English Version
English

مقاله: معرفی فلسفه، متد و ریکاوری کنگره 60 در یک مجله علمی جهانی به چاپ رسید.

مقاله: معرفی فلسفه، متد و ریکاوری کنگره 60 در یک مجله علمی جهانی به چاپ رسید.

حسین عزیز؛

در تماس قبلی گفتم که به‌طور رسمی از منتشرکنندگان مجله درمان الکل در آمریکا درخواست کرده‌ام که برای مقاله کنگره 60 سطح دسترسی را آزاد کنند یعنی همگان بتوانند به‌صورت رایگان مقاله را دانلود کنند. به‌تازگی خبری دریافت کردم که درخواست من تأییدشده است و از امروز دسترسی به مقاله به‌صورت رایگان خواهد بود.

از لینک زیر می‌توانید مقاله را به‌صورت رایگان دریافت کنید، (اگر نشد حتماً تا انتهای امروز رایگان خواهد شد)

برای مشاهده مقاله به زبان انگلیسی اینجا کلیک کنید

حال این امکان را دارید که خود مقاله یا لینک آن را روی وب‌سایت خود منتشر کنید. همچنین می‌خواستم دوباره تأیید کنم که اجازه ترجمه کردن مقاله و قرار دادن آن روی سایت فارسی نیز صادرشده است. این مقاله افتخار بزرگی برای من است که این اولین مقاله‌مان که در یک مجله علمی جهانی به چاپ رسیده است، بر روی سایت شما قرار بگیرد.

فکر می‌کنم که مقاله دوم برای اواخر سال 2015 یا اوایل 2016 به چاپ برسد و نیز مقاله‌مان برای مجله مشاور نیز برای آن زمان آماده خواهد شد و به چاپ خواهد رسید.

دوست و برادر همیشگی

بیل

 

 

 


در راستای تحقیقات انجام شده با آقای ویلیام وایت، سه مقاله به صورت پیاپی به انتشار خواهد رسید. مقاله اول درباره تاریخچه، فلسفه و متدهای درمانی مورد استفاده در کنگره 60 می باشد که به دست جامعه علمی ایالات متحده خواهد رسید و زمینه را برای انتشار دو مقاله دیگر آماده خواهد نمود، که در حکم معارفه ای از کنگره 60 برای جهان به شمار می رود. مقاله دوم تحقیق انجام شده درباره استفاده از متدDST در درمان سیگار می باشد که هم اکنون در حال تکمیل شدن است و مقاله سوم یک مقاله همراه با عکس خواهد بود که در یک مجله بزرگ درباره مشاوره اعتیاد و درمان آن در آمریکا منتشر شده و به دست کسانی که در ایالات متحده آمریکا در خط مقدم درمان اعتیاد مشغول به کار هستند خواهد رسید.

خوشبختانه مجوز انتشار مقاله اول به زبان فارسی صادر شده است. این مقاله در مجله درمان الکل که هر 4 ماه یکبار به چاپ می رسد، منتشر شده است. ویراستار این مجله دکتر مک گاورن هستند. آنچه از نظر می گذرانید ترجمه این مقاله است که به قلم آقای ویلیام وایت به رشته تحریر درآمده است.

با احترام

احسان رنجبر

 

ویلیام وایت

سیستم سلامت چست نات، پونتا گوردا، فلوریدا، آمریکا

به دلیل مصرف بالا و روزافزون تریاک در ایران، جمهوری اسلامی منابع قابل‌توجهی را به کاهش توزیع و دیگر مسائل مربوط به مواد مخدر اختصاص داده است. کاهش تقاضا شامل فعالیت مراکز بازپروری اقامتی، مراکز درمانی سرپایی و فراهم آوردن امکانات برای گروه‌های خودگردان ریکاوری از اعتیاد، مانند معتادان گم نام بوده است. نقش روبه رشد ارگان‌های داوطلبانه غیردولتی (NGOs) در حمایت از ریکاوری از اعتیاد در ایران به‌صورت تخصصی و کامل به رشته تحریر درنیامده است. این گزارشی از یک NGO به نام کنگره 60 می‌باشد که در سال 1998 تأسیس‌شده و تا به امروز بیش از 38 شعبه و 20000 عضو در سرتاسر ایران دارد. در این بازبینی به مسائلی چون تاریخچه، مدیریت، فلسفه و متدهای حمایت از ریکاوری کنگره 60 پرداخته‌شده است.

کلمات کلیدی: ایران، کنگره 60، حسین دژاکام، متد DST، اپیوم تینکچر

معارفه

استفاده از تریاک و دیگر مواد مسکر در ایران تاریخچه‌ای طولانی دارد (رفرنس)، اما مشکلات مربوط به اعتیاد در نیمه دوم قرن 20 به‌صورت فزاینده‌ای افزایش داشته است؛ تعداد افرادی که در زمره تشخیص وابستگی به مواد مخدر (کتاب تشخیص و آمار بیماری‌های ذهنی) قرار می‌گیرند چیزی حدود 1 تا 4 میلیون نفر برآورد می‌شود (رفرنس). این میزان رو به رشد اعتیاد به‌روشنی در مغایرت با شاخص‌های مربوط به بخش سلامت، افزایش طول عمر و تحصیلات در ایران قرار دارد. افزایش اعتیاد به مخدرها با فاکتورهای زیادی در رابطه است: هم مرزبودن با افغانستان—بزرگترین تولیدکننده مخدر در جهان و نیز هم‌مرزی با پاکستان، داشتن جمعیت جوان (نیمی جوان‌تر از 19 سال)، جابجایی اجتماعی و افزایش شهرنشینی و نیز افزایش میزان استرس و بی‌کاری به علت تحریم‌های اقتصادی آمریکا و اروپا علیه ایران (رفرنس). تحقیقات درباره استفاده از مواد مخدر در ایران افزایشی شدید در سال‌های 1973 تا 1978 را نشان می‌دهد و در سال‌های اولیه انقلاب ایران مصرف مواد کاهش پیداکرده و در سال‌های 1988 الی 1992 طغیانی دوباره داشته است (رفرنس). الگوی اولیه واصلی مصرف مواد مخدر در ایران استفاده از ته‌نشین تریاک (شیره و سوخته) با چپق و یا به‌صورت خوراکی (حل کردن تریاک در چای) و کشیدن و تزریق هرویین بوده است که به‌تدریج با افزایش میزان مصرف به‌صورت تزریقی، عفونت‌های ایدز و هپاتیت نوع C رشد داشته است (رفرنس). بیشتر میزان تریاک و هروئین مصرفی (71 درصد) در ایران از فروشنده‌های مواد مخدر در خیابان تهیه می‌شود که اغلب اوقات باقیمتی کمتر از یک بسته سیگار تهیه می‌شود. تریاک معمولاً در خانه یا در قهوه‌خانه و کافی‌شاپ مصرف می‌شود و هرویین در محیطی خارج از خانه مصرف می‌شود (رفرنس). یک نوع هروئین رایج در ایران کراک است- نباید با کراکی که از کوکائین به دست می‌آید اشتباه گرفته شود که به‌ندرت در ایران استفاده می‌شود (رفرنس)؛ مانند وابستگی به هروئین، قطع ناگهانی مصرف طولانی‌مدت تریاک نیز دارای علائم ترک شدید و ادامه‌دار (برای ماه‌ها) است که با میل مصرف شدید و رفتارهایی برای پیدا کردن و مصرف مواد مخدر همراه است و این یعنی چالش اصلی شروع برنامه ریکاوری نیست بلکه حفظ کردن فرد برای مدت طولانی در برنامه ریکاوری است (رفرنس).

پروفایل افراد مصرف‌کننده در ایران به‌صورت ازدواج‌کرده (62%)، مرد (95%) در سنین 14 الی 75 سال (میانگین 35 سال) با تحصیلات محدود (بیش از نیمی از این افراد دیپلم مقطع متوسطه و یا مدرک دانشگاهی ندارند) است که معمولاً به شغل‌های حرفه‌ای، نیمه‌حرفه‌ای و یا غیرحرفه‌ای مشغول هستند (رفرنس). مصرف مواد مخدر با مصرف تریاک به‌عنوان ماده اصلی معمولاً بین سنین 12 الی 18 سال به همراه دوستان و یا اعضای خانواده آغاز می‌شود. نیمی از افرادی که وارد برنامه‌های درمانی می‌شوند گزارش می‌دهند که حداقل یک فرد دیگر در خانواده آن‌ها مصرف‌کننده مواد مخدر است (رفرنس). شروع مصرف مواد مخدر برای زن‌ها معمولاً از طریق شوهر مصرف‌کننده آنان آغاز می‌شود (رفرنس). بیشتر افرادی که وارد برنامه درمانی می‌شوند (75 درصد) دارای یک بیماری وابسته به روان تشخیص داده می‌شوند (رفرنس). مصرف‌کنندگان تزریقی مواد بیشتر مردان مجرد 20 الی 39 ساله هستند (رفرنس). بیشتر مصرف‌کنندگان هروئین و تریاک در ایران گزارش می‌دهند که بارها در قطع مصرف مواد خود با شکست مواجه شده‌اند (رفرنس). روش‌های مقابله قانونی و فرهنگی با اعتیاد در ایران تاریخچه‌ای طولانی دارد (رفرنس). قبل از انقلاب سال 1979، گرایشی به سمت تغییر نگاه‌ها از نگاه جرم مآبانه به دارودرمانی اعتیاد وجود داشت و فعالیت‌هایی به‌صورت سم‌زدایی با بودجه دولتی، درمان اعتیاد به‌صورت بستری بیمار، درمان بدون بستری، درمان‌های جانبی، مراکز اقامتی بازپروری و آموزش درزمینهٔ اعتیاد انجام می‌شد. ارائه کردن تریاک به‌صورت جیره‌بندی برای معتادان مسن‌تر جزو اولین فعالیت‌های ایران درزمینهٔ کاهش آسیب به شمار می‌رود (رفرنس).

پس از سرنگونی شاه در انقلاب سال 1979، اعتیاد از دریچه اخلاقیات اسلامی مورد نگرش قرار گرفت. شورای انقلاب اسلامی در ایران اعلام جهاد در برابر گناه نمود که باعث تحریم کاشت گیاه خشخاش، بستن مراکز سم‌زدایی و درمان اعتیاد و برخوردهای شدید ضد مواد—شامل جریمه‌های نقدی، تنبیه جسمی (شلاق زدن)، حبس کردن در کمپ‌های کار اجباری و امکان اعدام کردن به خاطر قاچاق مواد مخدر بود (رفرنس). کاهش موقت تریاک در این دوران باعث افزایش مصرف هروئین در میان مصرف‌کنندگان تریاک شد. در اوایل سال‌های 1980، برنامه فراهم نمودن جیره تریاک برای افراد وابسته به تریاک دوباره از سر گرفته شد و تعدادی از مراکز سم‌زدایی و درمان اعتیاد دوباره شروع به کار نمود و افرادی که از دادگاه‌ها حکم داشتند به این مراکز فرستاده می‌شدند، اما خیلی زود زنگ خطر افزایش تعداد افراد مصرف‌کننده در زندان‌ها و این‌گونه مراکز به صدا درآمد (رفرنس). هرچند جنگ میان ایران و عراق باعث توقف بیشتر تلاش‌های کاهش آسیب در ایران شد.

اواخر سال‌های 1990 به خاطر بازگشت دوباره درمان دارویی اعتیاد در ایران شناخته می‌شود. این خود باعث افزایش نرخ ویروس ایدز در میان افراد شد و 25 درصد این افراد از مصرف‌کنندگان تزریقی مواد مخدر بودند (رفرنس). درنتیجه، دولت ایران دوباره تلاش‌ها برای برقراری تعادل و افزایش منابع درمانی اعتیاد را از سر گرفت (رفرنس). برنامه‌های درمانی و اقدام برای درمان اعتیاد از طریق سازمان رفاه اجتماعی موردحمایت قرار گرفت (رفرنس). نقاط عطف مهم در این راستا عبارت‌اند از افزایش سم‌زدایی، درمان به‌صورت بستری و سرپایی، تخصیص منابع برای کاهش آسیب و احداث بیش از یک‌صد کلینیک درمان سرپایی تا قبل از سال 2000(رفرنس). استفاده از دارودرمانی برای اعتیاد (نگه‌دارنده متادون و نالترکسون) در بیمارستان‌ها (سال 2000)، کلینیک‌های درمان سرپایی (2002) و کلینیک‌های درمانی در زندان‌ها (2002) افزایش زیادی پیدا نمود. تا سال 2010، تلاش‌های درمانی اعتیاد در زندان‌ها باعث شد ایران بالاترین جمعیت زندانی تحت درمان متادون (25000) در جهان را داشته باشد (رفرنس). سایر نقاط عطف شامل افتتاح اولین گروه‌درمانی در ایران (رفرنس) و افتتاح مرکز مطالعات ملی اعتیاد (سال 2007) برای انجام مطالعات و تحقیقات وابسته به اعتیاد بود. شناخت نیازهای خاص بانوان وابسته به مواد مخدر باعث به وجود آمدن خدمات مخصوص برای ایشان شد (رفرنس). بیش از 60 مرکز خدمات درمانی و دسترسی مانند ارائه خدمات روان‌درمانی، اطلاعات آموزشی، پخش ملزومات پیشگیری از بیماری‌های جنسی، سرنگ و سوزن را بر عهده گرفتند (رفرنس).

خدمات درمانی اعتیاد در ایران از سال 1997 توسط دولت، دانشگاه‌ها، سازمان‌های رفاه اجتماعی، مراکز خصوصی و ارگان‌های غیردولتی (NGO) ارائه می‌شود. NGO ها در پیشگیری، درمان و حمایت‌های ریکاوری فعال هستند. بعضی از این تلاش‌ها رشد قابل‌توجهی داشته‌اند. در سال 2005، بیش از 4900 جلسات NA به‌صورت هفتگی با بیش از 30000 عضو NA در ایران وجود داشت (رفرنس). از آن زمان عضویت در NA به بیش از 40000 عضو در ایران رسیده است (رفرنس). یک تحقیق در سال 2012 آشکار ساخت که بیش از 26 درصد از کل جلسات NA در ایران برگزار می‌شود که بیشتر از هر کشور دیگری خارج از ایالات‌متحده است (رفرنس). در پایان سال 2007 بیش از 51 مرکز درمانی دولتی و 457 مرکز درمانی غیردولتی در ایران وجود داشت (رفرنس). در همان سال، یک برنامه درمانی اجباری برای افرادی که دستگیر می‌شدند به وجود آمد (رفرنس).

تغییر در سیاست‌های دولت به‌طور گسترده‌ای منابع درمانی در ایران را گسترش داد اما درعین‌حالی نگرانی‌هایی نیز درباره نیاز به انجام کارهای بیشتر برای رسیدن به ریکاوری بلندمدت وجود داشت. کمتر از یک سال بودن بازه‌های زمانی ریکاوری و نرخ بازگشت به اعتیاد بالا (63 الی 95 درصد)، نرخ بهبود کم در دوران درمان و نرخ بالای چند اعتیاده شدن به این نگرانی‌ها دامن می‌زد (رفرنس). گزارش‌ها نشان می‌داد که فاکتورهای بیولوژیکی، روانی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی در نتایج به‌دست‌آمده دخیل هستند و این گزارش‌ها باعث رشد استفاده از دارودرمانی به‌عنوان بخشی از برنامه ریکاوری شدند (رفرنس). آن جی اوهایی که این‌گونه حمایت‌های گسترده‌تری از ریکاوری را در ایران انجام می‌دهند عبارت‌اند از: NA، جمعیت احیای انسانی کنگره 60، انجمن تولد دوباره، تولدی دیگر و رویش دیگر. حمایت‌های درمانی و ریکاوری از اعتیاد توسط NGO ها در ایران روزبه‌روز در حال گسترش است.

هدف این مطالعه فراهم آوردن پروفایلی از یکی از این NGO ها به نام کنگره 60 است که امروزه یکی از برجسته‌ترین جوامع ریکاوری در ایران است. تلاش‌های کنگره 60 به‌طور خلاصه در مطبوعات عمومی ذکرشده است (رفرنس) و نیز در نوشته‌های حرفه‌ای مربوط به زمینه اعتیاد آمده است (رفرنس) اما یک پروفایل که به‌تمامی جزئیات این مجموعه پرداخته باشد منتشرنشده است. این مقاله به تاریخچه، سازمان اداری، فلسفه ریکاوری و متدهای درمانی و نیز به تدابیر کنگره 60 برای انجام تحقیقات بر روی متدهای درمانی پرداخته است. این بازبینی از مصاحبه‌ها و ارتباطات نویسنده با بنیان‌گذار کنگره 60 و نیز انتشارات کلیدی مربوط به کنگره 60 که قبلاً به چاپ رسیده‌اند سرچشمه گرفته است.

 

کنگره 60

تاریخچه:

کنگره 60 از تجربیات آقای حسین دژاکام ریشه گرفته است:

من یک مهندس برق هستم. من برای مدت 30 سال درزمینهٔ تحقیقات صنعتی، طراحی و تعمیرات مشغول به کار بوده‌ام تا زمانی که اعتیاد به الکل، حشیش و تریاک زمام زندگی من را به دست گرفت. من برای مدت 17 سال یک معتاد حرفه‌ای بوده‌ام. من راه‌های درمانی بسیاری را برای درمان خودم امتحان کردم اما در درمان خود راه به‌جایی نبردم. درنهایت، آغاز به انجام یک بازی نمودم که بعدها تبدیل به یک تحقیق و آزمایشی شد که بر روی خودم اجرا نمودم. با تعیین نمودن وعده‌های مصرفی روزنه، زمان مصرف و کم کردن تدریجی مواد مخدر، یک نقشه را اجرا نمودم (با استفاده از اپیوم تینکچر—در غرب بانام لادانوم شناخته می‌شود) و در عین ناباوری بعد از مدت 11 ماه موفق به درمان اعتیاد جسمانی خود شدم. در راستای این موفقیت بود که متد DST(دارودرمانی مورداستفاده در کنگره 60) اختراع شد.

آقای دژاکام بعد از درمان خود با استفاده از روش DST (دژاکام - پله - زمان)، نسخه‌ای از تجربیات خود را در کتابی بانام عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر منتشر و یکان جی او بانام جمعیت احیای انسانی (کنگره 60) با شعار «بیایید این آتش ویرانگر را مهار کنیم» برای کمک به دیگر افرادی که به دنبال ریکاوری بودند تأسیس نمود. در سال 1998 اولین جلسه کنگره 60 در یک اتاق کوچک برگزار شد، درحالی‌که 8 نفر در آن جلسه حضور داشتند. حال‌آنکه امروزه، بیش از 20000 هزار نفر باکارت عضویت در 38 شعبهٔ کنگره 60 در سرتاسر ایران حضور دارند.

کنگره 60 یک سازمان غیردولتی و مردمی است که درزمینهٔ درمان و ریکاوری از اعتیاد فعال می‌باشد. کنگره 60 بر اساس کمک فرد رهاشده از اعتیاد به فرد در حال مصرف مواد مخدر متشکل شده است... کنگره 60 دارای مجوز از وزارت کشور و مراجع مربوط است و هدف آن کاهش اثرات مخرب اعتیاد می‌باشد. محور اصلی فعالیت‌های کنگره 60 شامل: آموزش، پیشگیری، مهار و ارائه راهنمایی درزمینهٔ درمان اعتیاد است. اهداف اصلی کنگره 60 انجام تحقیقات علمی و شناخت رابطه میان روان انسان، وابستگی به مواد مخدر، ارائه راه‌حل‌های کاربردی و راهنمایی برای درمان اعتیاد به مصرف‌کننده‌ها و خانواده‌هایشان می‌باشند.

در ابتدا متخصصان در مقابل ایدهٔ استفاده از اپیوم تینکچر (OT) در درمان اعتیاد مقاومت نمودند، اما در طول زمان تعداد افرادی که در کنگره 60 به ریکاوری بلندمدت دست‌یافته بودند در حال افزایش بود، بنابراین این نگرش‌های مخالف نیز کم‌کم تغییر نمودند. متعاقباً وزارت بهداشت استفاده از OT در درمان اعتیاد به مواد مخدر را تأیید نمود و شرکت‌های تولیدکننده محصولات دارویی، تولید OT را افزایش دادند و OT نیز به جمع داروهایی چون متادون و بوپرنورفین به‌عنوان راه‌های مداخلات درمانی اعتیاد در ایران اضافه شد. دفتر مرکزی مبارزه با مواد مخدر در ایران یک برنامه پایلوت درمان با اپیوم تینکچررا برای 1000 نفر از اعضای کنگره 60 که مصرف‌کننده هرویین، تریاک، حشیش و الکل بودند به اجرا درآورد. این پایلوت هم‌اکنون به اتمام رسیده است و نتایج آن برای چاپ در حال آماده شدن می‌باشد. از زمانی پایان این برنامه پایلوت تا به امروز، بیش از 7000 نفر با استفاده از داروی OT و متد DST در کنگره 60 درمان شده و یا حال درمان شدن هستند.

نظارت:

کنگره 60 متشکل از شعبه‌هایی است که همهٔ آن‌ها ساختار مشابهی دارند. در حال حاضر، 16 شعبه در تهران و 22 شعبه در سایر شهرهای ایران در حال فعالیت می‌باشند. کنگره 60 دارای 6 نقش کلیدی می‌باشد که عبارت‌اند از: نگهبان (بنیانگذار/مدیر)، دیده‌بان (پارلمان 14 نفره کنگره 60 که مسئول برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌های کنگره 60 می‌باشند)، مرزبان‌ها (تیم‌های اجرایی 7 نفره که توسط اعضای هر شعبه برای مدت یک سال انتخاب می‌شوند و مسئول برقراری قوانین در هر شعبه می‌باشند)، مسافر (مسافران، آن‌هایی که به دنبال درمان و رهایی از اعتیاد می‌باشند)، همسفر (همراهان، اعضای خانواده و دوستان فرد مصرف‌کننده که آن‌ها نیز در تمامی فعالیت‌های کنگره 60 حضور دارند) و راهنماها که ناظر بر اجرای برنامه درمانی می‌باشند. هر دیده‌بان (سرپرست)، مسئولیت بخش مشخصی را به عهده دارد به‌عنوان‌مثال: بخش تحقیقات، جهان‌بینی، خانواده، روابط عمومی، خانم‌های مسافر، ورزش و راهنمایان.

سه سطح از راهنمایان در کنگره 60 وجود دارند: (1) کمک راهنما، (2) راهنما و (3) استاد راهنما. کمک راهنما شدن ملزم به 6 ماه ریکاوری (تکمیل شدن پروسه درمان)، تکمیل کلاس‌های آموزشی و قبول شدن در یک آزمون رقابتی است.

این آزمون رقابتی بر 3 حوزه اصلی متمرکز است: (1) دانش فنی درباره مواد مخدر و تأثیر آن بر انسان و نیز متدهای مؤثر و مفید درمانی، (2) جهان‌بینی یا جنبه معنوی پروسه ریکاوری و (3) شایستگی اخلاقی داوطلب که توسط تیم مدیریت مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. مراحل راهنمایی توسط رنگ‌های مختلفی از شال‌ها که در جلسات کنگره 60 استفاده می‌شود از هم شناخته می‌شوند. دیده‌بان (14 نفر)، مرزبان (250 نفر)، راهنماها و کمک راهنماها روی‌هم‌رفته 800 نفر (500 نفر مرد و 300 نفر خانم) همگی از فارغ‌التحصیلان کنگره 60 هستند (آن‌هایی که تحت درمان اعتیاد بوده‌اند و یا خانواده‌هایشان) و همگی به‌صورت داوطلبانه مشغول به خدمت هستند.

جلسه اصلی کنگره 60 یک کارگاه بزرگ است. کارگاه‌های آموزشی معمولاً توسط اعضای قدیمی‌تر کنگره 60 سخنرانی می‌شوند و گاهی نیز اساتید جلسات، اساتید دانشگاه‌ها هستند که به‌صورت داوطلبانه در کنگره 60 حضور پیدا می‌کنند. هر راهنما چندین شاگرد دارد که باهم تشکیل یک لژیون را می‌دهند و بعد از اتمام جلسه اصلی به دورهم جمع می‌شوند. تمامی اعضای لژیون باید در بحث شرکت کنند. نقش این لژیون‌ها مانند نقش خانواده در جامعه بزرگ‌تر کنگره 60 است.

امورات مالی

به‌طور اعم (99.9%) حمایت‌های مالی برای شعب کنگره 60 از کمک‌های داوطلبانه مالی که در انتهای جلسات جمع‌آوری می‌شوند می‌باشد و بعضی از شعب نیز در مکان‌هایی که توسط دولت و یا ارگان‌های دولتی برای آن‌ها فراهم‌شده است، جلسات خود را برگزار می‌کنند. کنگره 60 اخیراً لژیون جدیدی تحت عنوان لژیون مالی در هر شعبه بنا نموده است. هدف لژیون‌های مالی این است که اعضای هر شعبه که ازنظر مالی در وضعیت خوبی قرار دارند بتوانند با شرکت در این لژیون‌ها به فعالیت‌های شعبه خود ازنظر مالی درزمینهٔ خرید زمین و ساخت ساختمان کمک نمایند. هیچ کارمند کنگره 60 دستمزد دریافت نمی‌کند و تمامی نقش‌ها به‌صورت داوطلبانه می‌باشند.

ارتباط با گروه هدف (مصرف‌کنندگان مواد مخدر)

شهروندان ایرانی عموماً از طریق مصاحبه‌های تلویزیونی اعضا، روزنامه‌ها و داستان‌هایی که در مجلات چاپ می‌شوند از وجود کنگره 60 اطلاع دارند. این شفافیت، رایگان بودن خدمات ارائه‌شده و فراهم بودن این خدمات بدون توجه به جنس، سن، اعتقادات مذهبی و باورهای شخصی باعث افزایش تقاضا برای عضویت در کنگره 60 شده است. میزان خدمات ارائه‌شده محدود به فضایی است که در اختیار کنگره 60 قرار دارد و بعضی از شعب به علت محدودیت فضایی از پذیرش اعضای جدید معذور می‌باشند.

فلسفه

فلسفهٔ کنگره 60 در دو کتاب توسط بنیانگذار کنگره 60 مطرح‌شده است: کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر و کتاب عشق (14 وادی برای ریکاوری). این کتاب‌ها برای اعضای کنگره 60 همان نقشی را دارد که «کتاب بزرگ» برای الکلی‌های گمنام و «متن اصلی» برای NA دارد.

کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر برای آموزش اعضا درباره طبیعت اعتیاد و متد دارودرمانی کنگره 60 مورداستفاده قرار می‌گیرد. کتاب عشق (14 وادی برای ریکاوری)، این مطلب را مورد کاوش قرار می‌دهد که چطور درمان موفق اعتیاد، نیازمند «نوسازی کامل باورهای شخصی و نگرش به خود، خانواده، جامعه و جهان هستی است»(به نقل از دژاکام). روی‌هم‌رفته این کتاب‌ها اعتیاد را ی که نوع آسیب‌دیدگی جسمانی، روانی و جهان‌بینی معرفی می‌کنند که برای درمان نیازمند توجه و درمان هر سه این ابعاد هستیم.

پایه اصلی اعتیاد که متدهای درمانی جسمانی کنگره 60 به آن وابسته است بر مبنای چیزی است که دژاکام آن را سیستم ایکس نام‌گذاری نموده است.

سیستم ایکس چیزی است که شامل تمامی نوروترانسمیترها (عصب- رسانه‌ها- مترجم) و هورمون‌های درون بدن انسان می‌شود. تمامی فعالیت‌های معنوی، روانی، احساسی، جنسی و فیزیکی تحت تأثیر این سیستم قرار دارند. برای روشن کردن موضوع من باید تعریفی از اعتیاد بر مبنای فیزیولوژی مطرح نمایم. اعتیاد شامل جایگزینی مزمن مواد مخدر، الکل و داروهای تجویزشده به‌جای مواد افیونی طبیعی داخل بدن ما است—مواد طبیعی بدن مانند دوپامین، اندورفین و سروتونین. هنگامی‌که مواد خارجی مانند مواد مخدر و الکل برای مدت طولانی به بدن وارد می‌شوند، سیستم ایکس به‌طور گسترده‌ای آسیب می‌بیند و این آسیب‌دیدگی باعث به وجود آمدن عدم تعادل، نقصان در عملکرد سیستم‌های فیزیکی جسم می‌شود؛ بنابراین، ما می‌توانیم مواد ذکرشده بالا را آنتی ایکس بنامیم که باعث وارد شدن صدمات جدی به این بخش حیاتی جسم می‌شوند. در حقیقت، فهمیدن و شناختن سیستم ایکس و عوامل آنتی ایکس بخش مهمی در تعریف درمان اعتیاد را به خود اختصاص می‌دهند (نقل از دژاکام).

برای دوباره‌سازی سیستم ایکس آسیب‌دیده، کنگره 60 از اپیوم تینکچر استفاده می‌کند که در مدت 11 ماه به‌صورت تدریجی کاهش داده می‌شود و به مراجع این امکان را می‌دهد که بعد از دوره درمان، آزاد از تمامی مواد مخدر و دیگر مسکرها به زندگی خود ادامه بدهد.

مراحل ریکاوری

مراحل ریکاوری در کنگره 60 به‌صورت سفری در سه مرحله به تصویر کشیده شده است. این مراحل شامل (1) استفاده از داروی جبرانی نگه‌دارنده برای مدت 11 ماه است که بعدازاین مدت داروی نگه‌دارنده قطع می‌شود و ریکاوری ادامه پیدا می‌کند (2) سفری در کشف دنیای درون بدون استفاده از دارو و یا هر مادهٔ دیگر که شامل دوباره جوان شدن فیزیکی، ذهنی و احساسی و خودشناسی است و (3) یک پروسه بدون پایان معنوی در شناختن نظم و اسرار جهان. دو بخش اول این سفر برای درمان اعتیاد کافی است و مرحله سوم به‌عنوان مرحله‌ای رفیع در تکامل معنوی و خدمت به دیگر انسان‌ها مطرح‌شده است. بنیانگذار کنگره 60 احتیاج به مراحل دوم و سوم را به‌صورت ذیل توصیف نموده‌اند:

من از روی تجربیات شخصی می‌توانم بگویم که دنیای یک فرد مصرف‌کننده مانند یک زندان تاریک است که فرد احساس می‌کند در آن زندانی است و فرد در این زندان، ترس، اضطراب، خشم، تحقیر و نبود هویت خود را تجربه می‌کند. برای سفر به‌سوی روشنایی، سلامت و آزادی؛ فرد باید حرکت کند. ما آن را سفر می‌نامیم؛ سفری از ترس به شجاعت، از اضطراب به آرامش، از قهر به مهر، از حقارت به سرافرازی و از بیماری به‌سلامتی. (نقل از دژاکام)

دارودرمانی

پروتکل استفاده از حداقل تریاک موردنیاز برای مرحله اول ریکاوری توسط متد DST تخمین زده می‌شود که شامل 14 پله کاهش تدریجی دوزهای اپیوم تینکچر است. متد DST یک فرمول است که توسط آن مواد، الکل و داروهای اعتیادآور کاهش داده می‌شوند و به صفر می‌رسند. در این متد، D ضریب دژاکام یعنی 0.8 است که هر پله با این ضریب کاهش پیدا می‌کند، S پله است که به معنای باقی ماندن روی هر دوز برای مدت 21 روز است و T نشانگر زمان است که میانگین مدت‌زمان درمان است که به‌طور تقریبی این مدت 11 ماه است. در این متد قبل از شروع درمان باید میزان مصرف روزانه، میزان هر وعده مصرفی و زمان‌های مصرف، در ابتدا مشخص شود. محاسبه میزان اوتی مصرفی توسط یک راهنما و یا کمک راهنمای آموزش‌دیده انجام می‌شود و توسط یک مقام مسئول که نماینده آن شعبه کنگره 60 است مهروموم می‌شود. سپس این کاغذ امضاشده توسط خود فرد به کلینیک برده می‌شود تا میزان اوتی نوشته‌شده را دریافت کند. هدف متد DST این است که ماده مصرفی نباید به‌طور ناگهانی قطع شود بلکه به تعادل بازگرداندن و بازسازی سیستم افیونی درون‌ریز بدن نیازمند تبعیت از پروتکل DST است. هنگامی‌که کاهش تدریجی با استفاده از متد DST به اتمام برسد، پیشنهاد می‌شود که فرد برای مدت یک سال به حضور در برنامه گروه‌درمانی خود ادامه بدهد، بعدازآن شخص می‌تواند به حضور در کنگره 60 خاتمه بدهد یا به‌طور داوطلبانه دریکی از نقش‌های خدماتی در کنگره 60 مشغول به خدمت شود. متد DST برای قطع مصرف سیگار و کاهش وزن نیز در کنگره 60 به کار بسته‌شده است.

آموزش ریکاوری

هسته اصلی پروسه آموزش در کنگره 60، در سری کارگاه‌های آموزشی نهفته است (بیش از 23000 کارگاه آموزشی در سال که به‌طور متوسط 150 نفر در هر کارگاه آموزشی حضور دارند). هر کارگاه آموزشی خود به 5 بخش تقسیم‌شده است: مسافران آقا، مسافران خانم، همسفران آقا، همسفران خانم و مسافران و همسفران. این کارگاه‌های آموزشی فلسفه کنگره 60 درباره اعتیاد و 14 وادی ریکاوری را نقل می‌کنند. 14 وادی در کنگره 60 همان نقشی را دارد که 12 قدم برای الکلی‌های گمنام؛ و کارگاه‌های آموزشی به سبک کلاس‌های 12 قدمی برای درمان اعتیاد در معتادان گمنام ارائه می‌شوند. کارگاه‌های آموزشی برای مدت 3 ساعت و 3 روز در هفته برگزار می‌شوند تا اعضا بتوانند بعد از اتمام کار روزانه خود در این کلاس‌ها حاضر شوند.

حمایت و استادی

بیشتر ساختار کنگره 60 بر مبنای نیاز به روابط عمیق بنانهاده شده است که باید روابطی که در زمان اعتیاد وجود داشته است از میان برود و روابط جدیدی ایجاد بشود که آغاز آن با نقش‌های همسفران و راهنمایان معنی پیدا می‌کند و این نقش‌ها می‌توانند ریکاوری بلندمدت را تضمین نمایند. جامعهٔ کنگره 60 بر مبنای قاعدهٔ «کمک فرد رهاشده از اعتیاد به فرد در حال مصرف» بناشده است. این نوع حمایت دوجانبه در بافت مراسم و فعالیت‌های دیگر گنجانده‌شده است که زندگی در جامعه کنگره 60 را شکل می‌دهند.

محیط اجتماعی ریکاوری

در کنگره 60 بر حضور داشتن در فعالیت‌های ورزشی و اخیراً فعالیت‌های موسیقی و هنر بسیار تأکید شده است. هر هفته یک گردهم آیی بزرگ از مسافران و همسفران در یک پارک بزرگ از ساعت 7 صبح الی 2 بعدازظهر شکل می‌گیرد. در اینجا اعضا دریکی از 14 رشته فراهم‌شده به فعالیت ورزشی می‌پردازند و در رقابت‌های داخلی بین اعضا شرکت می‌کنند. این گردهمایی و رشد نقش ورزش در کنگره 60، سهواً بعد از بسته شدن شعبه اصلی با حکم قضایی اتفاق افتاده است. در طی این مدت، اعضا چاره‌ای جز جمع شدن در پارک نداشتند و در پارک بود که در وقت آزاد خود آغاز به ورزش نمودند. هنگامی‌که 54 روز بعد حکم قضایی فسخ شد، نقش ورزش دیگر جزئی از بافت فرهنگی کنگره 60 شده بود.

تدریجاً، رشته‌های ورزشی دیگر نیز اضافه شدند و بازی‌های سالانه مانند المپیک عقاب طلایی شکل گرفتند. انجمن ورزشی کنگره 60 هرساله مسابقات المپیک مانند را برای رهاشده گاه از اعتیاد در کنگره 60 که اکنون تبدیل به ورزشکاران شده‌اند برگزار می‌کند. مسابقات ورزشی مختلف شامل فوتبال، والیبال، راگبی، تیراندازی باکمان، بدمینتون، تنیس روی میز و ورزش باستانی است. تیم‌های تیراندازی باکمان، راگبی، دارت و ورزش باستانی کنگره 60 به مسابقات در سطح ملی در ایران راه‌یافته‌اند. نقش ورزش بخشی از تغییر هویت در کنگره 60 است.

هنگامی‌که شخصی در جلسات الکلی‌های گمنام خود را معرفی می‌کند می‌گوید: «سلام نام من جان است و من یک الکلی هستم. مدت 6 ماه است که مصرف نکرده‌ام» در کنگره 60 ما می‌گوییم: «سلام من جان هستم یک مسافر، رشته ورزشی راگبی، نام راهنما جانسون، متد درمانی DST، 6 ماه است که رها هستم». این نوع معارفه نقش مهم ورزش دران جی اوی ما را نشان می‌دهد، رشته ورزشی بخشی از هویت شخص می‌شود مه معرفی می‌کند. (نقل از دژاکام در مکاتبات شخصی 2014).

موسیقی (فراگرفتن یک ساز موسیقی یا آواز خواندن)، تئاتر (بازی کردن در یک نمایش) و فعالیت‌هایی از این قبیل مانند اردوی همگانی که بین اعضای تمامی شعب برگزار می‌شود به‌منظور بازسازی هویت شخصی و نوع زندگی فرد در کنگره 60 مورداستفاده واقع می‌شوند. همچنین باید به شکل گرفتن ارزش‌ها و رفتارها در کنگره 60 اشاره نمود، رفتارهایی مانند نظم، وقت‌شناسی و احترام به دیگران در کنگره 60 موردتوجه است که شبیه به آنچه در اولین اجتماعات درمانی دیده می‌شد، می‌باشد.

حمایت کردن

کنگره 60 همچنین از طرق مختلف مانند آموزش عمومی، مشارکت در سیاست‌گذاری‌های کنگره 60 و نیز از طریق پروژه‌های مختلف مانند درخت‌کاری سالیانه فرصت‌هایی برای اعضای خود جهت مشارکت در خدمات عمومی اجتماعی فراهم می‌آورد.

بیشتر مردم تصور می‌کنند که یک مصرف‌کننده مشکلات اخلاقی دارد؛ و او را فردی می‌دانند که خودخواه است و به دیگران اهمیتی نمی‌دهد و نمی‌خواهد که تحت درمان قرار گیرد و معالجه شود. ما می‌خواهیم مفهومی را معرفی کنیم که در آن اعتیاد به‌عنوان یک بیماری در جسم، روان و جهان‌بینی شناخته می‌شود که می‌تواند به‌طور موفقیت‌آمیز تحت درمان قرار بگیرد، مسائل بسیاری برای رسیدن به این مهم باید مدنظر قرار بگیرد. هدف ما به چالش کشیدن متدهای درمان اعتیاد غلط و بی‌فایده است تا بتوانیم از به وجود آمدن حلقه‌های پیاپی شکست در درمان اعتیاد جلوگیری کنیم، چراکه این شکست‌های تکراری در درمان، به اراده و خواست فرد خواستار درمان اعتیاد لطمه وارد کند. ما می‌خواهیم راهی کاربردی و قابل‌اجرا به افراد خواهان ریکاوری ارائه کنیم. ما می‌گوییم اعتیاد در هر مرحله‌ای که باشد کاملاً قابل‌درمان است. ما معتقدیم که اعتیاد به مواد مخدر هیچ مرزی نمی‌شناسد و کودکان هیچ فردی به‌طورقطع از آتش مخرب آن در امان نیستند. ما می‌خواهیم به افراد جامعه این آگاه باش را اعلام کنیم که آن‌هایی که امروز به‌صورت گذرا و تفریحی مواد مخدری مصرف می‌کنند، کاندیدای تبدیل‌شدن به معتادان حرفه‌ای در آینده‌ای نزدیک خواهند بود. ما مداوم و به‌طور همزمان، هم به مصرف‌کننده اشتباه بزرگی که مرتکب شده است را یادآوری می‌کنیم و هم یادآور می‌شویم که اگر شجاعت ورود به برنامه درمانی را داشته باشند، فرصتی برای جبران تمامی تخریبات فراهم خواهد بود. هدف ما پدید آوردن آگاهی درباره طبیعت واقعی اعتیاد برای قانون گزاران و دولتمردان است تا آن‌ها بتوانند تصمیمات درستی در این راستا اتخاذ نمایند. (به نقل از دژاکام سال 2011).

تحقیقات

کنگره 60 درباره بسیاری از موضوعات جدید وابسته به اعتیاد با متخصصان مختلف همکاری داشته است (رفرنس)؛ اما تحقیقی فراگیر درباره سودمندی متدهای مورداستفاده کنگره 60 انجام‌نشده است. درنتیجه، کنگره 60 در حال حاضر با محققان در ایران در بررسی خروجی‌های بلندمدت کنگره 60 در ریکاوری از اعتیاد و نیز با نویسنده این مقاله درباره استفاده از متد DST در درمان مصرف سیگار در میان اعضای کنگره 60 در حال همکاری است.

مباحثه

بعد ازانقلاب ایران در سال 1979، سیاست‌های مربوط به مصرف مواد مخدر از دیدگاه سخت مجرمانه به دیدگاه‌های متعادل‌تر کاهش تقاضا، درمان اعتیاد و حمایت از منابع ریکاوری تغییر پیدا نمود (رفرنس). درباره قسمت حمایت از منابع ریکاوری سیاست حمایت از تشکیل ان جی او دنبال شد (رفرنس). این مطالعه کنگره 60 را به‌عنوان یک ان جی او برجسته مطرح می‌کند که در حال حاضر برای بیش از 20000 نفر و خانواده‌هایشان در 38 شعبه در ایران، درمان اعتیاد را فراهم می‌کند. ویژگی‌های ممتاز در روش کنگره 60 در درمان اعتیاد، شامل پیوستگی جنبه‌های مختلف بیولوژیکی، روانشناسی، اجتماعی و معنوی، یک پروتکل بی‌همتای دارودرمانی، همگامی روش دارودرمانی با یک فرهنگ پویای ریکاوری، مشارکت بالای افراد خانواده و اعضای شبکه اجتماعی وابسته در برنامه درمانی و پروسه حمایتی ریکاوری و یک رویکرد بدیع در استفاده از ورزش، موسیقی و هنر در برنامه درمانی است که برای بازسازی هویت فرد هم در روابط فردی و هم در سبک زندگی روزمره او مورداستفاده قرار می‌گیرند.

در فلسفهٔ کنگره 60، می‌توانید عناصر مختلف درمان اعتیاد را که قطب‌بندی شده است و به‌خوبی به بحث گذاشته‌شده است را بیابید. در تئوری سیستم ایکس، به اعتیاد به‌عنوان یک بیماری متابولیکی نگاه شده است و اصول اصلی روش نگاه‌دارنده با متادون در آن به بحث گذاشته می‌شود (رفرنس) و در تحقیقات بعدی که در مورد نوروبیولوژی اعتیاد به مواد مخدر بوده است تصحیح‌شده است (رفرنس). متد دارودرمانی کنگره 60 که از تئوری ایکس سرچشمه گرفته است از عامل دیگری به‌غیراز متادون (اپیوم تینکچر)، در یک دوره بسیار مهم اما محدود (11 ماه) استفاده کرده است و فرمول آن به‌صورت کاهش تدریجی داروی مورداستفاده و همزمان افزایش حمایت‌های فردی- اجتماعی است.

نقش استفاده از اپیوم در تغییر فرد از وضعیت اعتیاد تا به دورهٔ عاری از هرگونه ماده مخدر در یک نوشتار به‌صورت تخصصی به بحث گذاشته‌شده است (رفرنس) این روش (استفاده از اپیوم) در ویتنام، تایلند، لائوس و میانمار برای سم‌زدایی مورداستفاده واقع شده است (رفرنس). هرچند بزرگ‌ترین و پایدارترین استفاده از شربت تریاک به‌عنوان دارودرمانی برای درمان اعتیاد در کنگره 60 ارائه‌شده است. تجربه کنگره 60 بیانگر این موضوع است که شربت تریاک هم ارزان‌تر و هم ازنظر اجتماعی در ایران نسبت به متادون و بوپرونورفین قابل قبول تر می‌باشد (رفرنس)؛ اما مطالعات و تحقیقاتی برای تأیید ریکاوری بلندمدت در پروتکل کنگره 60 موردنیاز است. آزمایشات در سطح جهانی با استفاده از اوتی برای درمان اعتیاد نیازمند استاندارد سازی فاکتورهای آماده سازی اوتی، انجام آزمایشاتی برای مشخص کردن دوز اوتی و نیز تحقیقات گسترده درزمینهٔ نگهداری و سم‌زدایی با اوتی، متادون و بوپرونورفین است (رفرنس).

همچنین عناصر اجتماع درمانی، برنامه‌های اجتماعی مدل الکلی‌ها، روابط دوجانبه که بر اساس هویت اجتماعی قوی شکل گرفته‌اند، هم صحبتی اجتماعی، فراهم بودن استاد درزمینهٔ ریکاوری، تغییر ارزش‌های شخصی و جهان‌بینی و استفاده از نوشتار مربوط به قسمت ریکاوری برای جهت دادن به ریکاوری را می‌توانید بیابید (ویلیام وایت سال 1998). انتقال در جامعه کنگره 60 از مصرف مواد مخدر و الکل به‌عنوان سفری از دام فرهنگ اعتیاد به سمت درگیر شدن در فرهنگ ریکاوری به تصویر کشیده شده است (ویلیام وایت سال 1996) این بخش آخر تغییر فرهنگ، جای خالی روابط شکل گرفته در زمان مصرف مواد مخدر را را با روابط جدید اجتماعی پر می‌کند و این مسئله همانجایی است که مصرف دوباره مواد مخدر لانه کرده است. کنگره 60 بر روی بهبود و درمان روابط خانوادگی، از طریق مشارکت اعضای خانواده در پروسه درمان و بازسازی شبکه اجتماعی فرد در حال درمان تأکید می‌کند و دو مانع مهم در سر راه ریکاوری در ایران را آدرس دهی می‌کند که عبارت‌اند از: روابط پایدار خانوادگی و مسئله ادامه روابط با دوستان زمان مصرف (رفرنس).

کنگره 60 در پاک کردن اعتیاد از زندگی شخص یک متد بدیع را ارائه می‌کند که در آن میل به مصرف به حداقل میزان خود می‌رسد که این میل نقش مهمی در بازگشت به اعتیاد دارد. همچنین از طریق آموزش و حمایت دوجانبه راهی برای افزایش آنچه کلود و گرانفیلد (سال 2008) «پایتخت ریکاوری» نامیده‌اند ارائه می دهد—عوامل بیرونی و درونی که می‌توانند باعث پایداری بیشتر ریکاوری از اعتیاد شوند. کنگره 60 پروسه‌های کاهشی و افزایشی را به‌صورت سفری از اعتیاد «ریکاوری از» تا سفری به «ریکاوری به» زندگی بدون اعتیاد به تصویر می‌کشد. با در نظر گرفتن نیاز بیشتر برای ترکیب کاهش آسیب و درمان‌های پرهیز از استعمال (رفرنس) و نیز نیاز برای رویکردهایی که بیشتر بر ریکاوری تمرکز دارند تا به نگهداری با متادون (رفرنس)، کنگره 60 یک مثال واضح از این مسئله است که چطور دارودرمانی می‌تواند به حمایت‌های فردی اجتماعی برای افراد و خانواده‌هایشان که به دنبال ریکاوری بلندمدت از اعتیاد هستند، ختم شود.

با در نظر گرفتن بحث‌های مجادله ای و ادامه‌دار میان طرفداران دو رویکرد درمان به روش پرهیز از مصرف (ABT) و درمان با استفاده از دارو (MAT) برای اعتیاد به مواد مخدر، کنگره 60 راه سومی را معرفی می‌کند که مسائل کلیدی هر دو این دیدگاه‌ها را ترکیب می‌کند و نیز مسائل جدیدی را به این روش سوم اضافه می‌کند که در هیچکدام از آن دو روش وجود ندارد. مطالعات نشان می‌دهد که ABT و MAT وسوسه مصرف را کاهش می‌دهند اما تاثیرات متفاوتی بر مکانیسم‌های وابسته به سلسله اعصاب بدن دارند (رفرنس). این مسئله باعث به وجود آمدن این سؤال می‌شود که آیا ترکیب یا استفاده یکی پس از دیگری این روش‌ها می‌تواند خروجی بهتری نسبت به استفاده از هرکدام از آن‌ها به تنهایی داشته باشد یا که خیر. مطالعاتی که چنین ترکیب کردن‌هایی را انجام داده‌اند، شامل ترکیب روش نگه‌دارنده با متادون با روان‌درمانی و یا مشاوره‌های مختلف (رفرنس)، سرویس‌های اجتماعی فرعی (رفرنس)، مشارکت در برنامه‌های حمایتی دوجانبه ریکاوری (رفرنس) و یا برنامه درمانی ادامه‌دار گروهی (رفرنس) امیدوار کننده اما با نتایج ضد و نقیض بوده است. اینچنین مطالعات باید ادامه داده شوند و روش‌های مختلف دارودرمانی و ریکاوری‌های فردی اجتماعی را درزمینهٔ‌های فرهنگی متفاوت ترکیب نمایند.

عناصر بی‌همتایی که در کنگره 60 به‌صورت همزمان مورداستفاده قرار گرفته‌اند نیاز به مطالعات وسیع برای مشخص کردن تاثیرات آن در ریکاوری بلندمدت و نیز مجزا کردن نکات مفید این رویکرد دارد. هدف این مقاله آماده کردن زمینه برای ارائه نتایج چنین تحقیقاتی است که در حال حاضر در حال انجام می‌باشند.

لازم به ذکر است که:

آقای حسین دژاکام کمک ارزشمندی در آماده نمودن این مقاله به اینجانب نموده است و نیز احسان رنجبر تعداد زیادی ترجمه برای ارتباطات میان نویسنده و آقای دژاکام به انجام رسانده است.

رفرنس ها:

 
Afkhami, A. A. (2009). From punishment to harm reduction: Resecularization of addiction in contemporary Iran. In A. Gheissari (Ed.), Contemporary Iran: Economy, society, politics (pp. 194–210). Oxford, England: Oxford University Press. Ahmadi, J. (2002). Buprenorphine maintenance treatment of heroin dependence: The first experience from Iran. Journal of Substance Abuse Treatment, 22(3), 157–159. doi:10.1016/S0740-5472(02)00222-2 Ahmadi, J., Arabi, H., & Mansouri, Y. (2003). Prevalence of substance use among off- spring of opioid addicts. Addictive Behaviors, 28, 591–595. doi:10.1016/S0306- 4603(01)00260-X Ahmadi, J., Babaee-Beigi, M., Alishahi, M., Maany, I., & Hidari, T. (2004). Twelve- month maintenance treatment of opium-dependent patients. Journal of Sub- stance Abuse Treatment, 26, 6–64. doi:10.1016/S0740-5472(03)00141-7 Ahmadi, J., & Motamed, F. (2003). Treatment success rate among Iranian opioid dependents. Substance Use & Misuse, 38(1), 151–163.doi:10.1081/JA-120016571 Ahmadi, J., Pridmore, S., Alimi, A., Cheraghi, A., Arad, A., Parsaeyan, H., : : : Kian- pour, M. (2007). Epidemiology of opium use in the general population. Amer- ican Journal of Drug and Alcohol Abuse, 33(3), 483–491. doi:10.1080/0095299 0701301293 Ali, R., Jittiwutikarn, J., Hall, J., White, J., Christie, P., Bochner, F., : : : Gray, J. (2000). Tincture of opium and the use of heroin in Adelaide’s Vietnamese
Downloaded by [William L. White] at 04:49 16 July 2015 
342 W. L. White
community (DASC Monograph No. 7 Research Series). Adelaide, Australia: Drug and Alcohol Services Council. Aliverdinia, A., & Pridemore, W. A. (2008). An overview of the illicit narcotics problem in the Islamic Republic of Iran. European Journal of Crime, Criminal Law and Criminal Justice, 16, 155–170. doi:10.1163/157181708X308434 Ataee, M., Jouybari, A., Alavijeh, M. M., Aghaei, A., Mahboubi, M., & Motlagh, F. Z. (2014). Factors related with intention to methadone maintenance treatment among Iranian men addicts. Life Science Journal, 11(4s), 228–231. Auriacombe, M., Grabot, D., Daulouède, J. P., Vergnolle, J. P., O’Brien, C., & Tignol, J. (1993). Alternatives to methadone maintenance: Laudanum, buprenorphine. In L. Harris (Ed.), Problems of drug dependence, 1992: Proceedings of the 54th Annual Scientific Meeting the College on Problems of Drug Dependence, Inc. research monograph 132 (p. 308). Rockville, MD: U.S. Department of Health and Human Services. Auriacombe, M., Grabot, D., Daulouède, J.-P., Vergnolle, J.-P., O’Brien, C., & Tignol, J. (1994). A naturalistic follow-up study of French-speaking opiate-maintained heroin-addicted patients:Effects on biopsychosocial status. Journal of Substance Abuse Treatment, 11(6), 565–568. doi:10.1016/0740-5472(94)90008-6 Calabrese, J. (2007). Iran’s war on drugs: Holding the line? The Middle East Institute, Policy Brief, 3, 1–18. Retrieved from http://www.mideasti.org/content/irnas- war-drugs-holding-line?pageD16 Chandrasena, R. (1980). Management of opium dependence in a general hospital psychiatry unit. British Journal of Addiction, 75(2), 163–167.doi:10.1111/j.1360- 0443.1980.tb02441.x Cloud, W., & Granfield, R. (2008). Conceptualizing recovery capital: Expansion of a theoretical construct. Substance Use and Misuse, 43(12/13), 1971–1986. doi:10.1080/10826080802289762 Dahmardehei, M., & Rafaiee, R. (2012). Opium syrup distribution, limitation and challenges. Zahedan Journal of Research in Medical Sciences, 16(6), 48. Day, C., Nassirimanesh, B., Shakeshaft, A., & Dolan, K. (2006). Patterns of drug use among a sample of drug users and injecting drug users attending a general practice in Iran. Harm Reduction Journal, 3, 2. doi:10.1186/1477-7517-3-2 De Leon, G., Staines, G. L., Perlis, T. E., Sacks, S., McKendrick, K., Hilton, R., & Brady, R. (1995). Therapeutic community methods in methadone maintenance (Passages): An open clinical trial. Drug and Alcohol Dependence, 37, 45–57. doi:10.1016/0376-8716(94)01057-R Dezhakam, H. (2011a). Crossing the zone 60 degrees below zero. Tehran, Iran: Congress 60. Dezhakam, H. (2011b). Love: Fourteen valleys for recovery. Tehran, Iran: Congress 60. Dolan, K., Salimi,S., Nassirimanesh, B.,Mohsenifar, S., Allsop,D., & Mokri, A. (2011). Characteristics of Iranian women seeking drug treatment. Journal of Women’s Health, 20(11), 1687–1691. doi:10.1089/jwh.2010.2694 Dolan, K., Salimi, S., Nassirimanesh, B., Mohsenifar, S., & Mokri, A. (2011). The establishment of a methadone treatment clinic for women in Tehran, Iran. Journal of Public Health Policy, 32, 219–230. doi:10.1057/jphp.2011.10 Dole, V. P., & Nyswander, M. E. (1967). Heroin addiction—a metabolic disease. Archives of Internal Medicine, 120, 19–24. doi:10.1001/archinte.1967.00300010 021004
Downloaded by [William L. White] at 04:49 16 July 2015 
Addiction Recovery in Iran 343
Dole, V. P., Nyswander, M. E., & Kreek, M. J. (1966). Narcotic blockade. Archives of Internal Medicine, 118, 304–309. doi:10.1001/archinte.1966.00290160004002 Eskandarieh, S., Nikfarjam, A., Tarjoman, T., Nasehi, A., Jafari, F., & Saberi-Zafargh- andi, M.-B. (2013). Descriptive aspects of injection drug users in Iran’s national harm reduction program by methadone maintenance treatment. Iran Journal of Public Health, 42(6), 588–593. Esmaeli, H.-R., Ziaddinni, H., Nikravesh, M.-R., Baneshi, M.-R., & Nakhaee, N. (2014). Outcome evaluation of the opioid agonist maintenance treatment in Iran. Drug and Alcohol Review, 33(2), 186–193. doi:10.1111/dar.12112 Evans, A. C., White, W. L., & Lamb, R. (2013). The role of harm reduction in recovery- oriented systems of care: The Philadelphia experience. Philadelphia, PA: Depart- ment of Behavioral Health and Intellectual disAbility Services. Retrieved from http://www.williamwhitepapers.com/pr/Recovery%20and%20Harm%20 Reduction%20In%20Philadelphia.pdf (Accessed June 15, 2015) Farnam, R. (2005). Substance abuse in Iran: A brief overview. Retrieved from http:// uclaisap.org/slides/dssat2005/Farnam.pdf Farnia, M., Ebrahimi, E., Shams, A., & Zamani, S. (2010). Scaling up methadone maintenance treatment for opioid-dependent prisoners in Iran. International Journal of Drug Policy, 21, 422–424. doi:10.1016/j.drugpo.2010.03.008 Fathi,N. (2008,June 27). Iran fights scourge of addiction in plain view, stressingtreat- ment. New York Times. Retrieved from http://www.nytimes.com/2008/06/27/ world/middleeast/27addiction.html?pagewantedDall&_rD0 Figg-Franzoi, L. (2011). Maslahat, the state and the people: Opium use in the Islamic Republic of Iran. Crime, Law and Social Change, 56(4), 421–438. doi:10.1007/ s10611-011-9326-1 Ghanizadeh, A., Ashkani, H., & Maany, I. (2000). Comorbidity of psychiatric disor- ders in Iranian treatment-seeking opioid addicts. Iranian Journal of Medical Sciences, 25(1&2), 25–30. Gruber, V. A., Delucchi, K. L., Kielestein, A., & Batiki, S. L. (2008). A randomized trial of 6-month methadone maintenance with standard or minimal counseling versus 21-day methadone detoxification. Drug and Alcohol Dependence, 94, 199–206. doi:10.1016/j.drugalcdep.2007.11.021 Iranian National Center for Addiction Studies. (2007). Iranian National Center for Addiction Studies. Iranian Journal of Psychiatry and Behavioral Sciences, 1(1), 41–42. Jittiwutikarn, J., Ali, R., White, J. M., Bochner, F., Somogyi, A. A., & Foster, D. J. R. (2004). Comparison of oral tincture of opium and methadone to control opioid withdrawal in a Thai treatment centre. British Journal of Clinical Pharmacology, 58(5), 536–541. doi:10.1111/j.1365-2125.2004.02209.x Kellogg, S. H. (2003). On ‘‘gradualism’’ and the building of the harm reduction— abstinence continuum. Journal of Substance Abuse Treatment, 25, 241–247. doi:10.1016/S0740-5472(03)00068-0 Kobra, L., Mohammad, B. N., & Alireza, S. S. (2012). Quality of life in patients on methadone maintenance treatment: A three-month assessment. Journal of the Pakistan Medical Association, 62, 1003–1007. Koob, G. F. (2009). Dynamics of neuronal circuits in addiction: Reward, antireward, and emotional memory. Pharmacopsychiatry, 42, S32–S41. doi:10.1055/s-0029- 1216356
Downloaded by [William L. White] at 04:49 16 July 2015 
344 W. L. White
Kreek, M. J. (2000). Methadone-related opioid agonist pharmacotherapy for heroin addiction: History, recent molecular and neurochemical research and future in mainstream medicine. Annals of the New York Academy of Sciences, 909, 186– 216. doi:10.1111/j.1749-6632.2000.tb06683.x Kreek, M. J. (2010). Overview and historical perspective of four papers presented on research related to the endogenous opioid system. Drug and Alcohol De- pendence, 108, 195–199. doi:10.1016/j.drugalcdep.2010.03.003 Lavitt, J. (2014). The crescent and the needle: The remarkable rise of NA in Iran. Re- trievedfrom http://www.thefix.com/content/Iran-Narcotics-Anonymous-phone- moneon-Lavitt2099?pageDall Maarefvand, M., Ghiasvand, H. R., & Ekhtiari, H. (2013). Drug craving terminology among opiate dependents: A mixed method study. Iranian Journal of Psychi- atry, 8(2), 97–103. Maltais, K. (2011). 20,000 Iranian addicts gather to celebrate recovery. Retrieved from http://www.thefix.com/content/200000-iranian-addicts-gather-celebrate- recovery Marlatt, G. A., Blume, A. W., & Parks, G. A. (2001). Integrating harm reduction ther- apy and traditional substance abuse treatment. Journal of Psychoactive Drugs, 33(1), 13–21. doi:10.1080/02791072.2001.10400463 Matthee, R. (2005). The pursuit of pleasure: Drugs and stimulants in Iranian history, 1500–1900. Princeton, NJ: Princeton University Press. McLellan, A. T., Hagan, T. A., Levine, M., Gould, F., Meyers, K., Bencivengo, M., & Durell, J. (1998). Supplemental social services improve outcomes in public ad- diction treatment. Addiction, 93(10), 1489–1499. doi:10.1046/j.1360-0443.1998. 931014895.x McLellan, A. T., Woody, G. E., Luborsky, L., & Goehl, L. (1988). Is the counselor an ‘active ingredient’ in substance abuse rehabilitation? An examination of treat- ment success among four counselors. Journal of Nervous and Mental Disease, 176, 423–430. Mehrjerdi, Z. A. (2013). Crystal in Iran: Methamphetamine or heroin kerack. DARU Journal of Pharmaceutical Sciences, 21, 22. doi:10.1186/2008-2231-21-22 Mehrjerdi, Z. A., & Zarghami, M. (2013).Maintenance therapy with opium tincture for injecting drug users: Implications for prevention from viral infections. Hepatitis Monthly, 13(4), E8334. doi:10.5812/hepatmon.8334 Mirlashari, J., Demirkol, A., Salsali, M., Rafiey, H., & Jahahbani, J. (2012). Early child- hood experiences,parenting and the process of drug dependency among young people in Tehran, Iran. Drug and Alcohol Review, 31(4), 461–468. doi:10.1111/ j.1465.3362.2011.00384.x Moeni, M., Razzaghi, O. M., Mahmood, M., & Pashaeie, T. (2014). Analysis of retention among a sample of opioid dependents participating in the Methadone Maintenance Treatment Program in Iran. Journal of the School of Public Health and Institute of Public Health Research, 11(3), 55–64. Mohammad, K. A., Hassan, S., & Dariush, B. (2011). Crack in Iran: Is it really cocaine? Journal of Addiction Research & Therapy, 2, 107. doi:10.4172/2155- 6105.1000107 Mohammad, K. (2007, March 25). Iran’s in a fix. The Daily Mail (London). Mohammadpoorasl, A., Fakhari, A., Akbari, H., Karimi, F., Bostanabad, M. A., Ros- tami, F., & Hajizadeh, M. (2012). Addiction relapse and its predictors: A prospec-
Downloaded by [William L. White] at 04:49 16 July 2015 
Addiction Recovery in Iran 345
tive study. Journal of Addiction Research & Therapy, 3, 122. doi:10.4172/2155- 6105.1000122 Mokri, A. (2002). Brief overview of the status of drug abuse in Iran. Archives of Iranian Medicine, 5(3), 184–190. Movaghar, A. R., Langroodi, Z. M., Ahmadi, S. D., & Esmaeili, M. A. (2011). A qualitative study of specific needs of women for treatment of addiction. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology, 17(2), 116–125. Namdarpour, F., & Iravani, M. R. (2013). The survey study effect of feedback on the willingness of Holland’s theory of interest the spouses of addicts, the quality of life. Journal of Social Issues & Humanities, 1(4), 45–48. Narimani, M., & Sadeghieh, S. A. (2008). A study of the rate and causes of addiction relapse among volunteer addicts seeking help at the Center for the Prevention of Addiction affiliated to the Welfare Organization, Ardabil Province, Iran. Research Journal of Biological Sciences, 3(2), 258–264. Nataparan, C. (2000). Methadone maintenance and harm reduction in Northern Thailand. Retrieved from http://www.drugtext.org/Opiates-heroin-methadone/ methadone-maintenance-and-harm-reduction-in-northern-thailand.html Rahimi-Movaghar, A., Hefazi, M., Davoli, M., Amato, L., Amin-Esmaeili, M., Sahimi- Izadian, E., & Yousefi-Nooraie, R. (2009). Pharmacological therapies for man- agement of opium withdrawal. Cochrane Database of Systematic Reviews, 1, Art. No. CD007522. doi:10.1002/14651858.CD007522 Rahimi-Movaghar, A., Khastoo, G., Razzaghi, E., Saberi-Zafarghandi, M. B., Noroozi, A. R., & Jar-Siah, R. (2011b). Compulsory methadone maintenance treatment of severe cases of drug addiction in a residential setting in Tehran, Iran (1): Process evaluation. Payesh Health Monitor, 10(4), 493–503. Rahimi-Movaghar, R., Khastoo, G., Razzaghi, E., Saberi-Zafarghandi, M. B., Norrozi, A. R., & Jar-Siah, R. (2011a). Compulsory methadone maintenance treatment of severe cases of drug addiction in a residential setting in Tehran, Iran: Outcome evaluation in two and six-month follow-up. Payesh Health Monitor, 10(4), 505– 514. Rahimi-Movaghar, R., Mohammad, K., & Razzaghi, E. M. (2002). Trend of drug abuse situation in Iran: A three-decade review. Hakim Research Journal, 5(3), 171– 181. Rahimpour, R., Khankeh, H. R., Khoshknab, M. F., Farhoodian, A., & Farzi, F. (2012). The evaluation of marital adjustment of the addicts in Isfahan NA groups and their couples. Iranian Rehabilitation Journal, 10(15), 13–17. Razzaghi, E. M., Rahnimi, A., Hosseni, M., Madani, S., & Chaterjee, A. (1999). Rapid Situation Assessment (RSA) of drug abuse in Iran (1998–1999). Tehran, Iran: Ministry of Health, I.R. of Iran and United Nations International Drug Control Program State Welfare Organizations, Prevention Department. Richards, I., & Henry-Edwards, S. (2002). Proceedings Workshop for Pharmacother- apies to Manage Opioid Dependence in Asia, Beijing, August 5–7. DASC Mono- graph No. 12 Research Series. Adelaide, Australia: Drug and Alcohol Services Council. Roshani, B., Jalali, A., Bidhendi, S., Ezzati, E., & Mahboubi, M. (2014). Study the causes of relapse among Iranian drugs users in Kermanshah. Life Science Jour- nal, 11(1s), 66–71.
Downloaded by [William L. White] at 04:49 16 July 2015 
346 W. L. White
Rouhani, S., Kheirkhak, F., Salarieh, I., & Abedi, S. (2012). Quality of life, its early change and retention in MMT programs in Iran: Evidence for policymakers and service providers. Life Science Journal, 9(3), 2633–2638. Sadir, N., Shojaei, M., Moadab, K., Ababasi, R., Bahrampour, A., & Nakjhee, N. (2013). Outcome evaluation of therapeutic community model in Iran. International Journal of Health Policy Management, 1(2), 131–135. Sayyah, S. (2006, June 8). Narcotics Anonymous in Iran. Payvand News of Iran. Retrieved from http://www.pavand.com.news/o6/jun/1070.html Schwartz, R. P., Kelly, S. M., O’Grady, K. E., Gandhi, D., & Jaffe, J. H. (2011).Random- ized trial of standard methadone treatment compared to initiating methadone without counseling: 12-month findings. Addiction, 107, 943–952. doi:10.1111/ j.1360-0443.2011.03700.x Shahrbabaki, M. E., Ziaaddini, H., Doost, A. A. H., Ghasemi, M., Shahrbabaki, P. E., Nouri, R. A., & Sharrbabaki, N. S. (2011). Methadone treatment in Iranian opiate addicts: A preliminary report. Addiction & Health, 3(1/2), 53–60. Shariatirad, S., & Maarefvand, M. (2013). Sanctions against Iran and the impact on drug use and addiction treatment. International Journal of Drug Policy, 24(6), 636–637. doi:10.1016/j.drugpo.2013.04.003 Sharifi, H., Kharaghani, R., Sigari, S., Emami, H., Sadr, M., & Masjedi, M. R. (2012). Common methods to treat addiction in treatment-rehabilitationcenters in Tehran. Iranian Journal of Public Health, 41(4), 63–68. Shekarchizadeh, H., Ekhtiari, H., Khami, M. R., & Virtanen, J. I. (2012). Patterns of pre-treatment drug abuse, drug treatment history and characteristics of addicts in methadone maintenance in Iran. Harm Reduction Journal, 9, 18. doi:10.1186/ 1477-7517-9-18 Somogyi, A. A., Larsen, M., Abadi, R. M., Jittiwutikarn, J., Ali,R., & White, J. M. (2008). Flexible dosing of tincture of opium in the management of opioid withdrawal: Pharmacokinetics and pharmacodynamics. British Journal of Pharmacodynam- ics, 66(5), 640–647. doi:10.1111/j.1365-2125.2008.03277.x Sorensen, J. L., Andrews, S., Delucchi, K. L., Greenberg, B., Guydish, J., Masson, C. L., & Shopshire, M. (2009). Methadone patients in the therapeutic commu- nity: A test of equivalency. Drug and Alcohol Dependence, 100(1/2), 100–106. doi:10.1016/j.drugalcdep.2008.09.009 Tabatabaei-Jafari, H., Ekhtiari, H., Ganjgahi, H., Hassani-Abharian, P., Oghabian, M. A., Moradi, A, : : : Zarei, M. (2014), Patterns of brain activation during craving in heroin dependents successfully treated by methadone maintenance and abstinence-based treatments. Journal of Addiction Medicine, 8(2), 123–129. doi:10.1097/ADM.0000000000000022 Tanner, I. (2013, August 23). The lion chases away the dragon: Iran’s drug treatment programs are among the world’s most progressive. The Majalla: The Leading Arab Magazine. Retrieved from http://www.majalla.com/eng/2013/08/article 55244942. Tavakoli, M. (2013). The influence of detoxification on the quality of life in substance addicts lives with 40–65 years of age referring to the charity Congress60. Iranian Journal of Ageing, 6(23), 3. Retrieved from http://www.yektawebsite.ir/salm and/search.php?slc_langDen&sidD1&authDTavakoli
Downloaded by [William L. White] at 04:49 16 July 2015 
Addiction Recovery in Iran 347
Tavakoli, M., Sahaf, R., Ghaffari, S., Farhoudian, A., & Hayatbakhsh, R. (2012). Cost benefit analysis of detoxification in addicts over 40 in human recovery population (Congress 60). Quarterly Journal of Rehabilitation, 12(5), 52–57. Trigo, J. M., Martin-Garcia, E., Berrendero, F., Robledo, P., & Maldonado, R. (2010). The endogenous opioid system: A common substrate in drug addiction. Drug and Alcohol Dependence, 108, 183–194. doi:10.1016/j.drugalcdep.2009.10.011 White, W. L. (1996). Pathways from the culture of addiction to the culture of recovery. Center City, MN: Hazelden. White, W. L. (1998). Slaying the dragon: The history of addiction treatment and recovery in America. Bloomington, IL: Chestnut Health Systems. White, W. L. (2011). An addiction recovery community in the Islamic Republic of Iran: An interview with Mr. Hossein Dezhakam, founder, Congress60. Retrieved from http://www.williamwhitepapers.com/pr/2011%20Iran%20Mr%20Hossein% 20Dezhakam.pdf White, W. L. (2012a). Medication-assisted recovery from opioid addiction: Historical and contemporary perspectives Journal of Addictive Diseases, 31(3), 199–206. doi:10.1080/10550887.2012.694597 White, W. L. (2012b). Smoking cessation within a recovery community: An interview with Hossein Dezhakam, Congress60, Iran. Retrieved from http://www.william whitepapers.com/pr/2012%20Smoking%20Cessation%20in%20Congress60%20 Hossein%20Dezhakam%2C%20Iran.pdf White, W. L., Campbell, M. D., Spencer, R. A., Hoffman, H. A., Crissman, B., & DuPont, R. L. (2014). Participation in Narcotics Anonymous and Alcoholics Anonymous and abstinence outcomes of 322 methadone maintenance patients. Journal of Groups in Addiction and Recovery, 9(1), 14–30. doi:10.1080/1556035 X.2014.888883 White, W. L., & Torres, L. (2010). Recovery-oriented methadone maintenance. Chicago, IL: Philadelphia Department of Behavioral Health and Intellectual disAbility Services and Northeast Addiction Technology Transfer Center, Great Lakes Addiction Technology Transfer Center. Zamani, S., Kihara, M., Gouya, M., Vazirian, M., Nassirimanesh, B., Ono-Kihara, M., : : : Icikawa, S. (2006). High prevalence of HIV infection associated with incar- ceration among community-based injecting drug users in Tehran, Iran. Journal of Acquired Immune Deficiency Syndromes, 42(3), 342–346.doi:10.1097/01.qai. 0000219785.81163.67 Zarrindast, M.-R., Sahraei, H., & Dejakam, H. (2010). New dimension in drug addic- tion therapy. Basic and Clinical Neuroscience, 1(4), 67–68. Ziaaddini, H., & Ziaaddini, R. (2005).The household surveyof drug abuse in Kerman, Iran. Journal of Applied Sciences, 5(2), 380–382.
 

مترجم احسان رنجبر

منبع کنگره 60

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .