ما در زندگی روزمره خود از طبیعت الهام میگیریم و طبیعت الگوی تمامعیار ما انسانها میباشد . اگر که اهل تفکر و تعقل باشیم، دیدن طبیعت باآنهمه زیبایی انسان را به شور و شعف وا میدارد و گاهی هم در این طبیعت زیبا درختانی به چشم میخورند که ظاهری خشن دارند و هیچ محصول و میوهای ندارند و اگر هم میوهای داشته باشند این میوهها وحشی و قابلخوردن نیست و دائماً با درختان دیگر درگیر هستند و هیچ نوری هم جذب نمیکنند و حتی مانع جذب نور به درختان دیگر هم میشوند .
متأسفانه در بین انسانها هم کم نیستند آنهایی که انسانیت و حقوحقوق دیگران را زیر پا میگذارند و شاید هم مغلوب غرور و منیت خود شدهاند و درک نکردهاند انسانیت و خوب دیدن و خوب زیستن را.
و فقط خود را بهظاهر متمدن یافتهاند . تمدن این نیست که دیگران را نبینیم و به حقوق دیگران تجاوز کنیم و یا مدرک و تحصیلات عالی نشان تمدن و آگاهی ما نیست و حتی گاهی آرامش را هم از ما میگیرد اگر که استفاده مفید از معلومات خود نبریم و آن را ابزاری قرار دهیم برای مطرح کردن خود .
بایستی این نکته را ضمیمه برنامه و زندگی خویش کنم که آنجایی تمدن و آگاهی من نمود پیدا میکند که دانش و آگاهی من ابزاری شده باشد اولاً در جهت تکامل و آرامش خودم و بعد خدمتی به دیگران رسانده باشم و اگر غیرازاین باشد مانند همان درختان بیثمر و خشنی میشوم که گاهی به دیگران هم آسیب میرسانم و مانع رشد دیگر درختان میشوم و شاید هم خیلی از بناهای آباد را با خودخواهی خویش به مخروبه تبدیل کنم.
افرادی که خوی وحشی دارند دائماً در حال جنگیدن با افکار خود هستند و آرامش ندارند و آرامش را از دیگران و اطرافیان خود نیز سلب میکنند ،با اندک حرفی از دیگران دلخور میشوند و همیشه از زمین و زمان دلگیر هستند و همیشه عصبانیت و ناراحتی از دیگران را با خود همراه میکنند و گویی منتظر صحبتی از طرف دیگران هستند تا خشن بودن خود را به نمایش بگذارند و جالب اینجاست که میگویند ما در برخورد با دیگران جدی هستیم و هیچوقت نمیپذیرند که خشن هستند و یا خوی وحشی دارند.
اینگونه افراد خودرأی و خودخواه هستند وقتی هم در یک جمع و یا گروه قرار میگیرند هیچ آرامشی را منتقل نمیکنند و گاهی شاید آرامش و امنیت را از یک مجموعه حذف میکنند و چیزی غیر از تخریب را به دنبال ندارند.
وقتی به طبیعت احترام نمیگذاریم و تمام زبالههای خود را در دامان طبیعت رها میکنیم و مکانهای عمومی را جایی برای مانورهای غیرانسانی و شخصی خویش میپنداریم و همیشه منتظر دیگری هستیم تا این امور را رعایت کند و شاید هم خیلی کمپیدا شود آن فردی که ماسالیانی منتظر او نشستهایم و هیچ زمانی هم اقدامی برای اصلاح رفتار خود انجام ندادیم .
امروزه اگر به طبیعت و رودخانهها و یا دریاچهها و منابع زیستمحیطی آسیبی رسیده ، نتایج آن فرآیندی بود که انسان در چرخه طبیعت اجرا نمود و بارها کردن زبالههای کارخانهها در بستر رودخانهها و ایجاد آلودگی محل زندگی خود را ناامن کرد و این چیزی جز خودخواهی انسان نبود؛ و اینکه بهظاهر فکر میکردیم که آن فرهنگ و آن پیشینهای که ما در تمام جوامع و ملتها به رخ دیگران میکشیم و مدعی آن هستیم و امروزه اذعان میکنیم که منیت و کمظرفیتی من را وادار به زیر پا گذاشتن این فرهنگ و پیشینه میکند.
انسان در هر جایگاه و مقامی که قرار دارد بایستی بهترین عملکرد را از خود به نمایش بگذارد و ظرفیت، دانش و آگاهی خود را بالا ببرد و بپذیرد که انسان هرچقدر هم که بداند ، باز مجهولات بشر زیاد هستند و خیلی زود از دیگران دلخور نشویم و بدون تفکر عکسالعملی نشان ندهیم و حالت عصبانیت و خشم را از خود دور کنیم.
برگرفته از سی دی : خوی وحشی
نویسنده : همسفر بتول
ویرایش و ویراستاری : لیلا
- تعداد بازدید از این مطلب :
3465