در کشاکش های زندگی همسفرانی هستند با دستانی خالی اما قلبی مملو از عشق و محبت، آرام و بی صدا، اماهمیشگی...
آرزو میکنم زندگی کنم و آنچه باید باشم، بشوم ،نه آنچه تصور میکنم و در دل تلاطمهای زندگی خلقی نو را خلق کنم آن گونه که ندای آرامشم و آهنگ موفقیتم جهان را بپیماید و به گوش جهانیان برسد .من باور دارم که دوباره میشود جان تازه گرفت .بیشک زمان را نمیتوانم برگردانم اما میتوانم با نیروی درونی خود که آهنگ موفقیت کرده ،آیندهای زیبا برای خود و مسافرم فراهم نمایم .روزی با سهلانگاری و بدون دقت به عمق سفر وارد راه شدم و در اثر شیطنت به بیراهه رفته ، و راه گم کردم و در نهایت از حرکت بازایستادم ،اما اینک با تمام وجود و با چشمانی باز پای دوباره در راه نهادم ومی کوشم و آرزو دارم با صبر خود وهمت مسافرم آن روز زیبا را بیافرینیم .
این آهنگ مسافر، کیست که در طول سفر به عمق و اهمیت سفر خود توجه ننمود و در کشاکشهای مسیر تسلیم نفس خود و حوادث و موضوعات شد و از مسیر اصلی باز ماند.
اما خدا را شکر ... حال برگشته
وقتی از شروع حرف میزنی میبینی کلمه شروع حرفهای خوبی برای گفتن دارد و میتوانی زیباترین معانی را در این کلمه پیدا کنی و مهمتر از همه آنها امید و آغازی نو و حتماً برای بودن و ساختن ؛امیدی که در دلت جوانه میزند برای شروع کاری که میخواهی انجام بدهی و گاهی هم عجله داری خیلی دوست داری زودتر به آخرش برسی ؛اما وقتی به آخر میرسی میبینی تازه اول راهی و باید دوباره ادامه بدهی در واقع همان تکرار نقطه سر خط .دوباره باید تلاش کنی برای یک هدف دیگر و شروعی نو .در این شروعها ،پایانهای متفاوتی شکل میگیرد .غم ،خوشحالی ،ناراحتی ،امید و...اما باید بعد از سعی و تلاش زیاد امیدوار باشیم زیرا:
پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است
و باید ادامه بدهیم اگر موفق بودهایم در ادامه راه تلاش خود را بیشتر کنیم و لحظهای بد حرکت نکنیم و اگر بنا به دلایلی موفق نبودهایم باید خوشحال باشیم که باز نقطه سر خطی وجود دارد .و ما میتوانیم دوباره آغاز کنیم این بار محکم تر ، منطقی تر ، با برنامه و با هدف مهم تر حرکت میکنیم چون از سفر قبل و شروع قبل درسهای فراوان گرفتهایم . همسفر عزیز ، از این شروعها غمگین و مأیوس نباش و بدان که وقتی کسی مسیر دوباره را قصد تکرار دارد پس میخواهد و حتماً توانش را هم پیدا میکند . به این فکر کن اگر دوباره این شروع تکرار نمیشد آن وقت چی ؟ پس محکم باش و توهم استوار همچون گذشته بمان زیرا ؟ همسفران همیشه همچون سرو مقاوم هستن ، مقاوم .
پس من نیز دوباره حرکت خودم را آغاز میکنم زیرا با حرکت من امید و تلاش مسافرم نیز صد چندان خواهد شد و خوشحالم که خداوند این افتخار و سعادت را دوباره به من ارزانی داشته ، تا بار دیگر ادامه دهم و به همان نتیجهی مطلوبی که میخواهم برسم و مطمئنم ، تکرارهایی که به وجود میآید و با آگاهی و تجربه قبلی همراه است احتمال خطا در آن بسیار اندک و حتی به صفر میرسد . داستانی در این راستا که خواندنش خالی از لطف نیست ، دو دوست باهم به مسافرت رفتند در طول سفر یکی از تکتک لحظات به درستی استفاده میکرد و از دیدن زیباییها و مناظر نیز بهره میبرد و دقت بالایی داشت و از سفر بسیار آموخت و به قولی زیبایی منظره را میدید دیگری بیتوجه و به قولی فقط کثیفی پنجره را میدید وقتی به مقصد رسیدند فرد متوجه تفاوت نگاه خودش و دوستش که بسیار تغییر کرده بود شد ، دوباره قصد سفر کرد و این بار با شخص دیگری همسفر شد در طول این سفر از تجربه به سفر قبل آموخته بود که به حاشیه دقتی نکند و به زیباییها توجه نمود و کسب کرد و آموخت ناگهان متوجه شد که شخصی که با او همسفر است این زیباییها و مسیر سفر را متوجه نمیشود و مشغول کار خود است پس به فکر فرورفت ...
آری گاهی انسان در اثر غفلت از هدف و مسیر اصلی منحرف میشود ولی مهم این است که قصد کند دوباره این مسیر را بپیماید و به کشاکشهای راه توجهی ننماید و مطمئن باشد که این شخص صد درصد موفق خواهد بود
پس بیاییم از شکستها نهراسیم و دوباره شروع کنیم چرا که این شکستها سکوی پرتابی هستند به دل موفقیتها . و مهم نیست که آخرین زلزلهی زندگیات چند ریشتر بود ...
مهم نیست که در آن زلزله چه چیزهایی از دست دادی ...
مهم این است که دوباره از نو بسازی جهانت را ...
زندگیات را ...
و باورت را
مهم شروع دوباره است.
نویسنده: همسفر سولماز
- تعداد بازدید از این مطلب :
5039