اکنونکه یک سال و پنج ماه از سفر من میگذرد همیشه این سؤال برایم مطرح است که آیا وظیفهای در قبال کنگرهدارم یا خیر؟ و اگر دارم انجام دادن آن وظیفه باید به چه گونهای انجام دهم؟
بارها و بارها از زبان آقای مهندس شنیدهام که هیچکس به کنگره و من بدهکار نیست و میتواند برود!!. حس من در کنگره در سفر اول این بود که من مانند یک مهمانی هستم که سر سفره نشستهام و میزبان باسخاوت از من پذیرایی میکند و همینگونه هم بود. اما هر مهمانی خود میداند که بعد از پایان هر سفره، باید از میزبان تشکر کند حتی اگر میزبان توقع تشکر هم نداشته باشد.
انسانهایی که نمیتوانند شکر گذار نعمتی باشند، نعمات دیگر از آنها دریغ میشود چون قاعده هستی به این شکل است. خالق هستی، جهان را بهگونهای قرار داده است که این قانون در تمام سطوح هستی جاری است.
اکنونکه من 11 ماه در سفر اول و یک سال و اندی هم در سفر دوم میهمان سفره کنگره بودهام ، وظیفهام چیست؟ بهراستی چگونه باید سپاس گذار میزبانی باشم که سلامتی و زندگی را به من بازگرداند؟ یادم باشد که کنگره سختترین بیماری جهان را در مورد من درمان کرد!! بیماری که همه از علاج آن درمانده شده بودند. سالها طعم شیرین زندگی را فراموش کرده بودم و حال دوباره آن را با تمام وجود حس میکنم. آیا بهایی برای آن میتوانم بگذارم؟ بهای بازگشت بهسلامتی و زندگی چقدر است؟
همه و شاید فقط من، فکر میکنم که من نمیتوانم و قادر به جبران و تشکر از این میزبان نیستم اما باکمی تأمل میبینم که اینگونه تفکر در نظام هستی هیچ جایی ندارد. به قول بچههای کنگره یا با درم ، یا با کرم و یا با قلم میتوان به جریان محبت در کنگره پیوست، هرچند که بهزعم خود ما ناچیز باشد و به قول آقای مهندس، دانهدانه است غله در انبار.
اگر خدمتگزاران گذشته و حال کنگره تفکری جز این میداشتند آیا من اکنون درمان شده بودم؟ آیا الآن کنگرهای وجود داشت که من نوعی در آن درمان شوم؟ در کنگره عدهای با مال خود، با خدمت خود و یا دانش خود نگذاشتند تا چراغ درمان بیماری (بزرگ اعتیاد) خاموش شود و من هم باید اکنون قطرهای از این جریان باشم. من اگر باشم و نباشم این رود جاری به مسیر خود ادامه خواهد داد اما آنکه از ادامه مسیر تعالی بازمانده است، من خواهم بود. من هستم که از دریافت نعمات بزرگتر و از رسیدن به دریای خروشان محبت بازخواهم ماند و این من هستم که زیان بزرگ را تجربه خواهم کرد، ان الانسان لفی خسر.
خدا را شکر که ما اعضاء کنگره را در مسیری قرارداد تا از زیانکاران نباشیم و در مسیر و جریان خروشان محبت قرار گیریم.
نویسنده: رضا داودی
- تعداد بازدید از این مطلب :
2264