English Version
English

کارگاه آموزش جهان بینی کنگره60؛ رابطه یادگیری و معرکه گیری + فایل صوتی

کارگاه آموزش جهان بینی کنگره60؛ رابطه یادگیری و معرکه گیری + فایل صوتی

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه گذشته اولین جلسه از دوره پنجاه و چهارم سری کارگاه‌های آموزش جهان‌بینی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران سفر دوم با دستور جلسه رابطه یادگیری و معرکه گیری  ( نق زدن حاشیه ) و نگهبانی و استادی آقای مهندس دژاکام و دبیری مسافر علیرضا در تاریخ چهارشنبه 94/09/04 رأس ساعت 14:30 آغاز به کار نمود.

امیدوارم حالتان خوب باشد، حال من هم بحمدلله خوب است.

هفته همسفر امروز تمام می شود و هفته دیگری آغاز می شود، بهرحال به همسفران تبریک می گویم ، خدا نگهدار همه شما باشد.

دستور جلسه امروز رابطه یادگیری و معرکه گیری است.

معرکه گیری در قدیم بود، پهلوانان یا درویشان دور هم جمع می شدند و به اصطلاح معرکه گیری می گفتند، معرکه گیری یک اصطلاح هم در جنگ ها بود.

وقتی زبان انسان از سخن گفتن منطقی و عقلایی و حرف حساب کم می آورد، معرکه گیری آغاز می شود. وقتی زبان از سخن گفتن باز می ماند، موسیقی آغاز می گردد، انسان هم همینطور است، وقتی انسان از نظر منطق و عقل و شعور کم می آورد، معرکه گیری آغاز می شود.

انسان راحت می تواند از این حربه استفاده کند. مثلاً شما در حال تماشای تلویزیون هستید، استکان چایی هم روی فرش قرار دارد، یکی از اعضای خانواده از روی فرش رد می شود و چای می ریزد، منطق می گوید که بگوید معذرت می خواهم، ندیدم. ولی  اولین حرکتی که شخص انجام می دهد این است که می گوید: چه کسی این لیوان را اینجا گذاشته است، مگه اینجا جای لیوان است، یعنی چهره حق به جانب می گیرد تا مشکل خود را بپوشاند.

مثال دیگر، خانم خانه غذا می پزد، شوهر می گوید که غذا کم نمک است، زن می گوید، تو خیال کردی دست پخت مادرت بهتر از منه ؟! یا اینکه خانم به آقا می گوید که یک هفته است که به تو گفته ام گوشت بگیر، مرد فوری می گوید که ؛ خانه بابات گوشت می خوردی؟!!!

سر کلاس و لژیون های درسی و اعتیاد هم همینطور است. در جایی دیگر بواسطه تخلف پلیس جلوی شخص را گرفته و جریمه می کند، شخص به پلیس می گوید، شما پرورش گاهی ها از این بهتر نمی شوید!!!

یعنی مطلب دیگری را پیش می کشند و بهانه می آورند. در تمام سطوح ما این موضوع را داریم. شما مطمئن باشید در سیستم کنگره 60 ، اگر کسی روی صراط مستقیم باشد، اصلاً عیب جوئی نمی کند. همه چیز برایش قابل تحمل است. کسی که آمده به کنگره 60 به رهائی رسیده، وقتی به رهائی رسیده یعنی یک گوهر گرانبهائی را گرفته است، از معضلی مثل اعتیاد خارج شده ، بنابراین چون گوهر گرانبهائی را بدست آورده ، مسائل جزئی برایش اصلاً مهم نیست.

ولی اگر به رهائی نرسیده باشد و ظاهراً پاک باشد، آن شخص لژیون را بهم می ریزد و در لژیون اختلالاتی را بوجود می آورد و بعد راهنما به شخص می گوید که چرا نامه نگرفتی یا چرا تکلیف را انجام ندادی، شخص شروع می کند به سم پاشی کردن و معرکه گیری.

در قمار هم همینطور بود، وقتی شخص می باخت، می زد زیر همه چیز و بهانه می آورد.

در سیاست هم همینطور است، شخص کم می آورد و کارهای دیگری انجام می دهد. در دانشگاه هم همینطور است، دانشجو درس را نخوانده و بعد که نمره کم می آورد، شروع به می کند به معرکه گیری کردن و اینکه استاد ما کمونیست است.

ما نزدیک 2000 راهنما داریم، اگر شما بدانید آنجائی که شاگرد باید یاد بگیرد و یادگیری را تبدیل به معرکه گیری می کند، یک مشکلی دارد (یک پشمی در کلاهش است) ، چه در قسمت مسافران و چه همسفران. مخصوصاً گروه آقایان. اگر شاگردی در برنامه باشد، مطیع محض راهنمایش است. چون در برنامه است. ولی اگر در برنامه نباشد با کوچکترین حرفی از کوره در می رود، می گوید که چرا به اسب شاه گفتید یابو ... باید می گفتید: جناب یابو ..

در قسمت مرزبانان هم همینطور است. ما در تمام سطوح زندگی خودمان باید فرق این دو را بدانیم.

شخصی می گفت که شما فکر نمی کنید که ما از نظر اقتصادی وضع مالی خوبی نداریم و دائم می گوئید که باید سی دی بگیرید!!! شما در ماه ، 12هزار تومان پول سی دی می دهید و آموزش می گیرید، این هزینه یک بسته سیگار شماست.

چطور است که ما حاضریم در ماه میلیون ها تومان هزینه کارهای مختلف بکنیم، ولی دو هزار تومان نمی توانیم صرف دانائی خودمان کنیم.

برای ظاهر خودمان هزینه می کنیم، ولی برای اندیشه هایمان حاضر نیستیم هزینه کنیم. ما اصلاً حاضر نیستیم برای کتاب خواندن هزینه کنیم. سرانه کتاب خوانی ما در کشور 3 دقیقه است.

شخص بجای انجام تکالیف، بهانه گیری می کند. ما باید منابع آموزشی و متون آموزشی داشته باشیم و باید امتحان بدهیم. الآن در تمام شعب امتحانات قوه گرفته می شود، با شمشیر چوبی نمی توانید به جنگ بروید.

ما در اعتیاد سه مشکل داریم، جسم، روان و جهان بینی. جسم ما با شربت اوتی به درمان می رسد، خانواده ها باید چه کار کنند؟ لازم است که ما از متون آموزشی کاملاً استفاده کنیم. مواد یک مشکل ما است، ما از نظر اندیشه دچار یک نقصانی بوده ایم که بر اثر این مشکلات (ژنتیکی و فکری) درگیر اعتیاد شده ایم، حالا باید برطرف کنیم و این اندیشه عوض شود. یعنی شخص مصرف کننده معتاد بمیرد، یعنی از صفات ، اندیشه و افکار قبلی خودش بمیرد، وقتی این شخص مرد، از میان خاکستر آن یک نفر جدید بوجود بیاید و این کار امکان پذیر نیست، مگر با علم، معرفت و مطالعات نوشتارها و سی دی ها. این فرد بایستی تغییر کند.

فردی که پوچ گرا باشد، می گوید دم غنیمت است، جسمی که می خواهد به زیر خاک برود و کرم و ملخ بخورند، خودم با عرق و تریاک خرابش می کنم. بنابراین ما نیاز داریم این آموزشها را ببینیم تا بدانیم که کجا یادگیری است و کجا معرکه گیری.

در سی دی یادگیری و معرکه گیری تمامی موارد را بیان کرده ام.

امیدوارم دست از معرکه گیری بردارید و وارد فاز یادگیری شوید.

 

منبع: کنگره 60

نگارنده: مسافر احمد شریفیان

عکاس: سیروس مولائی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .