این جلسه اولین جلسه از دوره سی و هشتم سری کارگاهای آموزشی عمومی ویژه مسافران و همسفران کنگره 60 به نمایندگی شعبه ابن سینا با نگهبانی مسافر حمید هاشمی و استادی مسافر رضا نجاتی و دبیری مسافر محمد ایزد با دستور جلسه رابطه یادگیری با معرکه گیری ( نق زدن حاشیه )+ تولد اولین سال رهایی مسافر مهدی در تاریخ 94/9/5 راس ساعت 17 آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
انسان از آغاز خلقت در حال یادگیری است اما باید برخی مسائل را حس و دریافت کند. نوزاد برای ابراز گرسنگی گریه می کند و این معرکه گیری آن کودک است.یادگیری رشته خاصی ندارد.در همه مسائل زندگی در حال یادگیری هستیم اما جهت آن بسیار مهم است.
ورود به دنیای اعتیاد نیز برای یادگیری است هرچند که درونش چیزی نیست.شخصی که دچار معرکه گیری می شود همیشه در حال توجیح و بهانه است.معرکه گیری دو بخش است؛
وقتی انسان اشتباه کند اگر نا آگاه باشد دلیلش را دیگران می پندارد و همیشه دنبال کسی است که او را متهم کند.
سخنان استاد راجب مسافر مهدی:
آقا مهدی زندگی جالبی داشت.با دوستانش وارد کنگره شد که فقط ایشان ماندگار شدند. کم کم که سفر آغاز شد دیگر به گفتن دروغ پایان داد. خدمت گزار بود و هر وقت پیام می دادند پیش قدم می شد.من می گفتم که مطالعه کند ولی ایشان میگفت سواد ندارم ولی من اسرار داشتم که مطالعه کند. روزی مقاله ای برایم نوشت که همچنان نگاهش داشته ام، غلط املایی زیادی داشت ولی حس زیبایی درونش نهفته بود. در سفر دوم کمی کمرنگ شد ولی با سن و سال بالایی که داشت همیشه فرمانبرداری می کرد، در سفر اولش یازده ماه اجازه کار کردن را نداشت ولی در سفر دوم مشغول به کار شده است. سفر کردن شرطی نیست یعنی سن و سال نمی شناسد، فقط خواسته مهم است که آقا مهدی خواسته اش را داشتند.
اعلام سفر مسافر مهدی:
آنتی ایکس تریاک.مدت سفر اول 12 ماه و 20 روز به روش دی اس تی با داروی او تی.راهنما آقای رضا نجاتی.رهایی 16 ماه
آرزوی مسافر مهدی:
آرزوی بنده این است که سفر اولی ها با خواسته و فرمانبرداری خود به رهایی برسند.
سخنان مسافر مهدی:
من قبل از کنگره تخریب های فراوان داشتم همیشه دروغ می گفتم و دیگران را مقصر می دانستم.خدا را شکر می کنم که سرم به سنگ خورد. به خانواده هم خیلی ظلم کردم. دیروز را نمی توان باز گرداند فقط باید به فردا فکر کرد.خدارا شکر می کنم که راه کنگره 60 را پیدا کردم کنگره مکان مقدسی است که به انسان ها جان دوباره می دهد.با این سن وسالم خورد شدم تا از نو بازسازی شوم که از من شخص جدیدی احیاء شود.از آقای بی غم تشکر می کنم و همچنین از همسفرم.انسان باید صداقت داشته باشد تابه انسانیت پی ببرد.درنهایت از مادرم و کمک راهنمایم آقای رضا نجاتی تشکر می کنم.
سخنان راهنمای همسفر :
بنده هم خدا را شکر می کنم و این روز قشنگ را به همه تبریک می گویم خدمت آقا رضا که زحمت کشیدند تبریک می گویم. آقای مهدی با مسافر بنده هم بازی بودند و در یک محله زندگی می کردیم.در اوایل سفر آقا مهدی از روی خجالت سعی می کردند که با من روبرو نشوند در صورتی که خجالت ندارد، انسان زمان مصرف باید خجالت بکشد نه زمانی که سفر را شروع کرد.همسفر باید خودش را در سختی ها نشان بدهد،هیچ مسافری تنها نیست و همه برای هم همسفر هستند. اگر حضور داشته باشیم به یک دیگر انرژی و دلگرمی می دهیم.همگی باید حس خدمت و مشارکت را قوی کنیم تا در طول راه تمامی ضدارزشها و بدی های خود را نیز مانند مصرف مواد درمان نماییم.
سخنان همسفر:
خدا را شکر می کنم که این جایگاه را تجربه می کنم. از آقای نجاتی، راهنمای خودم و آقای مهندس و همچنین خانواده محترمشان تشکر می کنم و بهترین ها را برایشان آرزومندم. از مسافران عزیز خصوصاٌ جوانان خواهش می کنم که نا امید نشوند و ثابت قدم به سفر خودشان ادامه بدهند تا این جایگاه را تجربه نمایند.
نویسنده:مسافر فرهاد
عکس:مسافر علی
تایپ و تنظیم:مسافران امیر و مرتضی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1370