English Version
English

گروه موسیقی کنگره 60؛ گفت و گو با آقای محسن زهرایی

گروه موسیقی کنگره 60؛ گفت و گو با آقای محسن زهرایی

مسئول گروه موسیقی کنگره 60

شما ویرایش تمام نوشتارهای کنگره 60 را انجام می دهید، ادبیات با موسیقی چه وجه مشترکی دارد؟

سوال شما عمیق است و جواب آن هم نمی تواند کوتاه باشد، ولی اگر بخواهیم بطور کلی ارتباط کلام و ادبیات را با موسیقی بررسی کنیم، باید تمام ویژگی های انسانی در بیان و ریتم را تعریف کنیم. ریشه موسیقی طبیعت است. یعنی آواها و صداها که در گوش انسان یا بر اساس تعریفات کنگره در بخش ضلع صوت در مثلث آفرینش (صوت، حس ، نور) قرار می گیرد. موسیقی یک ضلع مثلث آفرینش است. یک بحث فلسفی راجع به صوت داریم که تمام ذرات هستی به دلیل وجود میدان مغناطیسی در درونشان خودشان ارتعاش صوتی دارند و بحث دیگر اینکه این ارتعاشاتی که انسان از طبیعت پیدا کرده با دانشی که پشتوانه اش در طبیعت بود، توانسته است از ترکیب اصوات، شناخت ریتم و هارمونی و تقارن پدیده ای را رقم بزند که امروز بطور کلی به اسم موسیقی می شناسیم. اگر بخواهیم ترکیبش را با کلام بگوئیم، اینکه باید بخش بندی موسیقی را تعریف کنیم، ما یک موسیقی داریم که صرفاً تولید یا زایش اصوات است و در جای دیگری که کلام به کمک آن می آید،  تا بتواند آن را کامل کند و پیامش را به انسان ها برساند.

 

به روایت تاریخ از گذشته دور، ترکیبی بین موسیقی و کلام پیش آمده است که الآن غیر قابل تجزیه شدن است. بین موزیسین ها معروف است که می گویند: اولین آوائی که به عنوان صوت موسیقائی مطرح شد، صدای خود انسان است. ما در همین کلام محاوره ای خودش صاحب ریتم و صوت، آوا و لحن است. بنابراین این پیوند لاجرم است.

یعنی کلمه سه حرفی یا پنج حرفی در میان خودشان موسیقی دارند، بنابراین در کلام هم موسیقی نهفته است. یک جائی هم بخش اختصاصی موسیقی است که ترکیب صداها است که توسط انسان با حنجره مشخص می شود و یا با سازهای موسیقی که اینها ترکیبی را تشکیل می دهند که نمی توان آنها را تفکیک کرد. گوئی که مکمل همدیگر هستند، یعنی یک جائی کلام می آید تا مفهوم موسیقی را بهتر به انسانها انتقال دهد.

در گروه موسیقی شما حدود 20 نفر هستید، آیا این تعداد وسعت پیدا می کند؟ چون این شرایط برای سفر دوم بچه ها تجربه بسیار جالب و خوبی است، هدف این گروه بخاطر حال خوبی است که پیدا می کنند یا هدف دیگری دارند؟

از نظر مفاهیم موسیقی ، موسیقی جزو مجردات است، چون پیامی را انتقال می دهد که غیر قابل بیان است، موسیقی زبان بین المللی است. شما هر موسیقی را که مربوط به هر نقطه ای از جهان است، اگر با آن آشنا نباشید، آن صدا درون شما احساسی را ایجاد می کند و چون غیر قابل بیان است (مانند محسوسات که غیر قابل بیان است و شیوه بیان آن بنا به دریافت خود فرد است) این احساس هم غیر قابل بیان است، مثل بوی یک عطر است و از این حیث جزو مجردات است.

به قول سردار می گوید که « موسیقی صوت بسیار معنی داری است، جهان و هستی را در آن می بینی، غیر قابل بیان است، اما می تواند منبع انرژی بسیار عظیم  و عمیقی باشد »

بحث کار ما در کنگره به این شکل است که ما در کنگره یک ضوابطی داریم، بچه هائی که اینجا تمرین می کنند سفر دومی هستند و ما حداقل این اطمینان را داریم که از لحاظ حس های درونی پالایش شده هستند و تحت تأثیر مواد نیستند، بنابراین با استاد امین برنامه ای گذاشتیم که بچه هائی با ما باشند که سفر دومی هستند، ما بچه های حرفه ای و موزیسین داریم که هنوز سفر اول هستند و انشاء الله به ما خواهند پیوست.

ما دو هدف داریم، یک هدف خود موسیقی و حال خوشی است که در بچه ها ایجاد می کند و بخش مهم تر اینکه پیام کنگره را به انسان ها می رسانیم. آهنگهائی که ساخته شده ، اشعاری که روی موسیقی ها گذاشته شده که ساخته خود اعضای کنگره است، یا آهنگ شکرگزاری که من ساختم که در اصل پیام یکی از اساتید است و در نهایت ما می خواهیم ارزش موسیقی و حس و حال موسیقی را به افراد بشناسانیم.

شما در این کلاسها آموزش هم دارید؟ یعنی تازه وارد موسیقی قبول می کنید؟

کار ما کاملاً دو وجهی است،  ما هم بچه های حرفه ای داریم و هم آماتور. کار موسیقی ما به دو بخش تقسیم شده ، یک بخش در دست آقای پیام سالاری است، سولفژ و گروه خوانی و کر و آموزش های صدا داریم و آموزش موسیقی هم داریم. بنوعی بچه هائی که حرفه ای نیستند می توانند آموزش ببینند.

پس کسی که موسیقی نمی داند، نمی تواند در این گروه قرار بگیرد؟

مطلقاً نه ، چون کار ما آموزش نیست، ما در حال تمرین هستیم و در آینده امیدوارم این اتفاق بیفتد.

منبع: کنگره 60

تهیه گزارش وب سایت کنگره 60

نگارنده: مسافر احمد شریفیان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .