به نام خدا
وادي ششم: حکم عقل را در قالب فرمانرواي بزرگ کاملاً اجرا نماييم
براي من هميشه اين سؤال مطرح بود که حکم عقل يعني چه؟ براي چي؟ چرا از واژه فرمانرواي بزرگ استفاده ميکنند؟ همين موضوع باعث شد براي چندمين بار در موردش در مقوله تغذيه تفکر کنم يا بهتر بگويم تلاش کنم حکم عقل را در قالب فرمانرواي بزرگ کاملاً اجرا نمايم.
اما اين قضيه بهراحتي و آساني امکانپذير نيست که هر وقت و هرزماني که اراده کرديم کاري را انجام دهيم، چون خوب ميدانيم براي انجام هر کاري اراده بهتنهايي کافي نيست که هر وقت بخواهيم اجرا نماييم، پس راه پرپيچوخمي در پيش داريم تا به هدف خودمان برسيم و براي رسيدن بهفرمان عقل نيازمند تزکيه و پالايشهاي زيادي هستيم بهخصوص در مقوله تغذيه و سالم زندگي کردن.
ازآنجاييکه تمام موجودات از پايينترين مراتب هستي تا بالاترين آن داراي عقل هستند دو فقط ميزان و اندازه عقل در آنها فرق ميکند و ازآنجاييکه خوب ميدانيم چاقي و اضافهوزن محصول عدم تفکر صحيح در مواد غذايي مضر و نامتعارف است که اين را خودمان به وجود آوردهايم و اگر نيمنگاهي به اطراف خودمان بيندازيم خواهيم دريافت که در مقوله تغذيه نهتنها بهفرمان عقل نرسيدهايم بلکه فرمانروايي جسم را تمام و کمال به دست نفس اماره سپردهايم و بهکل عقل را تعطيل و يا به مرخصي بلندمدت فرستادهايم و دچار بههمريختگي در حس، نفس و جسم خود شدهايم، در اثر همين بههمريختگي تمام حسها را آلوده و عملکرد بدن را دچار مشکل نمودهايم که حاصل و بازتاب آن چاقي، اضافهوزن و بيماريهاي متفاوت است؛ و نتيجه اينکه تمام اين موارد حاکي از عدم اجراي فرمان عقل در خودمان است، اين مهم در تمام سطوح زندگي مانند خوابيدن، بيدار شدن، خوردن و يا نخوردن، ورزش کردن و يا نکردن و... جاري و صادق است.
اگر کمي به خودمان توجه کنيم درخواهيم يافت هر يک از ما انسانها مشکلات و اشتباهات خود را بهخوبي ميدانيم مثلاً ميدانيم پرخوري و چاقي و اضافهوزن درنهايت ما را به ناکجاآباد ميبرد و يا بهتر بگوييم به مسلخ و انواع بيماريها سوق ميدهد، واي سؤال اينجا است که چرا نميتوانيم آن را حل نماييم؟ چرا نميتوانيم مسير حرکت را تغيير دهيم؟ و هزاران چراي ديگر که در اثر رعايت نکردن و آلودن شدن حسها و درنهايت از دست دادن همان فرمانروايي جسم است که برايمان پيشآمده و حال راهحل آن چيست؟
خوشبختانه در کنگره و لژيون ليدي جونز بدون آنکه به شخصي فشار وارد شود روي اين مهم کار ميشود تا بهتدريج شخص با انجام فرمانهاي کوچک، مانند چه ساعتي وعد غذاهاي اصلي و ميان وعدهها را بايد خورد و همچنين به چه ميزان ميبايستي غذا مصرف کرد و چه نوع غذاهايي براي بدن مفيد ميباشند، انقلابي عظيم در رابطه با درمان چاقي را آغاز و رفتهرفته با تمرين و ممارست به نقطهاي ميرسد که همان فرمان عقل در مبحث تغذيه است. به عبارتي هر غذايي را در هر زمان به هر ميزان که دلمان بخواهد ديگر نميخوريم چون ميدانيم بدن به آن احتياجي ندارد و يا اين مواد غذايي براي بدن مضر است، با تکرار پالايش و تزکيه در تغذيه و حس و دانايي اتفاق ميافتد و بهمرورزمان به دانايي مؤثر ميرسد و عقل کمتر دچار اشتباه ميشود و تمام فرمانهاي صادره از عقل صورت ميپذيرد.
و در آخر تمام اينها اين است که شخص در اثر پرخوري و عدم توجه به مواد غذايي و تغذيه خود را از تعادل خارج نموده است که بايد بهتدريج با صدور فرمانهاي کوچک مثل زمان تغذيه و نوع تغذيه و اجراي آنها رفتهرفته به تعادل و تناسباندام و دانايي مؤثر در مقوله تغذيه برسد و پرونده چاقي و اضافهوزن براي هميشه بسته شود.
نويسنده: عباس کريمي مسافر ليدي جونز لژيون آقاي مهدي سلطاني
- تعداد بازدید از این مطلب :
4207