English Version
English

آنلاین در کنگره

آنلاین در کنگره
کلکسیونی از مواد مخدر مصرف میکردم. آخرهای مسیرم هم رسیده بودم به شیشه و حشیش و در نهایت هروئین. حال خرابی داشتم. شیشه که مصرف میکردم دچار توهمات خاصی میشدم. شب ها تا صبح با یک لوله توی دستم بیدار مینشستم و هر لحظه منتظر بودم که یکی بهم حمله کنه یا منو دستگیر کنه. وجودم از همه چیز خالی شده بود، هیچ نشونی از یک انسان در من نبود. من زندگی میکردم فقط برای مواد. همه اطرافیانم از دست من و کارهام خسته شده بودند و بیشتر از همه خودم خسته بودم اما....
 
وارد کنگره که شدم انگار یک دنیای تازه رو کشف میکردم. بهم یاد دادند که حس های منفی رو از خودم دور کنم. راه کنگره درست بود و من فقط باید یاد می گرفتم توی این مسیر حرکت کنم. اوایل سفر برای همه سخته و من میدونستم که باید سر نفس مخرب خودم رو به یک کار خوب و بی ضرر گرم کنم. نفس مخرب من خیلی شیطونی میکرد. بالاخره با همفکری و کمک راهنمای عزیزم من یک وبلاگ برای لژیونمون درست کردم و بخش زیادی از روز رو صرف نوشتن مطلب برای وبلاگ میکردم. وقتی شعبه تبریز تاسیس شد انگار یک آرزوی تازه هم توی وجود من شکل گرفت. خدا همیشه کنارم بود اما من تازه داشتم حسش میکردم و این حس که خدا کنارمه توان عجیبی به من میداد، میدونستم که میتونم کارهای بزرگتری بکنم. تا اینکه یک روز از طرف وبلاگ نمایندگی تبریز  از من دعوت کردند که به عنوان نویسنده توی وبلاگ خدمت کنم. باورم نمیشد که آرزوی نگفته من برآورده شده. خلاصه شدم نویسنده وبلاگ نمایندگیمون. منی که تا یک سال قبل حتی نمیتونستم با خانواده ام حرف بزنم حالا برای یک جامعه بزرگ مطلب مینوشتم. شاید مطالبم زیاد ادبی یا علمی نبود اما حرف دلم بود و فقط همین مهم بود که من میتونستم حرف دلم را انتقال بدم. بعد از مدتی اتفاقی برام افتاد که من ایمانم قویتر شد به این جمله که اگر در راه راست حرکت کنی خدا درهای رحمتش رو به روت باز میکنه و راه رو برات هموارتر میکنه. یک روز نشسته بودم که از سایت کنگره باهام تماس گرفتند. جمله ای رو که میشنیدم باور نمیکردم. منو انتخاب کرده بودند که توی سایت اصلی کنگره 60 فعالیت کنم. 
 
آشنایی با کنگره و رهایی از دام اعتیاد هدیه ای بود بزرگ از طرف خدا برای من. اما این رهایی مسیر زندگی من را به طور کامل تغییر داد. حالا من که یک زمانی تمام فکرم دنبال پیدا کردن ساقی و مواد بود، حالا دنبال مطلب هستم. هر جا یک سوژه میبینم دوست دارم دربارش بنویسم و یا تصویری از اون تهیه کنم. من دوست دارم بنویسم به امید اینکه نوشته های من حداقل یک کمک کوچک به یک همدرد بکنه. دوست دارم نوشته های دیگران رو بخونم و از آنها یاد بگیرم. من حالا عاشق خدمت کردن هستم و از خدای بزرگ میخواهم که به من کمک کنه تا آنجا که توان دارم خدمتی هرچند کوچک در کنگره انجام دهم و همیشه در کنگره آنلاین باشم. 
 
با احترام: مسافر پویا ستاری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .