در وادی دهم گفتهشده که صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است در اینجا به صفت اشارهشده است که ویژگی هر چیزی را صفت گویند. مثل زغال سیاه و یا شب سیاه که این سیاهی زغال و شب صفت آنها است و این صفت تغییر نمیکند؛ اما صفاتی که برای انسان بهکاربرده میشود قابلتغییر است مثل انسان چاق و یا انسان لاغر که این صفات چاق و لاغر همیشه ثابت نیست و انسان میتواند با خواست خود و اختیاری که خدا به او داده این صفات را تغییر دهد.
حتی اگر انسان بدترین گناهان را مرتکب شده باشد و در پایینترین نقطه جهنم باشد میتواند با استفاده از اختیاری که خدا به او داده و بخشش خداوند صفت زشت خود را به صفت نیک تغییر دهد و جایگاهش را عوض کند. باید بدانیم همیشه راه نجات است و زمان برای تغییر است. اینکه میگوییم صفت گذشته در انسان صادق نیست میتواند شامل انسانهایی نیز باشد که در بالاترین نقطه بهشت هستند و اگر بخواهند صفت نیک خود را تغییر دهند به پایینترین نقطه جهنم کشیده میشوند. اگر انسان بخواهد که جایگاهش تغییر نکند باید سعی و تلاش کند و جایگاهش را حفظ کند. ما میتوانیم با توجه به اختیاری که خدا به ما داده مسیر زندگیمان را خودمان انتخاب کنیم که این مسیر هم شامل روشناییها و هم تاریکیهاست. ما در این وادی دانستیم که همهچیز در هستی جاری است و همهچیز در هستی در حال تغییر و تبدیل و ترخیص است. انسان میتواند بگوید من از بین میروم و حتی اگر خود فرد خودش را از بین ببرد درجایی دیگر چشمباز میکند؛ زیرا ما از وجود خدا هستیم و از بین نمیرویم. ما باید به این نکته توجه کنیم که اگر زشتی نباشد ما به مفهوم زیبایی پی نمیبریم. اگر غم نباشد شادی را نمیفهمیم و غم و شادی هر دو لازمه زندگی است و باید باشند تا ما بتوانیم با توجه به اختیاری که داریم خودمان انتخاب کنیم.
ما باید در لحظه زندگی کنیم و اگر در همین لحظه آموزش نگیریم فضا، مکان و زمان را از دست میدهیم و به ماوراء میرود. باید منتظر بمانیم تا دوباره فرصت پیش بیاید تا بتوانیم در آن فضا و مکان و زمان آموزش بگیریم.
نکتهی دیگری که در وادی دهم به آن اشارهشده است وجود سه مؤلفه نور، صوت و حس است که این مؤلفهها در آسمانها و جهانهای پس از مرگ ارتباط خاص باهم دارند. هرکدام از اینها یک ارتباط باسیم و یک ارتباط بیسیم دارند. ارتباط باسیم در رابطه با مؤلفه نور شامل روز و شب است و ارتباط بیسیم آنکه در صور پنهان ما اتفاق میافتد و نمیبینیم مانند این است که زمانی که مخلوقات خدا را میبینیم انگار نوری در درونمان به وجود میآید که این نور را صور پنهان ما حس میکند .
در رابطه با مؤلفه صوت ارتباط با سیم چیزهایی است که ما میشنویم مثل موسیقی و بیسیم آن زمانی است که ما ندایی در درونمان بعد از دیدن مخلوقات خداوند به صدا درمیآید که خدایا چه آفریدی!
و در آخر مؤلفه حس است که عشق و محبت انسانها نسبت به هم شامل ارتباط باسیم است و عشق و محبت میان انسانها با خداوند ارتباط بیسیم است که کسی نمیتواند ببیند.
و آخرین نکته در رابطه با تزکیه و پالایش است. ما زمانی که وارد کنگره میشویم در ابتدا فکرمان باز میشود و بعدازآن ایمانمان سالم میشود و عمل سالم را انجام میدهیم و به حس سالم میرسیم و حسمان تغییر میکند و عقل پا به میدان میگذارد و بعدازآن میتوانیم عشق سالم را درک کنیم که این همان تغییر است. پس صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است.
نویسنده: همسفر اعظم
تایپ و ویراستاری: همسفر عاطفه
نگارنده: مسافر احمد
منبع کنگره 60 : وبلاگ نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
2062