اول بهتر است به وادی اول برگردیم که گفته میشود (با تفکر ساختارها آغاز میگردد . بدون تفکر آنچه هست روبهزوال میرود.) من باید اول تفکر کنم چطور کار من به اینجا کشیده شد، چطور وارد تاریکی شدم و تاریکیها را تجربه کردم و از همهجا خسته شدم. بهقولمعروف به ته خط رسیدم. تا اینکه به لطف خدا با کنگره آشنا شدم و بعد از مدتی متوجه شدم درست مراجعه کردم و کمکم به آگاهی رسیدم و اکنونکه هفت ماه از سفرم میگذرد، احساس میکنم حس من تغییر کرده...
چون در مورد مواد مخدر آگاهی نداشتم، آلوده شدم و دنبال انرژی بودم. دنبال چیزی بودم که من را از این افسردگی بیرون آورد. اکنون متوجه شدم که مواد مخدر چه بلایی سر من آورده است، متوجه شدم که مواد هیچگونه انرژی به من نمیدهد و بلکه از انرژی ذخیرهشده بدن من استفاده میکند. برای همین پس از مصرف مداوم به آن اعتیاد پیدا کردم و پس از مدتی به یکمرده متحرک تبدیل شدم. چون مواد نهتنها به من انرژی نداد، بلکه از انرژی ذخیرهی بدن استفاده کرد و پسازآن از گوشت و پوستواستخوان من انرژی گرفته شد. برای همین است که انسان رنگپریده و پژمرده میشود و بهاصطلاح تابلو میشود.
در اثر ضعیف شدن جسم و روان، ترس بر من غلبه کرد. حال که به کنگره 60 مراجعه کردم و با اطلاعاتی که به دست آوردم، متوجه شدم که باید بر ترس خود غلبه کنم و ایمان خود را قوی کنم. ترس و ایمان هر دو در مقابل یکدیگر قرار دارند.
ایمان به من میگوید: تو اولین قدم را برداشتهای، خداوند به تو یاری میرساند.
ترس میگوید: نمیتوانی دوام بیاوری، اعتیاد درمان ندارد و سقوط خواهی کرد.
ایمان به من میگوید: در کنگره 60 درمان اعتیاد پیداشده، به آنها که رها شدند نگاه کن. آنها از یاری خداوند برخوردار هستند.
ترس میگوید: تو با آنها فرق میکنی، تو نمیتوانی به رهایی برسی، وقت را تلف نکن. به کارت برس.
ایمان میگوید: اگر در جلسات بهطور منظم و مرتب حاضر شوی و به قوانین آن عمل کنی و دستورات کنگره را گوش کنی و خدمت در کنگره را پیشه کنی و مشارکت کنی، همه
چیز درست میشود و به کنگره ایمان داشته باش.
ترس میگوید: اگر ترک کنی، ممکن است سکته کنی، همانطور که دوست تو سکته کرد.
ایمان میگوید: مرگ دوست تو یک اتفاق بوده است. شربت OT خود یک دارو است، نهتنها اعتیاد درمان میشود بلکه دردهای دیگر تو هم درمان خواهد شد و تو باید به چشم
یک دارو به آن نگاه کنی. نهتنها سکته نمیکنی بلکه به آرامش هم خواهی رسید.
ترس میگوید: با صبر بهجایی نمیرسی، راه بهجایی نمیبری، اعتیاد با صبر درمان نمیشود. بهداشت جهانی اعتیاد را یک بیماری مزمن و غیرقابل علاج و پیشرونده
تعریف کرده است و با صبر و حوصله درست نمیشود.
ایمان میگوید: صبر را پیشه کن و با صبر و حوصله و شکیبایی میتوانی از منطقه 60 درجه عبور کنی.
ترس میگوید: در این سرما میمیری و نمیتوانی موفق شوی.
ایمان میگوید: نور نمایان است و از تاریکی به روشنایی درحرکت هستی و از این منطقه عبور خواهی کرد.
ترس میگوید: امکان ندارد، هر آن ممکن است از راه سخت به پایین پرتاب شوی.
من اکنون میفهمم که به آنچه ایماندارم، پیش خواهد آمد و اگر افکار منفی و ترس بر من غلبه کند، اتفاق بدی برای من پیش خواهد آمد. بنابراین باید بر ترس خود غلبه کنیم و از اتفاقات منفی دوریکنیم تا نزد خدا و خانواده سربلند باشیم و باید بدانیم وقتی قدم به کنگره گذاشتیم و فهمیدیم که اکنون تصمیم به درمان اعتیاد خود گرفتهایم و از مواد اهریمنی دور شدیم و به سمت خداوند هدایتشدهایم و باید بدانیم که خداوند ما را بیهوده نیافریده است و ما را تنها رها نمیکند و همیشه با ما و در کنار ما است.
نویسنده: مسافر غلامرضا از لژیون آقای احمد جعفری
- تعداد بازدید از این مطلب :
4505