English Version
English

گزارش لژیون ویلیام وایت (درمان اعتیاد به مصرف سیگار با متد DST)

گزارش لژیون ویلیام وایت (درمان اعتیاد به مصرف سیگار با متد DST)

جلسه سیزدهم  از دور یازدهم لژیون ویلیام ال وایت (درمان اعتیاد به مصرف سیگار با متد  (DSTبا نگهبانی آقای حسن رحمانی ، دبیری آقای علی و استادی آقای علیرضا زرکش در تاریخ 1395/2/31 با دستور جلسه که چی ؟ و تولد سومین سال رهایی از آنتی ایکس سیگار، مسافر ماشاالله رستمی ، راس ساعت 8 در محل پارک طالقانی مقر ورزشی کنگره 60 تشکیل گردید

سخنان استاد : 

دیروز در حال فکر کردن به حیاط انسان‌ها بودم. اینکه در طول حیاط متوالی خود شرایط برایشان چگونه رقم می‌خورد که بتوانند از آن دوره بهره ببرند.

اینکه شرایط برایم به‌گونه‌ای رقم خورد که کنگره پیش رویم قرار گرفت و من چه قدر می‌توانم از این شرایط بهره‌مند شوم.

کسانی که در کنگره هستند باید ارتباط با دستور جلسه داشته باشند از زمانی که می‌خوابند تا زمانی که بیدار می‌شوند باید دستور جلسه در ذهن آن‌ها باشند.

دستور جلسه این هفته که "که چی؟" می‌باشد باید هرلحظه که چی در زندگی جاری باشد ، باید در زندگی به دنبال آن گشت تا ببینیم چه ارتباطی با من دارد.

مهندس ابزار خاصی در کنگره دارد که تکنیک خاص‌تری نسبت به ابزار من دارد و با ابزار خود بسیار توانمندتر می‌تواند مسائل را تجزیه‌وتحلیل نماید. من نیز باید به ابزار خاصی دست‌یابم تا بتوانم دستور جلسات را هضم و جذب کنم در غیر این صورت به هیچ دردی نخواهد خورد.

اگر من توانستم با دستور جلسات و وادی‌ها زندگی کنم به نتیجه خواهم رسید.

به "که چی؟" سؤالی مطرح می‌شود که مبدأ و هدف مشخص است. اگر توانستم برای این سؤال جواب پیدا کنم قطعاً به نتیجه می‌رسم. انسان‌ها کمترین هزینه را زمانی می‌کنند که در صور پنهان در حال تجزیه‌وتحلیل هستند و بیشترین هزینه زمانی است که آن عمل را انجام می‌دهند.

در کنگره می‌آموزیم که برای هر کاری کمترین هزینه را صرف کنیم البته پاسخ به سؤال‌هایمان نیازمند دانایی خاص می‌باشد که خوشبختانه در آموزش‌های کنگره خواهیم آموخت.

به نظر من ما بهای بسیار سنگینی داده‌ایم که با این انرژی و نیروی خاص در کنار هم جمع شده‌ایم تا به نقطه‌ای برسیم که افراد هم حس کنار هم جمع شوند.

در سفر اول ما بهایی نمی‌دهیم بلکه لذت می‌بریم ، ما بهای تخریبات را پرداخته‌ایم اما یادمان نمی‌آید. از چیزهایی که در کنگره یافته‌ایم نگذریم.

من با ماشاءالله در کنگره آشنا شدم که نزد من آمدند و خواستند سفر نیکوتین را شروع کند. او بعد از رهایی از نیکوتین به من گفت که می‌خواهد لژیون سیگار بزند و راهنمای درمان نیکوتین باشد.

به نظر من فردی که وارد سفر دوم می‌شود تعلقی به راهنما ندارد و جزو ساختار کنگره می‌شود. در سفر اول رهجو باید تحت نظر راهنما باشد اما سفر دوم مکانی امن است.

کنگره 60 بی‌نهایت آموزش دارد و باید افراد در مسیر آموزش‌ها باشند. هر شخصی به نحوی به کنگره 60 وصل است و بهترین حالت خدمت کردن است.

ما در کنگره 60 پله‌ها را می‌سازیم و اگر پایمان پیچ بخورد روی پله پایینی می‌افتیم. البته این گفته من مربوط به کسانی است که جایگاه را ساخته‌اند و جالب اینکه نیروهایی هستند که افراد را موردحمایت قرار دهند و این حمایت در صور پنهان می‌باشد.

ما در صور پنهان بیشتر یکدیگر را حمایت می‌کنیم نسبت به صور آشکار.

سه سال رهایی ماشاالله را تبریک می‌گویم و امیدوارم در کنار خانواده خود سلامت باشد.

مسافر ماشاالله:

من از خداوند ممنونم که این روز زیبا را می‌بینم.

من در زمان مصرف زمانی که سرما می‌خوردم حداقل یک ماه دردی در سینه خود احساس می‌کردم و باید چند بار به پزشکانی مختلف مراجعه می‌کردم. گوش‌هایم به‌شدت عفونت می‌کرد که یک‌بار مجبور به جراحی گوش شدم ولی متأسفانه بی‌تأثیر بود.

زمانی که سفر سیگار را شروع کردم به‌مرور مشکلات فیزیکی من حل شدند.

تمام سعی من این بود که راهنمای خود را اذیت نکنم و اگر وسوسه مصرف به سراغم آمد با آموزش‌ها آن را مهار کنم.

از راهنمای عزیزم بسیار ممنونم که باراهنمایی‌های ایشان توانستم به این جایگاه دست پیدا کنم.

از آقای مهندس که این بستر را برای ما فراهم نمودند و همه عزیزان که به‌نوعی زحمت می‌کشند کمال تشکر رادارم

با احترام کامران رک

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .