English Version
English

جویای دانش

جویای دانش

کنگره 60 از جهات بسیاری شباهت‌هایی به دانشگاه‌ها و محیط‌های علمی دارد. با نگاهی اجمالی می‌توان این شباهت‌ها را اعم از کلاس‌ها و جلسات گروهی، منابع آموزشی، تحقیقات و آغاز نامه‌ها، اعضای متشکل از ره‌جوها، راهنماها، مرزبانان، خدمتگزاران دیگر و سایر وجوه مشترک را مشاهده کرد. حال چرا دانشگاه؟ چرا به‌جای آن از واژه مدرسه استفاده نکردیم؟ زیرا این دو دارای تفاوت‌هایی می‌باشند که مهم‌ترین آن‌ها ازنظر اعضای تشکیل‌دهنده می باشد که از این حیث کنگره شباهت بسیاری به دانشگاه دارد، نه مدرسه.

در مدارس اعضا آموزش‌دهنده و آموزش‌گیرنده، معلمان و دانش آموزان هستند. ولی در دانشگاه‌ها واژگان تغییر می‌کنند و دیگر از تعابیر معلم و دانش‌آموز استفاده نمی‌شود بلکه از استاد و دانشجو استفاده می‌شود. در نگاه اول ممکن است شخصی بگوید یک واژه جای خود را به یک واژه دیگر داده است، چه تفاوتی می‌کند؟ در جواب باید گفت که یکی از آموزه‌هایی که کنگره تأکید بسیاری بر روی آن دارد دانستن معنا و مفهوم صحیح کلمات است چراکه ظاهراٌ با یک کلمه طرف هستیم ولی در باطن این کلمه می‌تواند در ذهن نمایانگر یک مفهوم و یا حتی چندین کتاب باشد! همین‌طور که درگذشته‌های دور، زمانی که هنوز خط اختراع نشده بود از علائم ساده‌ای برای ارتباط استفاده می‌شد که در اعماقشان معانی اسرارآمیز و ژرفی نهفته بود.

دانش‌آموز یعنی شخصی که دانش به او آموخته می‌شود چه خواسته جذب آن را داشته باشد چه نداشته باشد. وظیفه معلم این است که آموزه مناسب با مقطع تحصیلی را به همه در کلاس منتقل کند. به عبارتی کمی هم این انتقال دانش حالت تحمیلی و اجباری دارد. دانش‌آموز، با کسب آموزش‌های لازم پله‌پله مدارج تحصیلی را طی کرده تا به دانشگاه می‌رسد. زمانی که وارد دانشگاه شد متوجه می‌شود که دیگر آن حالت تحمیل و اجبار در انتقال آموزه‌ها از جانب اساتید وجود ندارد. آن‌ها به‌صورت تیتروار مطالبی را در کلاس عنوان می‌کنند و مابقی مسائل اعم از درک کامل مفهوم تدریس شده، وظیفه خود دانشجو می‌باشد. یعنی  درواقع با تغییر واژه از دانش‌آموز به دانشجو، ساختار آموزشی هم‌تغییر کرد.

دانشجو یعنی جویای دانش. شخصی که برخلاف دوران تحصیلی پایه که دانش در پی وی بود، اینک وی بایستی در پی دانش باشد. زیرا که خود انتخاب کرده است که می‌خواهد بیاموزد و در انتخابش هیچ اجباری از جانب دیگران نبوده است. واژه رهجو که در کنگره استفاده می‌شود هم از این قاعده مستثنی نیست. می‌توان این‌گونه گفت که انسان زمانی که به دنیا می‌آید ره آموز است. یعنی در حال آموختن و آشنا شدن با راه است. راه هم همان راه و رسم زندگی کردن است و آموزش‌های اولیه برای زندگی خواه‌ناخواه به وی منتقل می‌شود.

بسیاری از افراد در زندگی ره آموز باقی می‌مانند و در خود نیازی به کسب آموزش‌های بیشتری نمی‌بینند. ولی این کمبود دانایی همانند یک خلأ همواره در زندگی این افراد حس می‌شود که درنتیجه منجر به شکست‌های متعدد در زندگی می‌شود. بزرگ‌ترین دشمن انسان جهل و ناآگاهی اوست و این دشمن سرکوب نمی‌شود مگر در شرایطی که شخص تصمیم بگیرد که بیاموزد و درجه تحصیلیش را از ره آموزی به رهجو بودن تغییر دهد.

این شخص دیگر آن شخص گذشته نیست. چراکه به دنبال راه است. درگذشته به دلیل فرورفتن در تاریکی‌ها راه را گم‌کرده و آگاه شده است که دلیل تمام مشکلاتش نبودن درراه و یا همان صراط مستقیم است. پس می‌گردد به دنبال راه. ولی نباید انتظار داشته باشد که مانند گذشته که ره آموز بود، راه را نشانش دهند و همه‌چیز برایش آماده و مهیا باشد. بلکه بایستی خود جویای آن باشد. اساتید و معلمان در کنگره مانند دانشگاه‌ها تیتروار عناوینی را که رهجو نیاز دارد را عنوان می‌کنند ولی برای درک کامل و عمیق، بایستی تلاش فراوان کرد.

یکی از مهم‌ترین وظایف رهجو در کنگره 60 این است که به معنای واقعی کلمه، رهجو باشد. افرادی که تجربه تحصیلات دانشگاهی دارند می‌دانند که دانشجویی که منتظر جواب سؤالاتش باشد، هیچ‌وقت نمی‌تواند درس‌هایش را با موفقیت پاس کند. در دوران ابتدایی شخص اگر تلاشی هم نمی‌کرد، جواب‌ها خود می‌آمدند چون سؤال‌ها ساده بودند ولی زمانی که سؤالات سخت می‌شود، به دست آوردن جواب هم سخت‌تر می‌شود. شخصی که وارد قطب تاریک هستی می‌شود، سؤالات واقعاٌ سختی در کوله‌بار خود دارد ولی خوشبختانه تمام جواب‌ها در کنگره به‌صورت پنهان وجود دارند و فقط به کسانی داده می‌شود که رهجوی واقعی بوده و تلاش و کوشش کنند و منتظر شنیدن جواب از راهنما یا استاد نباشند. انسان اگر خود جستجو نکند، حتی اگر با کاوشگران ماهر نیز هم‌نشین شود به مفهوم واقعی نمی‌رسد. این‌یکی از قوانین نانوشته کنگره 60 است.
 

رهجویی که به تک‌تک وظایفش با دقت عمل می‌کند، درواقع سرعتش دررسیدن به جواب‌های سؤالاتش بیشتر می‌شود و زودتر آن خلأ موجود در وجودش را می‌تواند پر کند. ممکن است عده‌ای بگویند عجله کار شیطان است و ما همین‌که در کنگره هستیم کافی است! این اندیشه خود بزرگ‌ترین حیله و ترفند نیروهای منفی است. آیا غیرازاین است که جلودار واقعی این مسیر که خود خداوند می‌باشد صریحاٌ در کلام‌الله فرمان داده است که در کار خیر از هم سبقت بگیرید؟

برای آشنایی کامل نسبت به مقوله وظایف رهجو، پیشنهاد می‌شود سی دی تحت همین عنوان از بنیان کنگره 60، جناب آقای مهندس دژاکام را تهیه و گوش کنید.

 

نویسنده کنگره 60؛ مسافر سینا مخلصی           

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .