English Version
English

شوق رهایی

شوق رهایی

باحال بسیار خراب و تخریب بالا وارد کنگره 60 شدم، ابتدا محیط و قوانین برایم گنگ بود و ارتباط خوبی با محیط و بقیه هم‌سفران نمی‌توانستم برقرار نمایم، رفته‌رفته آمدنم به کنگره 60 شکل گرفت و با همه قوانین و حرمت‌های کنگره آشنا شدم... جمله بسیار معروف که بر دیوار بود در ذهن و قلب من حک شد
 " یا می‌بریم یا می‌آموزیم، باختی در کار نیست" هر وقت که حال خرابی مسافرم را می‌دیدم این جمله را ملکه ذهن خود ساختم و با آموزش که از راهنمای خوبم گرفته بودم متوجه شدم که فقط و فقط ابتدا برای خوب شدن حال خودم به کنگره 60 بیایم و یاس و ناامیدی را کنار گذاشته و با پای دل‌دل فرمان‌بردار باشم

چون حتم یقین با پایی که با آن راه‌های بسیاری را پیموده و نتیجه نگرفته بودم نمی‌توانستم در این راه موفق باشم

پس سعی کردم که صبر را پیشه خودسازم، صبری سازنده، صبری که من را به سرمنزل مقصود برساند و صبورانه در انتظار زمان بمانم و یقین داشته باشم که هر چیزی در زمان خودش رخ خواهد داد و بدانم که باغبان اگر حتی باغش را غرق آب کند درختان خارج از فصل خود میوه نخواهند داد. رفته‌رفته در کنگره 60 آموزش دیدیم که همه انسان‌ها تصور می‌کنند بهترین راه کوتاه‌ترین راه است درنتیجه به‌درستی یا نادرستی آن تفکر ندارند و راهی را می‌روند که زودتر به خواسته‌های خود برسند ولی من که دنبال کوتاه‌ترین راه درمان نبودم من برای خدمت و آموزش پا به حیات گذاشته بودم. ابتدا آموزش بگیرم و سپس خدمت درست انجام بدهم و صدالبته واضح است که در این راه بسیار وقت لازم است

در انجام فرمان‌ها الهی باید بسیار دقت کنیم تا بهترین کار همان باشد که خداوند خواسته است توسط انسان به انجام برسد و در کنگره 60 با یاری خداوند و نظر مستقیم نگهبان کنگره 60 قدرت‌های پنهان وجودی انسان را تشخیص و در جهت مثبت بیدار و به کار گرفته شد

موفقیت همیشه رفتن است نه رسیدن و خدا گنجی مجهول است که در ویرانه‌ای بی‌انتهای غیب مخفی‌شده است. پس به دنبال او برای او همواره باید رفت.

در زمان تخریب و حال خرابی خود و مسافرم زمزمه‌هایی داشتم:

مهربان خدایم وقتی دلم ناآرام است می‌دانم جایی از زندگی فراموشت کرده‌ام

نیازمندم به تو و نگاهت

توجهت به مهربانت من جز تو کسی را ندارم تویی که هر وقت می‌خوانمت اجابتم می‌کنی

پروردگارا هرلحظه بر سؤالات آزمون زندگی‌مان اضافه می‌کنی، هرروز لطف و محبتت بیشتر و بیشتر می‌گردد و ما بی‌خبر غافل آرام‌آرام به زندگی ادامه می‌دهیم، حال در آستانه رهایی مسافرم تصمیم به نگاشتن مطلب گرفتم چون آقای مهندس گفته‌اند: نوشته و تجربیات لحظه‌ای شما قابل‌ذکر و مهم می‌باشند

جاده، نشان طولانی بودن راه یا مسیر است و از اینکه راه و مسیر روشنایی را به من و مسافرم نمایاندی شکر، شکر، شکر

حال می‌دانم که دنبال جوابی نیستم می‌دانیم جواب همه آزمون‌های تو تلاشی بامحبت و مهربانی وصبر و توکل است.

خداوندا راضی هستم به رضای تو

مهربان آفریدگارم کمکمان کن تا صبورتر باشیم و مهربان‌تر تا راه درست زندگی را طی کنیم و به ملکوت برسیم به اوج محبت بی‌منتهایت هرگز فراموش نکنیم که تا روزی که خداوند بخواهد آینده انسان را آشکار کند همه شناخت انسان درد و کلمه خلاصه می‌شود " صبر و امید"

رمز موفقیت شروع کردن است موفقیت‌ها با تصمیم‌ها شروع می‌شوند

زیرا تصمیمی اتخاذ نشود تغیری در زندگی رخ نمی‌دهد

تصمیم بگیریم آینده‌ای را خلق کنیم که دیگر هیچ شباهتی به گذشته ناکاممان نداشته باشدو بدانیم که فاصله‌ی نداشتن و داشتن فقط یک خواستن است

پس بخواهید هرلحظه برای ما شروعی تازه و پایانی تازه است

هرلحظه فرصت جدیدی به ما داده می‌شود فقط باید از این فرصت بهترین استفاده را بکنید.

نویسنده: هم‌سفر فرنگیس

نگارنده: هم‌سفر سولماز

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .