جلسه سوم از دوره شانزدهم کارگاههای آموزشی کنگره 60 نمایندگی دانیال اهواز با استادی آقای شارود، نگهبانی آقا سعید و دبیری آقا فرید با دستور جلسه " که چی " در روز یكشنبه مورخه 1395/03/02 رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
در مورد این دستور جلسه شاید همه دوستان و همچنین خودم نیز برای اولین بار وقتی فهمیدم دستور جلسه که چی است؛ خیلی نسبت به آن جبهه گرفتم و میگفتم مگر موضوع قحط بود که همچین دستور جلسهای با این عنوان که به دو کلمه کوچک خلاصه میشود را طرح کردهاند. که چی دستور جلسه که چی باشد؟! مگر نمیتوانستد دستور جلسه دیگری بگذارند؛ ولی یواشیواش که با دستور جلسات آخت گرفتیم دیدم که این دستور جلسه در عین اینکه یک سؤال کوچک است ولیکن بسیار بزرگ است و خیلی سؤالات من را جواب میدهد.
درواقع هر انسانی باید این سؤال را از خودش بپرسد؛ که چی باید این کار را انجام بدهم؟ برای اینکه بهیقین برسیم، همیشه باید دوران شک را پشت سر بگذاریم. زمانی که شخص نسبت به همهچیز بیتفاوت میشود دیگر این سؤال را از خودش نمیپرسد، دیگر هیچچیز برایش مهم نیست، مهم نیست اتفاق بیفتد یا نیفتد، مصرف بکند یا نکند.
سؤال که چی یک بعد منفی و یک بعد مثبت دارد. مثلاً زمانی که میخواهم به جلسه بیایم این سؤال از من پرسیده میشود، که چی بروم سر جلسه؟ که چی بروم سر لژیون؟ که چی به موادم نظم بدهم؟ این سؤالها گاهی از سمت نیروهای بازدارنده پرسیده میشود. نیروی بازدارنده برای اینکه من سر جلسه حضور نداشته باشم این سؤال را از من میپرسد. یک آدم طبیعی و سالم باید از طبیعت، باید از صداهای خوب و موسیقی، از ورزش و... لذت ببرد. وقتی انسان دچار بیحسی میشود دیگر این لذتها برایش وجود ندارد. و وقتی وارد سفر میشوم، بهمرورزمان این سؤال یک بعد دیگری پیدا میکند، حتی به زمانی میرسد که این سؤال پرسیده نمیشود، چون من نسبت به کنگره بهیقین و باور رسیدهام.
یک مصرفکننده وقتی میآید و درمان میشود و در مصرف نکردن مواد به نفس مطمئنه میرسد، یا یک سفر دومی بیاید در خدمت کردن به نفس مطمئنه برسد دیگر سؤال که چی پرسیده نمیشود. یا یک سفر اولی وقتی به لذت نوشتن سی دی پی برده باشد، به لذت خدمت کردن پی برده باشد، دیگر سؤال مطرح نمیشود.
مرزبان کشیک: lمسافر مصطفی حزباوی
عکس: مسافر مهرداد
نگارش: مسافر سعید
نمایندگی دانیال اهواز
- تعداد بازدید از این مطلب :
2016