جلسه پانزدهم دور بیست و هفتم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی سمنان روزهای پنجشنبه با استادی مسافر جناب آقای مجتبی دهقانی و نگهبانی مسافر آقای مسلم مقیسه و دبیری مسافر آقای محمد عسگری با دستور جلسه " در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره ، من چه کردهام " در تاریخ 95/03/06 رأس ساعت آغاز به کار نمود.در ادامه نیز جشن پنجمین سال رهایی و آزادمردی کمک راهنمای محترم درمان اعتیاد نمایندگی سمنان ، جناب آقای سینا ابراهیمی برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان جلسه سپاس گذارم که استادی جلسه را به من سپردند.
خیلی خوشحالم و باعث افتخار است که مجدداً توانستم در نمایندگی سمنان حضورداشته باشم ،بیش از یک سال است که اینجا حضور نداشتم ،البته کنگره یک خانواده است و فرقی نمیکند که کدام شهر باشم. برای من خیلی لذتبخش است که امروز اینجا هستم، در مورد دستور جلسه باید بگویم که بعضی از دستور جلسهها فقط تجربه شخص نسبت به رفتار خودش و یا وادی است اما این دستور جلسه جز معدود دستور جلساتی است که افراد اندکی هستند که توانستهاند این امر را به نحو احسن انجام داده باشند.
نقش پایههای علمی کنگره 60 دررسیدن انسانهای بیشتری به درمان مهم است من فکر میکنم که بهعنوان یک مسافر در سفر اول و یا دوم نیاز دارم که در مسیر کنگره حرکت کنم و آموزشهای ناب کنگره را در زندگیام کاربردی کنم تا به درمان کامل که مدنظر است برسم.
حداقل اگر باور به این داریم که زندگی ما از همین کنگره است که تغییر میکند و تأثیر خوبی بر زندگیمان دارد باید بتوانیم درصدی از چیزی که داریم برای کنگره بگذاریم بهعنوانمثال با خودم عهد میبندم که پنج درصد از درامدم را در کنگره هزینه کنم.
اما پایههای علمی، من خودم اگر در سفر اول باور دارم که این روش برای سلامتی من مهم است باید تمام فکرم را جهت کاربردی کردن این مقوله بکار گیرم چون اگر جسم سالم باشد فکر هم سالم است و فکر سالم زندگی سالم را به ارمغان میآورد. من وقتی چیزی را خودم درست بفهمم باید درست هم انتقال بدهم تا افرادی که جهت درمان به کنگره میآیند بتوانند درست سفر کنند و به درمان کامل برسند.
امروز تولد یکی از خدمتگزاران خوب شعبه سمنان است. آقای سینا ابراهیمی. به ایشان و همسر محترمش تبریک میگویم این پنج سال رهایی را. واقعاً نجات بعضی از انسانها از ظلمت خیلی سخت است شاید اگر سینا رها نمیشد الآن در اعماق تاریکیها بود و در تاریکیها روزگار میگذراند. کارش خیلی سخت بود چون چند سال با کنگره آشنا بود ولی موفق نمیشد. ولی خداوند در لحظه آخر به او کمک کرد و توانست که رها شود در این میان همسفرش هم خیلی کمکش کرد و دائم آمد و پشتکاری محکم داشت و موفق شد.
آقا سینا هم محکم ایستاد و رها شد و در مرزبانی خدمت کرد و الآن هم در کمک راهنمایی خدمت میکند.
آرزوی بهترینها را برای ایشان و خانواده محترمشان دارم.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید متشکرم.
اعلام سفر ایشان:
تخریب سیزده سال، آنتی ایکس مصرفی تریاک، مدت سفر ده ماه و سیزده روز، مدت رهایی پنج سال و بیستونه روز
آرزوی تولد:
آرزومندم تمامی شما عزیزان که پا به این آستان نهادید و به این حلقه وصل شدید همیشه متصل و باقی بمانید ، چه از دور و چه از نزدیک ...(یا حق)
سخنان کمک راهنمای محترم آقای سینا ابراهیمی؛
سلام دوستان سینا هستم یک مسافر
خیلی ممنونم و خیرمقدم میگویم به همه عزیزان مخصوصاً داداش لژیونیهایم به همراه رهجوهایشان قدم روی دیدگان بنده گذاشتند. لازم میدانم به دو نکته مهم اشارهکنم قبل از هر چیز از استاد بزرگ مهندس دژاکام تشکر میکنم و امیدوارم که همیشه باشند و هرکجا هستند لیاقت بودن در محضرشان را داشته باشم.
من در تاریکی اعتیاد، شیطان را درس میدادم اما مهندس راههایی را پیش پای ما گذاشتند که بسان فرمودههای حضرت علی (ع) در زمان خودشان بوده است.
از استاد عزیزم آقای دهقانی سپاسگزارم، ایشان همیشه در زمان خدمتشان در سمنان سه و چهار سال هفتهای دو روز سروقت اینجا بودند و این بزرگترین درس برای من بود.
آقای دهقانی واقعاً به پایههای علمی و مالی کنگره خدمت کردهاند. من هر چیزی یاد گرفتم از کنگره و در کنگره بود، در زمان اعتیاد حتی یک گونی سیبزمینی هم برای حمل کردن به من نمیداند اما اکنون جایگاه من بسیار تغییر کرده است و این را مدیون کنگره هستم. کنگره هرلحظه و هر ساعت در زندگی من تأثیر مثبت دارد. اکنون بهجایی رسیدهام که بهعنوانمثال زمانی که سی دی احیای مهندس را گوش میدهم بسیار تحت تأثیر قرارمی گیرم
من انسانی بودم که میگفتم اگر در کره ماه، مواد مخدر کشت شود و لازم باشد هر طور شده به آنجا میروم و مصرف میکنم اما الآن به همهچیز فکر میکنم جز مواد.
انسان دانا گناه نمیکند انسانی گناه میکند که جاهل باشد. صحبتهایم زیاد است اما از آقای دهقانی یاد گرفتم که همیشه سر موقع جلسه را تمام کنم. پس ممنونم که به حرفهای من گوش دادید.
سخنان همسفر خانم منصوری؛
سلام دوستان منصوری هستم یک همسفر
خدا را شکر به خاطر وجود نازنین مهندس و وجود پربرکت خانم آنی و وجود پرمهر آقای دهقانی.
اگر این سه عزیز نبودند قطعاً امروز در بدترین نقطه زندگی میکردم. من با تمام وجود قدر این سه عزیز را میدانم و بر دستانشان بوسه میزنم، چون فقط سینا را نجات ندادند بلکه من را هم نجات دادند.
بزرگترین مشکلم تنهاییم بود. در آغاز نامه هم نوشتهام که تنهایی بزرگترین مسئله اعتیاد بر همسفران است. چند سال پیش به خانم آنی گفتم سینا خوبشدنی نیست میخواهم از او جدا شوم خانم آنی دستم را محکم گرفت و بهشدت دعوایم کرد که اگر از سینا جدا شوی سینا در اعماق تاریکی باقی خواهد ماند و هرگز شمارا نخواهم بخشید.
فکر میکنم دعای مهندس سینا را از خواب بیدار کرد و پس از یک هفته سقوط آزاد که به دستور مهندس صورت گرفت،پسازآن سفر خوبی را شروع کرد. رها که شد مرزبان خوبی شد و الآن هم کمک راهنمای خوبی است و واقعاً کمکم میکند. خدا را شکر که تنهایی من هم تمام شد و امیدوارم در همه حلقهها کنار هم باشیم. به همه عزیزان این روز را تبریک میگویم.
ممنونم.
ادامه این جشن و مراسم زیبا به روایت تصویر:
نشان نقره پنج سال رهایی ...
تهیه گزارش؛ مسافر امین شهاب فر
تصویرگر؛ مسافر یاسر
از نمایندگی سمنان
- تعداد بازدید از این مطلب :
2551