تصویر شماره 1 صفحه 71:
طبیعت بهترین الگویی است که می‌تواند در کلِ زندگی همواره ما را راهنمایی نماید و ما می‌توانیم از آن درس‌هایی خوبی برای بهبود زندگی‌مان بگیریم.
سیستم جسم انسان هم شبیه به طبیعت است گاهی سر زنده و شاداب مانند بهار و زمانی سرد و یخ‌زده است و این سرما چیزی مثل ناآگاهی و نادانی و نبود گرماست و در اینجا اعتیاد هم به سرما تشبیه شده است.
این بستگی به شخص دارد که با اعمال و رفتارش بهار باشد و با مصرف مواد جسم خود را به سرمایی شدید و کشنده تبدیل نماید.
براثر مصرف مواد مخدر سیستم شهر وجودی از چرخه طبیعی خارج می‌شود و تمام وجود انسان را سرمای شدیدی فرامی‌گیرد که حتی در تفکر و اندیشه نیز اثر مخربی دارد.شبیه به سرمای 60 درجه زیر صفر که هرگونه حرکتی را از انسان سلب می‌کند.
جاده‌های پر از برف و لغزنده و منطقه‌ای خطرناک که عبور از این منطقه نیاز به درایت و صبر دارد زیرا هرگونه حرکت اشتباه باعث می‌شود که به اعماق دره سقوط کند.
هر اتومبیلی که بخواهد از این جاده عبور کند کوچک‌ترین بی‌احتیاطی توسط راننده باعث سرنگونی می‌شود ، بخصوص اگر اتومبیلی باشد که قابل‌اطمینان نباشد و اتومبیل نیز فرسوده (جسم فرد مصرف‌کننده)باشد و یک تازه‌وارد به کنگره و سفر اولی را نشان می‌دهد که در ابتدای راه است و باید این مسیر کوهستانی و پرپیچ‌وخم را طی کند .
این تصویر درواقع نقشه و مسیر راه را نشان می‌دهد. ساله‌ها همه راه را گم‌کرده بودند و براثر پیدا نکردن راه و نداشتن نقشه‌ای درست سر از بیراهه درمی‌آوردند.
سفر اول یعنی شناخت جسم خود(ماشین) و برای شناخت نیاز به راهی مطمئن و نقشه‌ای حساب‌شده است و می‌گوید که چه مسیری را پیش روداری و چگونه باید حرکت کنی تا سالم به مقصد برسی.
به همین دلیل باید آرام حرکت کرد و برای من همسفر هم که در تاریکی قرار داشتم یک‌باره حرکت کردن در این جاده یخبندان و رسیدن به روشنایی و جاده‌ای هموار کاری بسیار مشکل است.
این تصویر در من نقطه تفکری به وجود می‌آورد که برای حرکت در پیچ‌وخم‌های زندگی که مانند جاده‌های کوهستانی و یخبندان است هر حرکت اشتباهی یعنی سقوط و افزودن مشکل بر مشکلات دیگر و کوچک‌ترین اشتباه یعنی سرنگونی .
مسافر برای بازسازی جسم و روان خود بایستی بااحتیاط حرکت کند.
یعنی درونش نه محبتی است و نه گرمائی و تبدیل به یک غول یخی شده که حتی همه حس‌هایش یخ‌زده اما خودش متوجه نیست.
حتی در بعضی موارد انسانیت هم از او گرفته می‌شود و این یعنی شصت درجه زیر صفر.
حال یک چنین فردی می‌خواهد با یک جسم خراب و افکاری به‌هم‌ریخته از یک مسیر کوهستانی و پر از برف و یخبندان عبور کند ولی قادر نیست زیرا راه را بلد نیست و می‌خواهد با سرعت در این جاده حرکت کند ولی نتیجه‌اش جز سقوط و سرنگونی چیزی نیست.
خارج شدن از یخی که تمام وجودش را فراگرفته کار ساده‌ای نیست و نیاز به یک نقشه درست و حرکتی مناسب است به همین دلیل در کنگره می‌گویند همسفر تو بر مرکبی نشسته‌ای که گر چه دیر به مقصد می‌رسی اما در عوض سالم و کامیاب می‌رسی و هیچ عجله‌ای در کار نیست.
تغییرات بایستی ذره‌ذره و به‌آرامی در شخص به وجود آید تنها مواد مخدر نیست که انسان را تبدیل به غول یخی می‌کند کسی که سال‌ها درونش پر از کینه ،حسادت و دروغ و بسیاری از مسائل دیگر است نه معنای محبت را می‌فهمد و نه می‌تواند به کسی محبت کند و عشق بورزد .
به همین دلیل تمام وجودش یخ‌زده است و نیز برای خروج از تاریکی‌های درونش و ترمیم جسمی که به آن آسیب رسانده است بایستی به‌آرامی از تاریکی‌ها خارج شود. وقتی قدم‌های اول برداشته شد نیروهای الهی هم به کمک می‌آیند.
صراط مستقیم پر از گذرگاه‌های سخت و پرپیچ‌وخم است اما درنهایت انسان را به صلح و آرامش می‌رساند و درنهایت نزدیک شدن به‌فرمان عقل .
تصویر شماره یک کتاب شصت درجه دارای مفاهیم پر باری است که مسیر زندگی هرکسی را می‌تواند تغییر دهد و احیای واقعی را در خود مشاهده نماید.
نگارش:همسفر نصرت
تایپ و ویرایش:همسفر صدیقه
- تعداد بازدید از این مطلب :
6117