فکر میکنم حدود 2 سال است که این دستور جلسه مابین دستور جلسات دیگر کنگره توسط نگهبان محترم کنگره 60 قرار دادهشده است.وقتی وارد کنگره 60 شدم ، ارتباط دستور جلسات را با درمان اعتیاد درک نمیکردم و همیشه پیش خودم تیپر کردن مواد مخدر را راه خلاص شدن و رهایی میدانستم.
اعتیاد یک بیماری است ولی چون یک بیماری است فقط یک خرابی در ساختارهای انسان ایجاد نمیکند. همیشه و در تمام انواع مصرفکنندگان تخریبهایی عظیم و از جهات گوناگون بر جسم ، جان ، روان و... وارد کرده است. اعتیاد همانند یک کلاف سیم برقی است دارای سیمهای متعدد و رنگی که در اثر مصرف بخش اعظم آن قطعشده و بههمپیچیده شده است. سیمهایی که هرکدام وظیفه ارسال پالس مسئولیتی را در انسان دارند.
هیچگاه فکرش راهم نمیکردم که بندهای زیر در درمان و برقراری اتصال سیمهای پاره اعتیاد اینقدر حیاتی و مهم باشند:
اهمیت ورزش در درمان اعتیاد، اهمیت خوابوبیداری صبح زود، اهمیت فرمانبردار بودن، اهمیت خدمت کردن، محبت کردن، تفکر نمودن، مسئولیت پذیرفتن، خوردن شربت دارو به سروقت، نظم و حضور و ... که اگر بخواهم بازهم فقط تیترشان را بنویسم ، چندصفحهای خواهد شد.
و این هفته هم در مورد کار، تحصیل و قدرت، به هر جهت تمامی این مطالب در سه رأس مثلث درمان میگنجد (جسم، روان و جهانبینی) برخی میاندیشند که نوشتارها و آموزشها در کنگره 60 فقط مربوط به ضلع جهانبینی میشود، درصورتیکه اینگونه نیست، برخی از نوشتارها و آموزهها در بازسازی شهر وجودی و جسم و راهاندازی سیستم ضد درد بدن و همچنین دستگاههای شبه افیونی حرف اول را میزنند، برنامههایی که راهنمایان محترم به شاگردانشان میدهند ازایندست است. برخی از علوم در کنگره ما را در به تعادل رسیدن روانی در طول سفر و در کنار به تعادل رسیدن جسم ، همراهی میکنند. برخی هم مستقیماً جهانبینی ما را غربال و بازسازی میکنند.
اعتیاد ، بیماری آلوده کردن حسهاست ، از طرفی هم حس اولین نیروی بهکارگیری قوه عقلی انسان است. درنتیجه ، یک مصرفکننده نمیتواند با حسهای آلوده و بستهشده، تصمیمات درستی برای انتخاب و انجام کارش اتخاذ کند.و یا به دلیل ناامیدی همواره از این شاخه به شاخه دیگری میپرد و امواج نیروهای بازدارندهای که منیت را تقویت میکنند، در مقابل آموزش و کسب هرگونه دانشی مقاومت نشان میدهند.
اما قدرت در این دستور جلسه ، زور بازو نیست یا فقط توانایی جسمی نیست هرچند که توانایی جسمی هم از اهمیت بالایی برخوردار است. ما در کنگره آموختیم که انسان از دو بخش صور آشکار و صور پنهان تشکیلشده است. یک نفر مصرفکننده مواد مخدر فقط صور آشکار خود را درگیر با اعتیاد میبیند و از طرف دیگر نمیداند که چه ضربه مهلکی بر صور پنهان خود زده است.
قدرت در این مثلث (کار – تحصیل – قدرت) جایگاهش با جایگاه تفکر در مثلث دانایی یکسان است. چون برای به دست آوردن هر نیرو و قدرتی و هرگونه ای از انرژی ، بایستی در ابتدا ساختار مولد آن نیرو را درست کرد و همه میدانیم که با تفکر ساختارها آغاز میگردد. از دیدگاه من مثلث بسیار کارآمد (کار – تحصیل و قدرت) منطبق بر مثلث دانایی و یا لایهای از مثلث دانایی است بدین گونه که (کار و تجربه باهم) (تفکر و قدرت باهم) و (آموزش و تحصیل هم باهم) ، امید است با قرار گرفتن در مسیر صحیح درمان کنگره، تمام کسانیکه خواستهاش رادارند، در مسیر صحیح درمان کنگره، به بالاترین درجات از کسب علم و تقویت پایههای مالی خود برسند و همچنین در هر دو صور آشکار و پنهان قدرتمند بشوند.
نویسنده : مسافر اشکان
لژیون : آقای امیررضا زال
نگارنده : مسافر مجتبی
منبع كنگره 60 : وبلاگ نمايندگي صالحي
- تعداد بازدید از این مطلب :
4444