English Version
English

گزارش عملکرد لژیون لیدی جونز خانم ها مورخ 95/02/31

گزارش عملکرد لژیون لیدی جونز خانم ها مورخ   95/02/31

به نام خدايي كه در اين نزديكي است


لژیون ليدي‌جونز خانم زهرا رضايي در نمايندگي پارك طالقاني راس ساعت ۸:۳۰ در تاریخ 95/2/31 شروع به کار کرد.

دستور جلسه: كي چي؟


در ابتدای جلسه خانم زهرا در خصوص دستور جلسه توضیحاتی بیان نمودند و از اعضا دعوت نمودند که ضمن مشارکت دیدگاه‌های خود را ارائه نمایند

خانم زری: من اول که به من گفتند به‌عنوان هم‌سفر به کنگره بیایم به من برخورد و گفتم که چی؟ مگر من درگیر اعتیاد هستم و منیت زیادی داشتم. با آمدن به کنگره جذب آن شدم و کم‌کم در زندگی و شغلم هم ارتقا پیدا کردم

خانم فاطمه: من در حال بازسازی جسم خودم هستم. بعدازاینکه راهنمای من به من گفتند: برای خودتان احترام بگذارید و خوب غذا بخورید. تغییرات زیادی کردم زیرا قبلاً به خودم اهمیتی نمی‌دادم و می‌گفتم: که چی؟
وقتی دانایی‌ام بالا رفت به جواب “که چی؟” رسیدم. امواج مثبت به زندگی‌ام آمد.



در ادامه جلسه خانم زهرا، راهنمای لژیون جونز گفتند: ما “که چی؟” ها را در دو جهت می‌توانیم، داشته باشیم. وقتی در مسیر سفر قرار می‌گیریم، چون قبلاً سال‌ها بود؛ که ورزش نکرده بودیم، می‌گوییم که چی ورزش کنم؟ با خود می‌گوییم: که چی؟ لقمه‌هایم را 32 بار بجوم؟ آب را برای چه باید جرعه‌جرعه بنوشم؟ که چی که باید تلاش کنم، حالم بهتر شود؟ که چی که من باید زیباتر شوم؟
شرایط ما در زمان درگیر شدن با شرایط اعتیاد و قبل از آمدن به کنگره آن‌گونه بوده است.
وقتی شروع می‌کنیم برای ورزش کردن، اول آن سخت است. اینکه صبح زود بیدار شوم و لباس ورزشی و کتانی بپوشم و بیرون بروم، سخت است.
این خیلی طبیعی است که روزهای اول که چی‎های ما به سمت منفی باشد. در طی سفر، وقتی لقمه‌ها را خوب می‌جویم، احساس سبکی می‌کنیم و دیگر گرسنه نیستیم.
چون لقمه‌ها با بزاق دهان مخلوط شده و با لذت غذا خورده و به حال خوبی رسیده‌ایم.
با ورزش کردن، حال خوب پیدا می‌کنیم. اینجا دیگر ” که چی؟ ” منفی به وجود نمی‌آید یازده ماه طول می‌کشد تا یک سلول ساخته شود.
پس ” که چی؟ ” در دو جهت است:
1- جهت منفی؛ وقتی سطح انرژی بدن کم است
2- جهت مثبت؛ وقتی در سفر هستیم و سطح انرژی بدن خوب است
خانم زهرا، راهنمای لژیون جونز در ادامه گفتند: همه ما نیازمند هستیم که تغییر کنیم. ما ته چاه چاقی قرار داریم. چاقی مملو از ترس، خشم، ناامیدی و کینه است که مانع رشد ما می‌شود. ما در این برزخ و تاریکی و چاقی اسیر شده‌ایم.
ما در این چاه یک طناب می‌اندازیم و 50 طناب به سمت ما می‌آید. جناب آقای مهندس، راهنما، مرزبان، ایجنت، دیده‌بان، سی‌دی‌های آموزشی کنگره آن طناب‌ها هستند.
ما باید از کتاب 60 درجه، آغازنامه و سی‌دی‌ها بهره ببریم تا تغییر لازم را پیدا کنیم. ما وقتی طناب را می‌گیریم، باید محکم در دست بگیریم. کتاب و سی‌دی‌ها را استفاده کنیم. همه آن نیروها تلاش می‌کنند تا ما را از چاه بیرون بیاورند. وقتی از چاه بیرون آمدیم، تازه به سطح رسیده‌ایم. ماندن در قله مهم است. غرور ما را تخریب نکند.
کسی که وسط راه رها می‌کند، یعنی طناب را محکم نگرفته است. عنصر کربن، سیاه و زشت است. وقتی در زمین قرار می‌گیرد، فشارها را تحمل می‌کند؛ بازپرداخت بدهی‌هایش را می‌دهد و الماس می‌شود. ما نیز قطره‌ای از وجود خداوند هستیم. باید به خود اهمیت دهیم و سعی کنیم به حال خوب برسیم.
برای زیبایی خود و توجه به پوست و صورت و استفاده از کرم‌های مناسب و توجه مثبت به خود اهمیت قائل شویم. ورزش کنیم وگرنه خدای‌نکرده سقوط می‌کنیم.
ما باید لقمه‌های خود را به‌اندازه بخوریم. ما هرروز با استرس‌های مختلفی روبرو هستیم، بنابراین ورزش برای ما ضرورت دارد.
از وقتی‌که جناب آقای مهندس فرمودند: هریک از ما باید یک‌رشته ورزشی را انتخاب کنیم، من رشته ورزشی و مربی ورزشی خود را انتخاب کردم؛ و با ورزش حس و حال خوب را پیدا کردم.
ما هر وقت خواستیم لقمه زیادی بخوریم، باید این ” که چی؟ ” را به یاد بیاوریم.

در ادامه جلسه اعضای لژیون مشارکت نموده و نظرات خود را بیان نمودند.

خانم مریم: دیروز وقتی به عکس‌های قدیمی‌ام نگاه می‌کردم، دیدم چاق نبودم و متناسب‌تر بودم یک‌زمانی که با شرایط اعتیاد مسافرم مواجه بودم، با خود می‌گفتم: که چی؟ و برای کی؟ لاغر بشوم. حتی وقتی برای پیاده‌روی بیرون می‌رفتم، سر خیابان برمی‌گشتم و می‌گفتم که چی؟ ولی الان به خودم اهمیت می‌دهم. روزی که به مهمانی رفته بودم، عصر برگشتم و به باشگاه ورزشی‌ام رفتم و ورزشم را انجام دادم.

سپس خانم زهرا، راهنمای لژیون جونز گفتند: ما در مسیر زندگی با مشکلات زیادی روبرو هستیم. پس خودمان را سرزنش نکنیم
ما یا می‌بریم؛ یا آموزش می‌گیریم این آموخته‌ها در کوله‌بار ما است. ورزش خود را برویم، مهمانی خود را برویم و دیگر به نقطه‌های منفی فکر نکنیم.
الان ما گنج بزرگی را به دست آورده‌ایم، البته بهایش را داده‌ایم و حال خرابی‌اش را گذرانده‌ایم.

خانم مریم: من چهار سال و نیم است که به کنگره می‌آیم، من قبلاً هیچ‌گاه به خودم اهمیت نمی‌دادم. دستور جلسه ” که چی؟” انگیزه و هدف انسان را بیان می‌کند.
من تا زمانی که در جونز سفر نکردم و خواستم قوی نبود، نتوانستم که به که چی اهمیت بدهم. وقتی‌که چی را داشته باشیم، می‌توانیم با تفکر درست به نتیجه درست برسیم؛ که چی؛ هدف و انگیزه می‌شود.
خانم زهرا، راهنمای لژیون جونز در ادامه گفتند:
قطعاً هر مشکلی که سر راه ما قرار می‌گیرد، خداوند به‌اندازه همان مشکل، نیرو و توان برای حل آن در ما قرار می‌دهد. ما باید به درونمان نگاه کنیم و از توانایی‌مان برای حل مشکل استفاده کنیم.
خانم زهرا در ادامه گفتند: اگر ما ساعت 12 بخوابیم، دیگر از هورمون‌هایی که در بدن بعد از ساعت 11 در حالت خواب ترشح می‌شود، بهره‌مند نخواهیم شد و آن تأثیر خاص در بدن من حاصل نخواهد شد.
کالبد دوم بدن در حالت خواب از کالبد فیزیکی ما جداشده و مانند باتری در کائنات شارژ می‌شود و قبل از اذان صبح به بدن برمی‌گردد. افرادی که در زمان اعتیاد و حال خرابی شب‌ها نمی‌خوابند در تمام‌روز حالشان بد است.

خانم اشرف: من قبل با خودم می‌گفتم که چی این‌همه راه به پارک طالقانی بروم که لاغر و ضعیف بشوم. ولی الان می‌گویم من خواستم سفر کنم و خودم را بیشتر بشناسم. حالا با سفرم، درد دست و تپش قلب من خوب شده است.
سپس خانم زهرا، راهنمای لژیون گفتند: این لطف خداوند است که ما را در مسیر درست قرار داده است. راهنما فقط راه را نشان می‌دهد. از کانال وجود جناب آقای مهندس دژاکام و جناب آقای زرکش، این آموزش‌ها به ما می‌رسد. این سفره رایگان برای ما پهن است، اگر سر این سفره نشستیم، با دست پر می‌رویم.
ما با سفر و ورزش، وزن کم می‌کنیم و حالمان خوب می‌شود. ما تلاش می‌کنیم، صبر می‌کنیم، توکل می‌کنیم و نتیجه با خودش است. گاهی مشکلاتی سنگین در مسیر است، وقتی در جریان آن قرار می‌گیرم و تلاشم را می‌کنم و می‌گویم: خدایا اگر این بخواهد حل شود، فرمانش دست توست. تلاشم را می‌کنم، اگر نشد، دیگر ناراحت نمی‌شوم.
در ادامه جلسه استاد گفتند حتماً یک چکاپ بدهید تا ببینید که در چه سطحی قرار دارید.

خانم ربابه: من قبلاً یواشکی شیرینی می‌خوردم ولی از زمانی که سی دی شفا را گوش دادم، دیگر شیرینی نمی‌خورم؛ و قبل از اینکه چیزی بخورم، در مورد آن تفکر می‌کنم.

خانم لیدا: “که چی؟” سؤال مهمی است. ما زمانی که در مسیر اشتباهی هستیم، می‌گوییم: دم غنیمت است. ولی وقتی در کنگره قرار می‌گیریم، می‌گوییم درباره کاری که می‌خواهیم انجام دهیم،
باید فکر کنیم و مسیر و راهمان را هدفمند کنیم. انرژی مانند پول است در دنیای درون. زمانی که انرژی دارم اجازه ندهم افکار منفی به سراغم بیاید.


تهيه گزارش مسافر ليدي‌جونز رقيه
ويراستاري و عكس مسافر ليدي‌جونز زري

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .