موفقیت آمیز این شرایط، او "راهنما" گردیده و شال آبی دریافت میکند.


ویلیام وایت: نقش استاد راهنما چیست؟
حسین دژاکام: تاکنون مقرراتی در رابطه با این منصب نداشته ایم. در حال حاضر من تنها استاد راهنمای کنگره هستم، گرچه امیدوارم در آینده اساتید راهنمای بیشتری داشته باشیم. استاد راهنما شال بنفش برگردن دارد.


ویلیام وایت: نقش خودتان را در کنگره 60 چگونه ترسیم میکنید؟
حسین دژاکام: وقتی تلاش خود را برای تاسیس کنگره 60 آغاز نمودم، شرایط بسیار سخت بود و موانع زیادی بر سر راهم قرار داشت. با گذشت زمان و درمان افراد بیشتری با روش DST و بهبودی ادامه دار آنان، به تدریج شخصیت من برای آنها و خانواده هایشان تبدیل به چهره ای تاثیر گذار و کاریزمایی شد. دلیلش آن بود که بسیاری از  مصرف كنندگان حرفه ای و تمام عیار، کاملا درمان شده اند و خانواده هایشان نیز بر تغییر رفتار اعجاب انگیز آنان در زندگی، صحه میگذارند. آنها بخوبی درک کرده اند که من هر کاری انجام میدهم و یا هر حرفی که میزنم، بخاطر صلاح و بهبودی خودشان است و در عوض این کار، به من موهبتی عطا شد تا بتوانم سیستمی را بر مبنای عدالت، معرفت و عمل سالم طراحی کنم. من در ذهنم مدلی را (برای درمان اعتیاد) ترسیم نمودم که بهترین نتایج را با کمترین آمار برگشتی در برداشته باشد. همچنین در تمامی سطوح، قوانین مستقلی را به اجرا در آوردم تا علاوه بر پروسه عظیم آموزش و نظارت، همه مسوولیتها، بر دوش شخص خاصی نیفتد.
خرسندم که بگویم امروز کنگره 60 حتی بدون حضور من نیز میتواند با کمترین تغییر ، به جهش رو به جلوی خود ادامه دهد. این روزها بیشتر وقت من، صرف این موارد میشود: نوشتن، تحقیق، ارتباط با مراکز علمی، NGO ها، ملاقات با میهمانان و بازدیدکنندگان، ورزش کردن و نظارت بر کار کلیه شعب جهت افزایش و بهبود عملکردشان. من همچنین نگهبان کنگره 14 نفره دیده بانان هستم؛ اگرچه  جانشینم اکثر کارهای مرا انجام میدهد.


تاریخچه کنگره 60


ویلیام وایت: نوشته های شما در کنگره 60 نقش بسیار مهمی ایفا کرده اند. آیا میتوانید بطور مختصر در مورد کتابها و دیگر نوشته های خودتان صحبت کنید و بگویید از آنها در کنگره 60 چه استفاده ای میکنند؟
حسین دژاکام: من نوشته هایم را با هدف ارائه دیدگاه جدیدی نسبت به مفاهیم و مسائل مرتبط با مقوله اعتیاد (به مواد مخدر)، تالیف کردم و این روش نوین از درک وبهبودی اعتیاد را در سه جلد خلاصه نمودم.


در کتاب اولم، "عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر" برای ملموس شدن این امر، اعتیاد را با قرار گرفتن در سرمای 60 درجه زیر صفر مقایسه کردم. هدف از این کتاب، شفاف ساختن فرایند درمان وبهبودی از طریق تعریف دقیق و کامل معضل اعتیاد بود. این کتاب با زبان ساده به موانع سر راه معتادان اشاره کرده و نقاط کور درمانهای امروزی را بیان میکند و راه حلهای جدید ارائه میدهد. فکر میکنم این کتاب در خانه ها برای خانواده ها و در دانشگاه ها برای متخصصین قابل استفاده و مفید است. مطالعه این کتاب میتواند برای پزشکان، قضات، محققان، مسوولان و دیگر افراد فعال در این عرصه مفید باشد. در کتاب دومم، "عشق، 14 وادی برای بهبودی"، عقیده ام را به تفصیل شرح داده ام که اعتیاد به مواد مخدر به جسم، روان و جهان بینی آسیب میرساند و درمان موفق، مستلزم بازسازی کامل در عقاید و دیدگاه های شخص نسبت خود، خانواده، جهان و کل هستی است. در دوران اعتیاد، دیدگاه فرد مسموم و مخدوش شده و نگرش وی نسبت به زندگی آسیب دیده است. بنابراین، تغییرات اساسی (در جهان بینی) لازم میباشد. من 14 وادی عشق یا 14 گام برای تغییر این دیدگاه تالیف کردم که به تدریج این فرصت را برای معتاد فراهم می آورد که روش زندگیش را تغییر دهد تا به امنیت و آرامش دست یابد. وادی اول با تفکر عمیق شروع میگردد و به وادی چهاردهم که همان عشق بدون قید وشرط است، میرسد.


در کتاب سوم، عقاب سفید، من عقایدم را در مورد اعتیاد به مواد بیان کرده ام، اعتیاد از ازدواج مواد با شخص حاصل میشود و در نتیجه برای درمان و معالجه آن میبایست این زوج (انسان و مواد) را بشناسیم و آنها را درک کنیم. "عقاب سفید" به آگاهی ما در مورد ماهیت انسان و فلسفه وجودی او در این جهان می پردازد. این کتاب تلاش می کند صور پنهان انسان را موشکافی کرده و رازهای آفرینش او را نمایان سازد. موضوعات مطرح شده در این کتاب شامل دانش زمینی و آسمانی یا همان فیزیک و متافیزیک است. البته نوشتن این کتاب 485 صفحه ای حدودا 14 سال به طول انجامید، و من توانستم بخش کوچکی از فلسفه خود را در مورد صور پنهان انسان بیان کنم. مابقی عقایدم را در دو کتاب دیگر آوردم: "سردار" و"اشعث".


ویلیام وایت: آیا خلاصه ای از 14 وادی برای اعضای کنگره وجود دارد؟ چیزی شبیه به 12 قدمی که الکلی های گمنام از آن استفاده می کنند.
حسین دژاکام: بله، ما 14 وادی را به اختصار در اختیار اعضا قرار می دهیم. 14 وادی کنگره 60 درست همان نقشی را ایفا می کند که "12 قدم" برای اعضای الکلی های گمنام.

14 وادی کنگره 60:


وادی اول: همه ساختارها با تفکر آغاز می شود، بدون تفکرآنچه هست رو به زوال می رود.
وادی دوم: هیچ موجودی جهت بیهودگی پا به حیات نمی دهد. هيچكدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
وادی سوم: باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان برای خویشتن خویش فکر نمی کند.
وادی چهارم: در مسائل حیاتی مسوولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسوولیت از خویشتن.
وادی پنجم: در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، توام با رفتن و رسیدن آن را کامل می نماید.
وادی ششم: فرمان عقل را در قالب فرمانروای مطلق اجرا کنیم.
وادی هفتم: رمز و راز كشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دوم آنچه برداشت می نماید.
وادی هشتم: با حرکت راه نمایان می شود.
وادی نهم: وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا می كند.
وادی دهم: صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است.
وادی یازدهم: رودهای خروشان و چشمه های جوشان همه به بحر و اقیانوس می رسند.
وادی دوازدهم: در آخرامر، امر اول اجرا می شود.
وادی سیزدهم: پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است.
وادی چهاردهم: آنچه هست محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.


تامین بودجه و کادر اجرایی کنگره 60


ویلیام وایت: کنگره 60 بودجه خود را چگونه تامین می کند؟ آیا کنگره از دولت کمک مالی دریافت می کند؟
حسین دژاکام: 99 درصد بودجه کنگره از سبد پول (اهدایی) است که در پایان هر جلسه کمک های داوطلبانه افراد را جمع آوری می کند. کمک مالی دولت در هر سال حدود 5 تا10 هزار دلار است و این مبلغ صرف برقراری روابطی خوب با آن ها، پذیرفته می شود. اما مکان بعضی از شعب کنگره را دولت تامین می کند. مابقی این مکان ها را یا اجاره کرده ایم و یا با پول خودمان خریده ایم.


ویلیام وایت: تعداد کلی کارمندان و افراد داوطلبی که در کنگره 60 را فعالیت می کنند، چقدر است؟
حسین دژاکام: ممکن است قدری برایتان شگفت انگیز باشد که بگویم ما هیچ کارمند حقوق بگیری نداریم. همه افراد دارای پست و سمت در کنگره از جمله دیده بانان، مرزبانان، راهنمایان و کمک راهنمایان به صورت نیمه وقت در خدمت کنگره اند و تعداد این افراد بیش از 300 نفر می باشد.
جمعی از راهنمایان کنگره 60


ويليام وايت: آيا پزشكان و متخصصان ديگري هستند كه بر خدماتي كه از طريق كنگره 60 ارائه ميشود، نظارت داشته باشند؟
حسين دژاكام: همه كاركناني كه مسئوليت آموزش و تعليم را به عهده دارند ازدانش آموختگان كنگره 60 هستند. آنها يا قبلا مصرف كننده مواد مخدر بوده اند يا از اعضاء خانواده مصرف كنندگان. اما ، دانشجويان زيادي از دانشگاهها براي انجام تحقيق و مطالعاتشان به شعب ما مي آيند. به علاوه بعضي از اساتيد و پروفسورهاي دانشگاه هم در جلسات ما حضور مي يابند ، سخنراني ميكنند و سمينار ميدهند و به طور كلي  ارتباط ما با مراكز آكادميك و دانشگاهها بسيار قوي مي باشد.


اعضا و جمعيت كنگره 60


ويليام وايت: مردم چگونه با كنگره 60 آشنا شده و در آن عضو ميشوند؟
حسين دژاكام: در ايران مردم عموما كنگره 60 را ميشناسند و ما روزانه با تعداد زيادي از مراجعين مواجه مي شويم كه فضا و امكانات كافي براي ارائه خدمات به آنها نداريم. مسافران كنگره 60 بدون هيچ ترسي از طرق مختلف مثل مصاحبه هاي تلويزيوني، روزنامه ها ، مجلات و ميادين ورزشي در معرض ديد عموم ظاهرميشوند. عضو شدن در كنگره 60 ، تا جاييكه هر فرد از قوانين و مقررات كارگاههاي آموزشي و جلسات پيروي و اطاعت كند، كار بسيار آساني است.
ويليام وايت: آيا هدف از حضور در جامعه تغيير ديدگاه مردم نسبت به اعتياد و درمان است؟ اين به كاري كه طرفداران بهبودي تلاش ميكنند در آمريكا انجام بدهند شبيه است.
حسين دژاكام: بله ما براي جامعه فرصتهايي را فراهم ميكنيم كه طرف كاملا متفاوت درمان و بهبودي اعتياد را از طريق تلويزيون، روزنامه، مجله، راديو، سمينارها ، مجامع و ميادين ورزشي ببينند. اين قضيه، برداشت وديدگاه بسته آنها را در مورد مصرف كنندگان تغيير مي دهد. ما معتقديم خسارات ثانوي و جنبي، پيامد غير قابل اجتناب هر جنگي است، اما شجاعت و شهامت مي تواند قضاوتهاي بدبينانه را تغيير دهد. البته در اين جنگ سلاح ما عشق، ايمان و عقل است. 11 سال پيش براي اولين بار من به عنوان يك مصرف كننده، در يك برنامه زنده تلويزيوني با 6 كارشناس ديگر در اين زمينه شركت كردم و بسياري از تفكرات غالب در مورد اعتياد به مواد مخدر را به چالش كشيدم. نتايج، غير قابل باور بود و مسيرحركت پس از آن روشن شد. من سعي ميكنم اهداف اصلي را بطور خلاصه بيان نمايم:
1-    اگر ما برنامه هاي تلويزيوني درباره مصرف كنندگان را با يك دادگاه مقايسه كنيم، معمولا شرايط به نحويست كه قاضي، دادستان وهيئت منصفه هميشه حاضرند و حكم محكوميت هميشه صادر ميشود. متاسفانه متهم، كه شخص مصرف كننده است هميشه غايب است و قادر نيست هيچگونه دفاعي از خود ارائه دهد. ما ميخواهيم زواياي تاريك (زندگي) مصرف كنندگان و اعتياد به مواد مخدر را براي اين دادگاه (وسيله ارتباط جمعي) و هيئت منصفه با (استعانت) از نور شناخت و آگاهي ، روشن نماييم.
2-    بيشتر مردم تصور مي كنند كه مصرف كننده شخصي است كه صلاحيت اخلاقي ندارد و فردي خودخواه و بي خيال است كه نميخواهد درمان شود. ما ميخواهيم مفهومي را معرفي كنيم كه مي گويد اعتياد بيماري جسم، روان و جهان بيني است و براي اينكه با موفقيت درمان شود، مسائل زيادي بايد در نظر گرفته شوند.
3-    هدف ما، در عين حاليكه مسيري عملي و واقعي براي بهبودي مي گشاييم، به چالش كشيدن روشهاي غلط و بي نتيجه ي درمان اعتياد است تا از تكرار سيكل معيوب شكست در رهايي از اعتياد جلوگيري كنيم. شكستهايي كه مي تواند به خواست و اراده كساني كه خواستار رهايي از اعتيادند آسيب برساند.

4-    ما مي گوييم كه اعتياد به مواد مخدر در هر مرحله اي قابل درمان و علاج پذير است.
5-    ما معتقديم اعتياد به مواد مخدر هيچ مرزي نميشناسد و فرزند هيچكس از آتش ويرانگرش در امان نيست. ما ميخواهيم جامعه را از اين مسئله آگاه كنيم كه مصرف كنندگان تفريحي مواد مخدر درحال حاضر، اولین نامزدهاي اعتياد هستند و (بعد از مدتي) معتادان تمام عيار فردا مي شوند.
6-     ما هميشه به مصرف كنندگان يادآوري ميكنيم كه اشتباه خطرناكي را مرتكب شده اند ، و همزمان فرصت مي دهيم تا با ورود به پروسه ي درمان و بهبودي كه عملي شجاعانه است،  جبران مافات كنند.
7-    هدف ما آگاه نمودن قانونگذاران و مسئولين از ماهيت واقعي اعتياد به مواد مخدر مي باشد، تا تصميمات درستی بگیرند زیرا این تصمیمات تاثير مستقيم در زندگی و وضعیت مصرف كنندگان دارند. در مجموع من مايلم خوشحالي عميقم را از مشاهده حركتي شجاعانه و مشابه در ايالات متحده ابراز كنم. از ديدن تصاوير راهپيمايي ملي بهبودي در فيلادلفيا خيلي لذت ميبرم و شما و هر شخص ديگري را كه در راهپيمايي بهبودي شركت ميكند تحسين مينمايم.


ويليام وايت: آيا خدمات شما در كنگره 60 به طيف وسيع و متنوعی از اعضا ارائه مي شود؟
حسين دژاكام: درهاي كنگره 60 بدون در نظر گرفتن جنس، سن، و پيشينه مذهبي و اعتقادات شخصي، به روي همه باز است . كنگره 60 همه را به گرمي ميپذيرد.


سفر بهبودي
ويليام وايت: شما روند درمان و بهبودي را با يك سفر مقايسه كرده ايد.
حسين دژاكام: اگر اعتياد فقط يك بيماري جسمي يا فيزيولوژيك بود لازم بود درمان فقط در اين حيطه ها انجام شود. اما در ناحيه ديگري نيز آسيب قابل توجهي وجود دارد، كه آنرا جهان بيني ناميده ام. جهان بيني شيوه ايست كه هر فرد با آن به خود مي نگرد و خود، خانواده، دوستان، روابط و تعاملات اجتماعي و جامعه اش را درك مي كند. من معتقدم بحراني كه يك مصرف كننده با آن مواجه است شامل 3 مولفه است. اين مثلث سه ضلع دارد كه هر سه آسيب ديده اند و بايد ترميم شوند.
   

مثلث درمان اعتیاد


بنابراين براي افزايش آگاهي و فراهم كردن دانش، بعضي از سازمانهاي غير دولتي مثل AA, NA به منظور تغيير و تبديل مثبت جهان بيني فرد مصرف كننده،  برنامه 12 قدم را در جاي خود دارند. من 14 وادي را در كنگره60، با شيوه اي مشابه، نوشته ام به طوري كه يك مصرف كننده مواد مخدر بتواند با موانع فراواني كه در مسيرش وجود دارد بهتر برخورد كند. من ميتوانم با توجه به تجربه شخصي خود بگويم كه دنياي  يك مصرف كننده مثل زنداني تاريك است، فرد احساس ميكند در ميان هيجاناتي چون ترس، اضطراب، خشم، حقارت و بي هويتي محبوس است. اين شخص بايد براي حركت به سوي نور، سلامتي و آزادي حركت كند. ما اين حركت را سفر ميناميم، سفري از ترس به شجاعت، از اضطراب به آسايش، از قهر به مهر، از حقارت به سرفرازي، از بيماري به سلامتي.


ويليام وايت: شما گفتيد كه 3 سفر وجود دارد. مي شود لطفا اين را توضيح دهيد؟
حسين دژاكام: فرد يك شبه مصرف كننده نميشود. بنابراين ما نمي توانيم يك شبه براي درمان او اقدامي انجام دهيم. او قادر نخواهد بود كه به سرعت از تاريكي خارج شود، مخصوصا اگر سالها گرفتارآن بوده باشد. عبور سريع به سوي نور مي تواند به چشمانش (استعاره از بصيرت) و در نتيجه به ديدش (قضاوت) آسيب برساند. براي درمان موفقيت آميزاين بيماري الزاما، زمان و شيوه خاصي مورد نياز است.


سفر اول: زمان استفاده از مواد يا داروي جايگزين تا قطع كامل .در طول سفر اول سه مرحله مهار، درمان، و بهبودي همزمان شروع مي شوند و بعد از تقريبا 11 ماه، مرحله مهار و درمان به پايان مي رسند و اين درحالي است كه بهبودي ادامه دارد.
سفر دوم: دوره بدون مواد كه شامل مرحله خود شناسي است .در اين مرحله،آموزش و بهبودي با تمرين و فعاليت بدني مثل رقابتهاي ورزشي توام مي شود و هر فرد به تدريج با نيروهاي نهفته درونش آشنا مي گردد. براي تعليم و ديدن آموزش مناسب، يك سال كافي است وپس از آن او مي تواند در كنگره 60 خدمت كند يا حتي برود. هرچند كسب آگاهي و خود آگاهي روندي ادامه دار است و در طول زندگي انسان متوقف نمي شود. معمولا مصرف كنندگاني كه سفر اول را كامل مي نمايند براي هميشه از شر اعتياد آزاد مي شوند.
سفر سوم :مرحله پايان ناپذير درك نظم و رازجهان آفرينش. اين مرحله يك سفر معنوي فراتر از زمان و مكان است. هر كدام از ما در طول زندگيمان با اين سفر سروكار داريم و تعداد كمي از مردم به طور كامل عمق واقعي اين موضوع را درك مي كنند. كنگره60 تلاش مي كند كه بگويد كسب دانش، جنبه اي حياتي از زندگي انسان است كه بايد به طور مستمر اتفاق بيفتد و مي تواند هرگز پايان نپذيرد چون دانش، دامنه اي نامحدود دارد.
البته براي غلبه بر اعتياد به مواد مخدردر كنگره 60 دو سفر اول كافي هستند و سفر سوم فقط يك آرمان ايده ال است.


ويليام وايت: چه كسي صلاحيت آموزش جهان بيني را دارد؟ و اين متعلق به چه علمي است؟
حسين دژاكام: شايد يك استاد دانا يا يك فيلسوف كه ماهيت انسان را مي شناسد و به خدمت عشق مي ورزد، شايد كسي كه مصرف كنندگان و اعتياد به مواد مخدر را مي شناسد و قادر است به كساني كه به آنها خدمت مي كند عشق بورزد. يا يك كارشناس فيزيولوژي انسان، طب، روان شناسي، علوم اجتماعي و مشاوره. نمي دانم كه آموزش جهان بيني به چه رشته ي علمي متعلق است شايد به همه آنها يا شايد بايد يك رشته جديد به وجودآيد.


ويليام وايت: بنابراین از كجا چنين افرادي را پيدا كنيم؟
حسين دژاكام: چنين كساني بي شك در اطراف ما هستند، اما ما بايد افراد خاصی را مخصوصا براي كمك به مصرف كنندگان در سفر بهبوديشان آموزش دهيم و تربيت كنيم. آنها ممكن است در ابتدا كارشناس نشوند اما راهنمايانی قابل اطمينان خواهند بود. همانطور كه خوب مي دانيد اعتياد به مواد مخدر به خودي خود يك علم است و نبايد زير مجموعه علوم ديگر شود. تا وقتي كه اين گونه باشد نتايج لازم را به دست نخواهيم آورد. در حال حاضر مصرف كنندگاني كه به كمك احتياج دارند بزرگترين گروه بيماران در سراسر جهان هستند و با اين وجود روش درمان اعتياد هنوز نامشخص و قابل بحث است. هيچ كس واقعا به درمان قطعي اعتقاد ندارد. اين ناراحت كننده است كه اغلب به مصرف كننده  مثل يك طعمه يا مشتري نگاه مي كنند، اگر چه افراد شريف زيادي در اين زمينه فعاليت ميكنند. بايد روزي بپذيريم كه اعتياد به مواد مخدر نيازمند علمي پيچيده و پيشرفته است. ما هنوز درابتداي راه هستيم. 
رشته هاي ديگر علوم به جاي اينكه هر كدام بخواهند علم درمان اعتياد را از آن خود كنند بايد دست در دست يكديگر و با آن كار كنند. تصور كنيد در اكثر جاهاي دنيا، يك پزشك عمومي كه مي خواهد متخصص پوست و يا مو شود بايد مدت 5 سال آموزش قابل ملاحظه اي ببيند. اما، براي دريافت گواهينامه براي مشاوره و درمان مواد مخدر كه موضوعي پيچيده است به زمان نسبتا كوتاهي نياز است. اين آرزوي قلبي من است كه يك آكادمي اعتياد به مواد مخدر با كمك شما و همه گروههاي علاقه مند تاسيس شود و تنها موضوع مورد توجهش ،اعتياد و درمان آن باشد.


مدیریت كنگره 60


ويليام وايت: كنگره 60 چگونه اداره مي شود؟
حسين دژاكام : همانطور كه قبلا گفتم كاركنان ما همه داوطلبان نيمه وقت هستند و خدمات ما رايگان است . البته از اعضایمان کمکهای مالی داوطلبانه دريافت مي كنيم. ما يك سيستم واحد مديريتي داريم و در هر سطحي از سازمان تصميمات مديريتي همان سطح اتخاذ مي شوند، مشروط بر اینکه آن تصمیمات بر اساس مانيفست و قوانين مكتوب باشند. مديريت هر سطح در انتخابات به وسيله اعضا انتخاب مي شوند و ساختار آن شبيه يك درخت سبز است.
ريشه درخت موسس و سرپرست كنگره 60 است. به خاطر اينكه من در زمان تاسيس اين سازمان غير دولتي تنها بودم و ايده اصلي، ساختار و قوانين توسط من طراحي و پياده شد خودم را معمار و ريشه اين درخت مي دانم.
تنه یا ساقه اصلی این درخت را بخش قانون گذاری يا ديده بانان كنگره60 تشکیل می دهد. اين گروه چهارده نفره (كنگره 14 نفره ديده بانان) مثل یک پارلمان  عمل مي كند و از12 مسافر و2 همسفر كه افراد با تجربه اي هستند و سابقه درخشاني دارند تشكيل شده است. آنها در كنگره 60 راهنما هم هستند و توسط اعضای ديگر انتخاب گرديده اند. آنها مسئول اداره و مديريت همه شعبه ها هستند و درست در بالاي اين سلسله مراتب نگهبان كنگره60 مي باشد. همچنين هر ديده بان ،كه به معناي ناظر است، در حيطه خاصي مسئوليت دارد، شبيه يك وزير كه مسئول وزارتخانه خاصي است، مثلا بخش تحقيقات، جهان بيني، خانواده، روابط عمومي، خانمهاي مسافر، ورزش و راهنمايان. هر بخش ناظر مخصوص به خود را دارد.
شاخه هاي اصلي درخت، مرزبانان هستند كه تيم اجرايي هر شعبه مي باشند. مسئوليت سازماندهي شعبه و اجراي قوانين و مقررات كنگره 60 روي دوش اين افراد است كه باز به وسيله اعضای آن شعبه انتخاب مي گردند. آنها براي مدت يك سال انتخاب مي شوند و اعضای تيم، 5 مسافر آقا و 2 همسفر خانم هستند كه در زمينه اعتياد تجربه دارند. شاخه هاي كوچكتر درخت راهنماها و كمك راهنماها هستند. اين گروه از افراد مسئوليت بسيار مهمي دارند كه عبارتست از آموزش و تعليم مصرف كنندگاني كه براي درمان اعتيادشان به كنگره 60 مي آيند. شكوفه ها و ميوه هاي اين درخت (مسافران) به اين شاخه ها متصل هستند و آنها مسئوليت توليد ميوه را به عهده دارند. شكوفه ها و ميوه هاي درخت، تازه واردين و مسافران سفر اول هستند. آنها مهمترين بخش كنگره 60 محسوب مي شوند. از آنجايي كه بادهاي قوي و سرماهاي فوق العاده ممكن است به رشد و پيشرفت آنان آسيب برساند آنها نياز به مراقبت و توجه ويژه دارند تا بهترين ميوه ها را توليد كنند. اگر اين درخت ميوه هاي سالم و خوشمزه توليد كند كل فرآيند، پرثمر و دلپذير مي شود. اما اگر ميوه هاي ناسالم و گنديده توليد شوند اين درخت صرف نظر از زمان و هزينه ي  صرف شده بايد قطع شود. اين درخت بايد قطع شود و در زمستان در اجاق استفاده شود. به طوريكه بتوانيم از گرمايش استفاده كنيم و انرژي ارزشمندمان را هدر ندهيم.
ويليام وايت: و برگها چطور؟


حسين دژاكام: حقيقتا هنوز نقش مناسب را براي برگها نيافته ام . شايد آنها معرف كمكهاي مالي اعضای ما باشند. از آنجايي كه مجموعه برگها به درخت، شكل زيبايي مي دهد، مجموع همه اين كمكها سرمايه ي ارزشمندي مي باشد.
ويليام وايت: از اعضا انتظار ميرود كه چه مدتي در كنگره 60 حضور داشته باشند؟ آيا كساني كه در يك دوره كامل جلسات هفتگي حضور پيدا كرده اند به اين روند ادامه مي دهند يا ديگر در كنگره 60 حضور پيدا نمي كنند؟
حسين دژاكام: در كنگره 60 همه مراحل مهار، درمان و بهبودي در قالب 2 سفر انجام مي شود و كارگاههاي آموزشي ساعت 5 آغاز مي شوند و براي مدت 3 و نيم تا 4 ساعت ادامه پيدا ميكنند. بنابراين افراد شاغل ميتوانند در طول روز كار كنند و عصرها 3 بار در هفته در كارگاههاي آموزشي شركت نمايند.


سفر اول: از مصرف مواد مخدر تا قطع مصرف. اين دوره براي حدود يك سال طول مي كشد. بعد از اين دوره، فرد هيچ نوع ماده يا دارويي مصرف نمي كند و تحت نظارت راهنمايش آموزش مي بيند. بعد از قطع مواد او وارد سفر دوم مي شود. سفر دوم از قطع مواد مخدر تا شناخت خود است. در اين مرحله روند مهار و درمان پايان يافته و فرد فقط روي خودش كار ميكند و دانش خود را در زمينه ي بهبودي افزايش مي دهد. به طوركامل در كارگاههاي عمومي و لژيونها شركت ميكند و آموزشهاي سفر اول را تكرار مي نمايد. او الگويي ميشود براي آنهايي كه در سفر اولند و همچنين براي خدمت داوطلب مي شود. بعد از 1 سال به آگاهي لازم دست پيدا مي كند و شركت در كارگاهها براي او اجباري نيست. در اين زمان افرادي كه دوست دارند داوطلب خدمت در كنگره شوند 60 ميتوانند اين كار را در قالب يك مشاور، كمك راهنما، راهنما يا مرزبان انجام دهند. آنها بايد خود را براي  آزمونهاي كتبي و شفاهي آماده نمايند و در صورتيكه امتحانات را با موفقيت پشت سر بگذارند ميتوانند به عنوان كمك راهنما شروع به خدمت نمايند.


ويليام وايت: آيا ممكن است كسي از افراد جامعه در اين جلسات هفتگي شركت كند يا جلسات فقط براي اعضاء كنگره هستند؟
حسين دژاكام: همه ميتوانند به عنوان مهمان در اين جلسات شركت كنند اما بعضي از جلسات فقط براي آقايان هستند و بعضي فقط براي خانمها.

 

در كنگره 60 چهار گروه حضور دارند:
1-آقايان مصرف كننده
2- خانمهاي مصرف كننده
3- خانمهاي همسفر: اعضا خانم خانواده مثل همسر، مادر، خواهر و دوست
4- همسفران آقا: اعضا مرد خانواده مثل پدر، برادر، پسر و دوست.


خانمها نميتوانند در جلساتي كه مخصوص آقايان است شركت كنند و بالعكس. در طول هفته يك جلسه مشترك براي آقايان مسافر و همسفران خانم و آقا تشكيل مي شود و جمعه ها آقايان مسافر و اعضای خانواده شان چه مرد و چه زن از همه  شعب در پاركي بزرگ از 7 صبح تا 2 بعد از ظهر  گرد هم مي آيند و تمرينات ورزشي را در 14 رشته مختلف انجام مي دهند و در رقابتهاي داخلي شركت مي نمايند.
ويليام وايت: آيا كساني كه داوطلبانه زمان زيادي از وقتشان را به كنگره اختصاص مي دهند شغلهاي ديگري دارند كه بتوانند از نظر مالي خود و خانواده هايشان را تامين كنند؟


حسين دژاكام: همه شعب ما به طورنيمه وقت كار مي كنند. بعضي از شعب روزهاي زوج و بعضي روزهاي فرد در حدود 4 تا 5 ساعت عصر ها فعاليت مي كنند . بنابراين اينجا غير از من هيچ كس تمام وقت نيست. آنهايي كه داوطلبانه ساعات بيشتري را صرف خدمت مي كنند مسلما از نظر مالي وضع بهتري دارند. آنها يا دانشجو هستند يا بازنشستگان مستمري بگيرو يا شغل آزاد دارند. بعضي ها بيكارند و دنبال راه درستي براي گذراندن اوقات فراغتشان هستند. بيشتر آنها توسط خانواده هايشان حمايت مالي مي شوند. و كنگره 60 به بعضي ازآنها مبلغ ناچيزي براي غذا و اياب و ذهاب در روزهايي كه داوطلبانه خدمت ميكنند اهدا مي كند. اين مبالغ به عنوان حقوق آنها به خاطر انجام خدماتشان محسوب نميشوند چون بسيار كم و دوره اي هستند.
به طور كلي كنگره 60 براي اعضایش مثل يك تشكل اجتماعي مي باشد كه خدمات متنوع ورزشي، سرگرمي و هنري را ارائه مي دهد. افراد زيادي از اين خدمات بهره مند مي شوند و ساعات كمي را در روزهاي ديگر به معاشرت با دوستانشان مي گذرانند. آنها براي خدمت به ديگران انتظار ميكشند و اينجا از وقتشان لذت مي برند، چون مشاهده روند تغيير مثبت مردم بسيار هيجان انگيز است . حتي تيمهاي اجرايي ما (مرزبانان) كه مسئول مديريت شعب هستند ساعات كاري را بين خود تقسيم ميكنند و هر شيفت به يكي از آنها تعلق مي گيرد. ديده بانان يا بخش قانونگذاري كنگره 60 هم نيمه وقت هستند و بر طبق برنامه روزانه شان خدمت مي كنند. بخشهاي حسابداري و انتشارات هم از همين روند تبعيت مي نمايند و زندگيشان را بر اين اساس مديريت مي كنند. بعضي از شعب خدمات مشاوره را صبحها براساس وقت آزاد خدمتگزاران انجام مي دهند و همه وظايف توسط داوطلبان تقسيم مي شود. البته هميشه جوانان بيكار زيادي در شعب ما حضور دارند كه مشتاقانه متقاضي ساعتها خدمت به همراه اعضای خانواده شان مي باشند. بعضي مايلند براي مشغول كردن جوانانشان پول پرداخت كنند بنابراين ما همواره با تعداد بسيار زيادي از داوطلبان آماده، روبرو هستيم. به طور كلي همه چيز در كنگره 60 در حال چرخش است و به محض اينكه بعضي از داوطلبان مي روند، ديگران جاي آنها را ميگيرند. من تنها فردي هستم كه در كنگره 60 تمام وقت كار مي كنم و فقط براي انجام كار خودم و تحقيق اينجا هستم و اگر به تحقيق مشغول نباشم، به مديريت امور مي پردازم. اگر درباره منبع در آمد خود من بپرسيد از طريق فروش كتابهايم و CD هاست كه خيلي نيست اما زندگيمان اداره مي شود.
ويليام وايت: راز حفظ حضور بي وقفه راهنمايان در كنگره 60 چيست؟


حسين دژاكام: چه سوال خوبي كه به وادي هفتم ما مرتبط است. معمولا وقتي سازمانها و موسسات به دنبال استخدام نيروي كار قوي و مناسب هستند، كساني را انتخاب مي كنند كه سابقه جرم يا اعتياد به مواد  مخدر نداشته باشند (آدمهاي درستكار). اما در كنگره 60 ما افرادی را با بدترين پيشينه تبهكارانه و اعتياد به مواد مخدر (آدمهاي خلافكار) به كار ميگيريم. راز ما اين است. آنها كساني هستند كه از جامعه رانده شده اند و حتي دوستانشان و خانواده هايشان آنها را  طرد كرده اند. به اين خاطراست كه كنگره 60 راز را در سر و كار داشتن با چنين افرادي ميداند. ما آنها را درك ميكنيم، به آنها احترام ميگذاريم ، به آنها عشق مي ورزيم و ما مفهوم تغيير شخصيت را فهميده ايم ( ميدانيم انسانها مي توانند تغيير كنند).
شما خيلي خوب ميدانيد كه اگر اين افراد به اصطلاح خطرناك به سوي بهبودي تغيير كنند، ميتوانند سرمايه هايي با ارزش، با تواناييها و پتانسيلهايي عظيم شوند. اين به خاطر اينست كه آنها تاريكي را تجربه كرده اند و رنجهاي بسيار برده اند و براي سلامتي و آرامش ارزش قائل هستند. اين افراد خيلي باهوشند و كوچكترين خطاها را تشخيص مي دهند؛ درست مانند پلیس درستكاری كه در گذشته سابقه دزدي دارد. چنين افرادي تواناييهاي زيادي دارند و مايلند براي هدفشان فداكاري بسيار نمايند، چون احساس مي كنند كه كنگره 60 آنها را از اعماق تاريكي و بدبختي بدون هيچ چشم داشتي نجات داده است. آنها مايلند عشق و خدمت بدون قيد و شرط را بدون هيچ درنگي بازپس بدهند. از آنجا كه همه كساني كه در كنگره 60 خدمت ميكنند احترام و تحسين زيادي را از اعضای ديگر دريافت مي نمايند، ارتباط معنوي عميقي بين آنها به وجود مي آيد كه نياز عاطفيشان را پس از سالها تحقير و تباهي ارضا مي كند. دركنگره 60 همه افراد سخنان راهنمایان را مي پذيرند، به آنها احترام مي گذارند و گل و هديه تقديم آنها مي نمايند. اين راز ما در توليد و حفظ راهنمايان آينده در كنگره 60است: بعضي به منظور افزايش معرفت، عمل سالم و عدالت در زندگي، آماده ي ماندن و خدمت كردن تا آخرين لحظات عمرشان هستند.


ويليام وايت:آيا پرداخت حقوق به داوطلبان نيمه وقت و تمام وقت موجب بهبود عملكرد كنگره60 میشود يا به آن آسيب مي زند؟


حسين دژاكام: در سراسر دنيا تعداد زيادي از سازمانهاي غير دولتي هستند كه بايد از سياست پرداخت حقوق به كاركنان استفاده كنند تا قادر به انجام كارها باشند و من به طور كلي با اين جريان موافقم وآن را درك مي كنم. مردم براي راحت زندگي كردن بايد درآمد داشته باشند. اما من معتقدم كه بهتر است كنگره 60 بر اساس خدمت داوطلبانه عمل كند به طوري كه آنهايي كه نياز مالي ندارند از فرصت خدمت كردن با عشق و محبت بهره ببرند. بهتر است كه كنگره 60 همينطور كه هست ادامه دهد به طوري كه بتواند دانشي را كه اعضای بدسابقه آن با رنج و درد به دست آورده اند، براي بشريت فراهم كند. اين دانش كه در دسترس همه مردم، سازمانها، دانشگاهها و مراكز آكادميك قرار دارد، بوسيله كساني به دست آمده است كه به جهنم رفته اند و برگشته اند. همه مي توانند از هر بخشي از آن كه فكر مي كنند مفيد است استفاده نمايند .من معتقدم كه اگر به كاركنان مان حقوق بدهيم بيشترضرر دارد تا نفع.


ويليام وايت: شما چگونه تعداد زيادي از مردم علاقه مند به خدمت داريد بدون اينكه تقاضاي كمك مالي داشته باشند؟


حسين دژاكام: اين اساسا به خاطر اين است كه ما مردم را به طور رايگان درمان مي كنيم، با رفتاری مطلوب و خوشایند و بدون هيچ انتظاري و اين در عوض زندگي هاي معتادان و خانواده هايشان را تغيير مي دهد. بنابرين ما با تعداد زيادي از داوطلبان مواجه هستيم كه آماده اند تا به هر طريقي كه مي توانند خدمت كنند و كمك مالي نمايند. به خاطر داشته باشيد كه همه معتادان مواد مخدر كارتن خواب نيستند. خيلي ها تحصيلكرده و ثروتمند بوده اند و از كارشناسان ، پزشكان و هنر مندان هستند. وقتي آنها با موفقيت درمان مي شوند و سلامتيشان را بدست مي آورند در حد توانشان هر كاري را در راستاي رسيدن به اهداف ما انجام مي دهند. به عنوان مثال چند نفر از رهايافتگان براي ما زمينهايي فراهم كرده اند كه شعب جديدمان را در آنها بسازيم. به محض اينكه در جلسه اي اعلام مي كنم كه كنگره 60 به پول نياز دارد داوطبان زيادي حاضر مي شوند. ممكن است باورش سخت باشد اما اگر من بگويم كه به پنج راهنما نياز دارم كه به عنوان خدمتگزار به منطقه اي سردسير بروند، حتي اگر بدانند ممكن است آنجا از سرما بميرند، فورا بيست نفر پيش قدم مي شوند. شايد شما بگوييد من آنها را شستشوي مغزي داده ام: نه هرگز. اين به خاطر اين است كه آنها از اعماق تاريكي برگشته اند ومعني واقعي عشق و خدمت بدون قيد و شرط را درك كرده اند. ما ضرب المثلي داريم كه مي گويد: ديگران كاشتند و ما خورديم ما بايد بكاريم تا ديگران بخورند. ويليام، وقتي براي دست يابي به آب، چاهي با موفقيت حفر مي شود، مزارع و باغهاي مجاور  حاصلخيز شده و رونق پيدا مي كند، زندگي بركت مي يابد و غذا براي همه فراهم مي شود. اما اگر هيچ آبي پيدا نشود فقط چاه كنها مزدشان را ميگيرند و هيچ كس ديگري سودي نمي برد.

ورزش و بهبودي


ويليام وايت: ورزش نقش منحصر به فردي در كنگره 60 دارد. مي شود در اين مورد صحبت كنيد؟


حسين دژاكام: در صورت استفاده موثر از ورزش در جريان بهبودي، نتايج فوق العاده اي به دست مي آيد. اما وقتي بدون احتياط بكار گرفته شود ممكن است بيشتر ضرر به بار بياورد تا نفع. شايد به خاطر اين دليل خاص باشد كه ورزش بايد به عنوان ابزاري در درمان و بهبودي اعتياد به مواد مخدر پذيرفته شود .ما در كنگره 60 اهميت آنرا از طريق تجربه عملي تشخيص داده ايم . ما دريافتيم كه با شيوه اي خاص و ورزشهاي مناسب مي توانيم قدمهاي مثبتي در جهت روند بهبودي برداريم . بنابراين بايد انواع مختلفي از ورزش و تمرينات بدني را در نظر مي گرفتيم به طوري كه هر مصرف كننده مي توانست بر اساس تمايل، توانايي و علاقه اش در آنها شركت كند. اين پروژه با ورزشهاي سبك مثل دارت شروع شد و با ورزشهاي سنگين تر مثل راگبي كامل شد. وقتي معتادان وارد پروسه درماني ما مي شوند قبل از اينكه به آنها اجازه داده بشود كه در برنامه هاي وررزشي شركت كنند، بايد مدت زمان معيني را پشت سر بگذارند. آنها در ابتدا با فعاليتهاي سبك شروع مي كنند به طوري كه بدنشان بتواند براي تمرينات آينده آماده بشود .آنها بايد حداقل تعادل و توانايي را بدست آورند.
درحال حاضر ورزش در كنگره 60 آنقدر مهم است كه هر فرد براي راهنما شدن بايد رشته ورزشي داشته باشد و در آن فعاليت كند. اين شرايط براي همسفران و خانواده ها هم اجباريست. من بايد يادآوري كنم كه ما حمايت و امكانات كافي براي انجام برنامه ورزشي نداريم. ما جمعه ها در يك پارك بزرگ جمع ميشويم و هر كس تمرينات ورزشي خود را انجام ميدهد. شايد باورش سخت باشد كه بازيكنان فوتبال ما روي آسفالت سخت بازي مي كنند. ورزش دارت لابلاي درختان انجام ميشود و روي نيمكتهاي پارك شطرنج بازي مي كنند. البته به خاطر رشد و پيشرفت بسيار زيادي كه تاكنون تيمهاي راگبي و تيراندازي با كمان ما داشته اند، آنها در استاديوم مناسب به تمرين و رقابت مي پردازند و به همراه آنان شناگران ما در استخري در اندازه هاي استخر المپيك شنا مي كنند. ما با كمترين امكانات شروع كرديم و به تدريج همه چيز بهتر از پيش شد. به عنوان نمونه مربيان كنوني تيمهاي راگبي و تيراندازي با كمان قبلا مربی گری تيمهاي ملي را به عهده داشته اند.

 
تیم راگبی کنگره 60                                    تیم والیبال کنگره 60



ويليام وايت: آیا رشته هاي ورزشي هميشه بخشي از كنگره 60 بوده اند؟ آنها چطور آغاز شدند؟

مسابقه دوستانه راگبی کنگره 60 با تیم قم
حسين دژاكام: سوال بسيار خوبيست. ما تصادفي به اين مرحله رسيديم و بدون طرح و برنامه ريزي اساسي. شايد تقدير بود. من واقعا نمي دانم. اما ميدانم كه از ميان برداشتن موانع متعدد در مسيرمان، نيروي اصلي بوده كه كشتي ما را در درياي طوفاني هدايت كرده است. تقريبا 7 يا 8 سال پيش شعبه مركزي ما به دستور قاضي مهر و موم شد. در نتيجه بيش از 500 نفر كه همراه با خانواده هايشان در پروسه درمان بودند مستاصل شدند. راهنماها به جاي شكايت يا از دست دادن اميدشان، جلسات و لژيونهايشان را در پارك تشكيل دادند. از آنجا كه فضاي بزرگي در پارك در اختيارمان بود، بعضي از لژيونها در زمان بيكاريشان شروع به فوتبال بازي با يك توپ پلاستيكي كردند. اين شروع و اساس ورزش در كنگره 60 بود. همزمان انجام امور شعبه مركزيمان در پياده رو جلوي درهاي بسته صورت ميگرفت. 54 روز بعد قاضي ديگري حكم به بازگشايي شعبه مركزي داد و ما همه مطابق معمول سر كارمان برگشتيم. اما همه ما به فضاي پارك عادت كرده بوديم و تصميم گرفتيم روزهاي جمعه فعاليتهاي ورزشي را در پارك ادامه دهيم. به تدريج واليبال به صحنه آمد و مدت كوتاهي پس از آن چون تعداد بازيكنان زياد بود رقابتهاي واليبال و فوتسال بين لژيونها انجام شد. بعد از 2 سال شهرداري زمين آسفالت و فضاهاي ديگري را كه در اختيارمان بود از ما گرفت و دستور داد كه آنجا را ترك كنيم. دليلشان هم اين بود كه ميخواستند براي رقابتهاي تيراندازي، زمين تيراندازي با كمان بسازند. يك بار ديگر ما تصميم گرفتيم كه ميدانمان را پس بگيريم بنابراين براي آموزش تيراندازي با كمان در همان مكان ثبت نام كرديم. بعد از مدتي ما خود را در ليگ تيراندازي با كمان در حاليكه در برابر بهترينهای كشور رقابت مي كرديم، يافتيم. همچنين ما فوتبال را به مكان ديگري در پارك برديم. به تدريج ورزشهاي ديگر اضافه شدند و اكنون رقابتها و بازيهاي ورزشي سالانه در حال انجام هستند. دراين رقابتها 14رشته ورزشي مختلف با بيش از 1000 ورزشكار با خانواده هايشان شركت مي كنند. رقابتها از نوامبر (آبان) شروع مي شوند، تا ژوئن (خرداد) ادامه مي يابند و در روز جهاني مبارزه با مواد مخدر پايان مي يابند. وقتي اين رقابتها تمام شوند بازيهاي ديگري براي ورزشكاران مثل جام سردار، جام رعد و جام عقاب سفيد با جوائز نقدي شروع مي شوند.


ويليام وايت: چند تيم در بازيها شركت مي كنند؟


حسين دژاكام: 24 تيم فوتبال، 20 تيم واليبال، 30 تيم طناب كشي، 200 بازيكن تنيس روي ميز، 2 تيم راگبي، 50 شناگر و 80 كماندار داريم.


ويليام وايت: فلسفه شما در مورد نقش ورزش در بهبود اعتياد چيست؟

تیم تیراندازی با کمان کنگره 60


حسين دژاكام: فلسفه من در رابطه با نقش ورزش در درمان اعتياد به مواد مخدر اينست كه درمان زماني نتيجه مطلوب را در برخواهد داشت كه ورزش از ابتدا به صورت تدريجي و سبك آغاز شود و در پايان درمان، به طور حرفه اي دنبال شود. شخص دانايي زماني ميگفت: اگر ميتوانيد به ديگران ياد دهيد چطور عشق بورزند و خدمت كنند، اگر نمی توانید لااقل به آنها اميد دهيد. اگر كار ديگري نيست كه بتوانيد براي آنها انجام دهيد حداقل آنها را مشغول كنيد چون بيكاري ريشه همه فسادهاست. در كنگره 60 من 2 مفهوم را براي شاگردانم روشن كرده ام تا هميشه در زندگي به خاطر داشته باشند. اول ادامه تحصيل و ديگري تمرينات بدني يا رشته ورزشي.

مسابقات طناب کشی کنگره 60
شما احتمالا با من موافقيد كه اعتياد به مواد مخدر جسم را دچار افت شديدي مي كند، زانو ها را خم ميكند، باعث افتادگي گردن و شانه ها و رنگ پريدگي مي شود. تمرينات بدني و ورزش چهره فرد را زير و رو ميكند، از چاقي جلوگيري ميكند، توليد مواد شبه افیونی مثل دوپامين و اندروفين را افزايش مي دهد، اوقات فراغت را به طور مثبت پر ميكند، رنگ چهره را روشن و روح را زلال مينمايد و انگيزه بالايي براي زندگي براي فرد ايجاد مي كند و اين به نظر من به آنها عشق و اميد ميدهد.


دوست عزيزم ويليام، اكنون 3 سال است كه من سه روز در هفته ساعت 5 صبح بيدار ميشوم و درساعت 6 صبح با حدود 100 نفر از اعضای كنگره 60 به شنا ميروم. وقتي پسراني را مي بينم كه زماني مصرف كننده مواد مخدر و كارتن خواب بودند، به داخل آب شيرجه مي زنند، بازي مي كنند و مثل بچه ها مي خندند، چنان لذتي مي برم كه با هيچ چيز در اين جهان قابل مقايسه نيست. بله اين است فلسفه من نه تنها درباره ي اعتياد بلكه براي زنده بودن و به بهترين نحو زندگي كردن.


ويليام وايت: آيا اعضاء بعد از كامل شدن حضور رسميشان در كنگره به شركت در مسابقات ورزشي ادامه مي دهند؟

شطرنج در کنگره 60
حسين دژاكام: معمولا در كنگره 60 ورزش بعد از مرحله درمان و بهبودي با جديت ادامه مي يابد. من معتقدم هر انساني بايد براي حفظ سلامتي و جلوگيري از مراجعه مكرر به پزشك چند نوع تمرين بدني را ادامه دهد. ورزش ارزشمندترين، سالم ترين و ارزان ترين شكل تفريح قابل دسترس براي بشر است و عاملي كليدي در بازداشتن رهايافتگان، از برگشت به اعتياد است.


آموزشهاي جهان بيني، طول درمان و حضور در ميادين ورزشي و معاشرت با ورزشكاران سالم تكيه گاه محمكي براي مصرف كنندگان محسوب مي گردد. او با جهاني جديد آشنا مي شود و به تدريج جهان قديمي را همراه با دوستان مصرف كننده و مكانهاي قبلي پشت سر مي گذارد. اين با حركتي آرام اتفاق مي افتد و تا حدي پيش مي رود كه با خود فكر ميكند «چرا من قبلا چنان دوستاني داشتم و چنان جاهايي مي رفتم؟» او تشخيص ميدهد كه خود او نبوده كه او را مجبور به رفتن و تعامل با آن افراد مي كرده است ، بلكه مواد بوده است. وقتي كسي مي خواهد خودش را در جلسه الكليهاي گمنام معرفي كند، مي گويد: «سلام اسمم جان است و يك الكلي هستم و در حال حاضر 6 ماه است که پاك هستم.» در كنگره 60 ما مي گوييم: «سلام من جان هستم يك مسافر، رشته ورزشي راگبي، نام راهنما، جانسون، روش درماني DST، مدت رهايي 6 ماه.» اين اهميت ورزش را در سازمان ما نشان مي دهد. ورزش بخشي از هويت فرد تلقي مي شود.


ويليام وايت: آيا شركت اعضای كنگره 60 در رقابتهاي ورزشي ملي، بر اذهان عمومي و نظرات آنها نسبت به اعتياد در ايران تاثير گذاشته است؟


حسين دژاكام: در كنگره 60 وقتي مصرف كنندگان وارد پروسه درمان مي شوند معمولا ميخواهند گمنام بمانند و ما هم نيازي به مدرك شناسايي آنها نداريم. اينجا هيچ محدوديتي وجود ندارد و همه آزادند كه هويت خود را پنهان يا آشكار كنند. به هر حال، در طول اين سالها جو اعتمادي به وجود آمده است كه افراد هويت خود را براي عموم آشكار نمايند. آنها هيچ ترسي از حضور در جلوي دوربينهاي تلويزيوني ندارند و مشتاقند پيام رهايي از اعتياد به مواد مخدر را به ديگران برسانند، در مورد تجربه شخصي خود صحبت كنند و روشهاي غلط را به چالش بكشند. اين حركت توجه گزارشگران و توليدكنندگان تلويزيون را به سمت كنگره 60 جلب كرده است. به طور طبيعي اين پوشش خبري در ميادين ورزشي كه مصرف كنندگان حرفه اي ديروز، قهرمانان سالم امروز هستند، افزايش پيدا مي كند. اين براي مردم و مسئولين تعجب آور است و مي پرسند كه اين تغيير چطور اتفاق افتاده است. من معتقدم وقتي يك  مصرف كننده به مرحله درمان قطعي اعتياد كه شامل تعادل جسم و روان و بهبودي كامل است، مي رسد بايد حداكثر استفاده را از رسانه هاي مختلف و قدرتمند براي ارسال پيام رهايي از چنگال اعتياد بنمايد. آنها به جاي به مشاركت گذاشتن نظراتشان با تعداد كمي از مردم در جلسات، مخاطبان ميليوني  پيدا مي كنند كه مسئولين و كارشناسان نيز جزو آنها هستند. اگر آنها پنهان شوند، مسائل و موانعي كه همه مصرف كنندگان با آن روبرو هستند، راه صحيح درمان و بهبودي و موفقيتهاي فرد مصرف كننده از ديد عموم پنهان مي ماند. به همين دليل بر خلاف پيشرفتهاي زيادي كه در يافتن راههايي براي درمان بيماريهاي ديگر صورت گرفته است، علاوه بر آشفتگي و سوء تدبير در كلينيكهايي كه در اين زمينه كار ميكنند، پيشرفت لازم در درمان اعتياد وجود نداشته است.


بنابراين ميادين ورزشي و سكوهاي قهرماني جايگاه مناسبي براي درمان و بهبودي از اعتياد به مواد مخدر هستند علاوه بر اينكه ابزاري براي انتشار اطلاعات صحيح مي باشند. وقتي در يك رقابت ورزشي، مثلا راگبي، گروهي از مصرف كنندگان سابق در برابر ديگر استانها و بازيكناني كه هرگز مواد مخدر مصرف نكرده اند رقابت مي كنند و گاهي حتي برنده مي شوند مردم شگفت زده مي شوند. وقتي تيمهاي ملي با تيمهاي ما مسابقات دوستانه برگزار مي كنند يا تيمهاي تيراندازي با كمان و بدنسازان كنگره 60 در ليگهاي ملي رقابت مي كنند نتايجي باورنكردني به دست مي آيد. وقتي قهرمانان ما بر روي سكوي قهرماني اعلام مي كنند كه روزي مصرف كننده مواد مخدر بوده اند يا در مورد روشهاي صحيح درمان اعتياد به مردم اطلاع رساني مي كنند، بدين معني است كه قدمهاي عظيمي به جلو برداشته  شده است. ورزش در كنگره 60 به خاطر آموزشهاي جهان بيني، تعادل جسمي و رواني و كسب رفتارهاي درست اجتماعي ، سيستم سازماندهي شده اي دارد. تعداد زيادي از ورزشكاران منطقه از رقابتهاي ورزشي ما ديدن مي كنند و از آرمان ما به طور علني حمايت مي نمايند.


هنر و بهبودي
ويليام وايت: ورزش تنها  يكي از راهكارهاي حمايت از درمان در كنگره 60 است. ميشود نمونه هاي ديگري از نقش هنر در كنگره 60 را توضيح دهيد؟


حسين دژاكام: ما معتقديم كه در كنار جريان درمان، بهبودي و جهان بيني مهم است كه همه افراد فعاليتهاي ارزشمندي داشته باشند كه نيروهاي دروني آنها را بيدار كند. بنابراين، در درمان اعتياد هنر نقش اساسي دارد. قدرت صوت و تصوير به نفوذ كلام ما كمك ميكند. به عنوان مثال تئاتر و نمايش در پروسه درمان به عنوان يك ابزار عمل ميكنند. ما توانسته ايم از طريق استفاده از اين رسانه موانع موجود در درمان و بهبودي خودمان را به جامعه و مسئولين نشان دهيم. ما همچنين توانسته ايم همزمان با ارائه راه حل مناسب، ديدگاههاي جاري در مورد اعتياد را به چالش بكشيم . بازيگراني كه در كنگره 60 درمان شده اند در مكانهايي مثل  شعب، خيابانها و بهترين  سالنها در سراسر كشور ايفاي نقش كرده اند. همچنين منابع آموزشي نمايشي در بسته هاي آموزشي براي تازه واردين ، موجود است.

تئاتر نبرد درون


يكي ديگر از از كاربردهاي هنر ، نگاهمان به نقش موسيقي در بهبودي است. ما از سرودها و قطعه هاي موسيقي خاصي كه توسط اعضاء براي مراسمي خاص سروده شده اند استفاده مي كنيم. سرود و موسيقي نشانگر مراحل مختلف درمان مي باشند و ما پيشرفت درمان را با آنها جشن ميگيريم. ما گروههاي مختلفي در كنگره 60 داريم كه موسيقيهاي متنوعي را براي اين مناسبتها اجرا مي كنند.
   

موسیقی سنتی در کنگره 60               نقش خانواده در کنگره 60
خانواده و حمايت از بهبودي
ويليام وايت: حمايت از درمان مي تواند از شخص يا خانواده وقت بگيرد. خانواده شما درباره وقتي كه كنگره 60 از شما ميگيرد چه احساسي دارند؟


حسين دژاكام: همه اعضاء خانواده من در كنگره 60 فعالند، همسرم  مسئول بخش خانواده است. پسرم امين كه درحال تحصيل در مقطع فوق ليسانس فيزيك مي باشد، مسئول بخش جهان بيني است. دختر بزرگم، آني، كه ليسانس زيست شناسي دارد، مربي تيم تيراندازي با كمان كنگره60 است و بازيكن درجه 1 (بازيكن ممتاز) در تيراندازي با كمان در تهران مي باشد. او همچنين راهنماي خانواده است. دختر ديگرم، شاني، كه در دانشگاه، هنر ميخواند مسئول هنري كنگره 60 و همچنين راهنماي خانواده مي باشد. اين مثل اينست كه ما در كنگره 60 زندگي مي كنيم و آن را فرصتي براي شادماني ميدانيم.


آنی دژاکام ، مربی تیراندازی با کمان در کنگره 60


كلام آخر


ويليام وايت: سخن آخري كه شما مايل باشيد درباره كنگره 60 و زندگي خودتان براي خواننده هايمان بگوييد.


حسين دژاكام: كنگره60 جاييست كه ما در آن در مورد اعتياد و ماهيت انسان تحقيق مي كنيم و دستمان را براي كمك به همنوعان خود دراز مي نماييم. درهاي آن هميشه به روي همه مردم و محققان بين المللي باز است و پذيراي همگان هستيم.


حالا كه به عقب نگاه ميكنم ميبينم  كه ميتوانم زندگيم را به 3 بخش تقسيم كنم. اولين بخش: در آرامش و راحتي نسبي دوران رشد، مدرسه و كارم گذشت. بخش وسط به جنگ با دنياي تاريكي، آموختن و ورود به نور گذشت. من اكنون در بخش سوم هستم و بسيار از آن لذت مي برم و نهايت تلاشم را ميكنم كه به افراد بيشتري كه ميخواهند از تاريكي اعتياد بيرون بيايند كمك كنم. من در كانون  گرم خانواده ودر كنار دوستان خوبم زندگي خوبي دارم. همكار خوب من ويليام، خيلي خوشحالم كه شما را ملاقات كردم و با شما همكاري خيلي خوبي داشتم. اگرچه مايلها دور هستيم، اما من عشق ، خدمت ، و صداقت شما را در خدمت به ديگران ارج مي نهم و از شما به خاطر گشودن درهاي جديد براي من، درهايي به وسعت جهان، تشكر ميكنم. به اندازه دره هاي سرسبز، هميشه شاداب و خرم باشيد.


كساني كه علاقمند به اطلاعات بيشتري باشند ميتوانند از سايتwww.c60.ir  ديدن كنند يا به آدرس hosseindezhakam@yahoo.com براي من ايميل بفرستند.


ويليام وايت: آقاي دژاكام به خاطر اشتياقتان به در اختيار گذاشتن تجربه خودتان و اطلاعاتي در مورد كار كنگره 60 براي طرفداران بهبودي سراسر جهان ، متشكرم.


قدرداني: مايليم ازآقای سعيد معيني به خاطر ترجمه هاي حرفه اي اش كه اين مصاحبه را امكان پذير كرد تشكر كنيم.


مترجمین:  سعید معینی _کیهان خجسته _مرجان مرادی _ الهه صادقی


منبع : جمعیت احیای انسانی کنگره 60
  
  

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .