این جمله "با تفکر ساختارها آغاز میگردد و بدون تفکر آنچه هست روبهزوال میرود"، را در کنگره 60 زیاد میشنویم من وقتی این وادی را خواندم و به آن فکر کردم مرا به گذشته سیاه خود برگرداند و این سؤال در ذهنم شکل گرفت، چه چیزی باعث شد تا زندگی خود و اطرافیانم را به سمت زوال و نابودی بکشانم؟
با کمی درنگ در لحظهلحظههای آن زندگی تاریک و تلخ به این مرحله رسیدم که در آن چندین سال همیشه همچون اسب اعصاری و بدون تفکر سالم فقط به دور خود چرخیدهام و تمام لحظههای ناب زندگیام را به دنبال نشئگی و خماری گذراندهام و همین دو مقوله مقابل و ضد تفکر من بودهاند و همین مرا به سیاهیها و ضد ارزشها سوق دادند. حالا فهمیده ام که من بودم که با داشتن یک زندگی بدون تفکر سالم چگونه خود را به ورطه نابودی کشاندم. حال روزنه امیدی توسط کنگره 60 برایم روشن و پیداشده است و با تفکر و خواست قبلی میخواهم بذر امید، عشق و محبت را بکارم تا محصولی شیرین در صراط مستقیم برداشت کنم و با کمک گرفتن از قدرت مطلق، آینده خویش و خانوادهام را بسازم.
نویسنده : مسافر داوود جهانگیری
نگارنده : مسافر مجتبی
- تعداد بازدید از این مطلب :
5100