English Version
English

وعده خداوند دروغ نیست ؛دومین سال رهایی مسافر فرزاد

وعده خداوند دروغ نیست ؛دومین سال رهایی مسافر فرزاد

به نام قدرت مطلق الله

 

روز پنجشنبه اول مردادماه 94 یازدهمین جلسه از دور پانزدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی عمان سامانی به نگهبانی مسافر فریدون ،   دبیری مسافر اسماعیل و استادی مسافر محمد با دستور جلسه‌های کار تحصیل قدرت و تولد دومین سال رهایی مسافر فرزاد رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

 

سخنان استاد :

 به خاطر خدمت کردن در کنگره 60 از خداوند سپاسگزارم، امروز دو دستور جلسه داریم.

درNGO های دیگر شخص برای مدت‌ها نمی‌تواند کار کند خودِ من هم‌زمانی که  در NGO دیگر  ترک کرده بودم  تا سه ماه نمی‌توانستم کارکنم و بعد از 3 ماه هم ، دیگر از کار کردن می‌ترسیدم .

ولی در کنگره 60 شخص در همه حال می‌تواند کار کند حتی اگر در سفر اول باشد ممکن است راندمان کار او حدود ده درصد پایین  آید.یعنی در سفر اول اگر تو 10 ساعت کار می‌کردی الآن 9 ساعت می‌توانی کارکنی.

حال چرا  این دستور جلسه را در کنگره قراردادند؟ قدرت مرد پول است.پول در جهان ما معادل انرژی است اگر پول داشته باشی می‌توانی خرید کنی و انرژی‌داری و سرحال هستی.برای به دست آوردن پول هم باید سرکار بروی، اگر شخصی پولدار هم باشد  برای  اینکه  بتواند زنده بماند ، زندگی کند و سالم باشد باید کار کند.بخشی از کار کردن برای پول درآوردن است بخش‌های دیگر برای تفریح است.پس در همه حال باید کارکنی.ولی نباید اسیر پول باشی یا اینکه فقط پول را ذخیره کنی و اصلاً خرج نکنی.

آقای مهندس دیروز فرمودند که همه باید سرکار بروند.حالا اگر از جایی هم بازنشسته شدید جای دیگری باید سرکار بروید،در کنار کار باید تحصیل یعنی درس خواندن را  ادامه بدهی.پیامبر فرمودند

زگهواره تا گور دانش بجوی.

خیلی از مسافران کنگره 60 بعد از رهایی به تحصیل خودشان ادامه دادند.مثلاً مسافر فرزاد هم که امروز تولدش است بعد از سفر اول به تحصیل ادامه داد.

قدرت: قدرت  به معنی پهلوان شدن نیست بلکه، یعنی قدرت انجام دادن دانسته‌های خودمان را داشته باشیم.مثلاً شخصی که سواد و تحصیلات بالا دارد زودتر از بقیه می‌تواند مطالب کنگره را یاد بگیرد.پس اگر فردی هم کم‌سواد است به تحصیلات خودش ادامه بدهد.شخصی در کنگره بود که خیلی دوست داشت خدمت کند ولی چون سواد نداشت نمی‌توانست دبیر شود به خاطر عشقی که به خدمت داشت تحصیلات خودش را ادامه داد دبیر شد و بعد هم نگهبان شد.

 

و اما دومین سال رهایی مسافر فرزاد  :

 

بعضی از اشخاص در کنگره احتیاج به معرفی کردن ندارند یک گل وقتی زیباست و عطر خوبی دارد آیا با زبان بیان می‌کند؟ در کنگره بعضی افراد در همه زمینه‌ها پویا و کوشا هستند.در کنگره شخص باید هم ازلحاظ ادب ، آموزش دیدن، خدمت کردن، کمک‌های مالی و ... فعال باشد.شب اولی که فرزاد باحال خیلی خراب آمده بود از پله یک‌وجبی نمی‌توانست بالا بیاید و صورت و بدن به خاطر مصرف آمفتامین پر از جوش‌های چرکی بود.ایشان با مادرشان تشریف آوردند و من وقتی ایشان را دیدم  یاد خودم افتادم.

برای مسافر خیلی سخت است که بااین‌همه تخریب ابتدای راه درست سفر کند . ولی خوب سفر کرد پله‌ها را خراب نمی‌کرد و یک روز عقب و جلو نمی‌شد. شخصی که آمفتامین مصرف می‌کند ممکن است دچار فراموشی هم بشود ولی این‌قدر دقیق حساب می‌کرد و به دفترچه خودش دقت می‌کرد،جلساتش رو دقیق و منظم می‌آمد و غیبت نداشت و ماحصلش هم حال خوشی است که امروز دارد او درمان و رهایی را به دست آورد و به چشمه جوشان تبدیل شد.

اگر مسافران فقط برای رهایی به کنگره می‌آیند اصلاً نباید بیایند  جای دیگری بروند.اگر دنبال شال کمک راهنمایی هستید به اینجا بیایید.اگر در دنیا بتوانی یک شخص را به راه راست هدایت کنی بهشت برین را برای خودت خریده‌ای.اگر هر شخصی بهشت را می‌خواهد باید محبت را به کار بگیرد  برای دریافت بهشت باید محبت را کاشت،. اما در کنگره ما آغازی نمودیم که پایانی ندارد.

به فرزاد ، به پدر مادر و اعضاء خانواده‌شان تبریک می‌گویم،خدمت آقای مهندس و خانواده محترمشان ، کمک راهنمایانی که اینجا هستند به تک‌تک رهجوهای مسافر فرزاد و به تک تک شما تبریک می‌گویم.قدر راهنماهای خود را بدانید.قدر بدانید تا قدرتان را بدانند.

 

اعلام سفر مسافر فرزاد

 

 

مدت تخریب : 10 سال آنتی ایکس مصرفی : الکل ، تریاک ، شیره ،متادون ، شیشه ، هروئین مدت سفر اول :10  ماه و 20 روز روش درمان :  DST و با داروی OT نام راهنما : آقای محمد حیدری رشته ورزشی : بسکتبال رهایی : 2 سال و 2 ماه و چند روز

آرزوی مسافر فرزاد

 

آرزو می‌کنم انشا الله به‌زودی با زمین و ساختمانی که از خودمان می‌سازیم نمایندگی عمان سامانی شهرکرد گسترش پیدا کند .

 

آرزوی همسفر پروانه

 

آرزو می‌کنم عزیزانی که با خواسته قلبی وارد کنگره شده‌اند انشا الله به‌زودی به رهایی برسند.

 

آرزوی پدر مسافر فرزاد

 

آرزو می‌کنم همه عزیزان به آرزوها و خواسته‌های مثبت خودشان برسند .

 

صحبت‌های مسافر فرزاد

 

ساقی به نور باده برافروز جانِ ما                  مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما

                  ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم          ای بی خبر زلذت شربِ مدام ما

                                           هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق          ثبت است بر جریده عالم دوام ما

چیزی که از سفر اول به خاطر دارم مثل یک غبار پشت سرم است ، بااینکه دو سال از آن زمان می‌گذرد ولی مطلب زیادی به یاد نمی‌آورم ، من در دوران سوءمصرف مواد مخدر هزینه‌های زیادی برای خودم ، خانواده‌ام و اطرافیانم درست کردم والان که فکر می‌کنم مهم‌ترین چیزی که از دست دادم زمان بود ، شما فکر کنید انسان در بهترین دوران زندگی‌اش ، در دوره جوانی و شکوفایی‌اش به یک خواب 10 ساله فرو می‌رود ، 10 سال از خواب بگذرد و بعد یک‌دفعه از خواب بیدار شود و ببیند 10 سال بهترین روزهای زندگی‌اش گذشته است و بهترین فرصت‌های زندگی را ازدست‌داده است و اینکه خیلی از پل‌ها پشت سرم شکسته بود ونمی دانم کجا و چرا خداوند اذن ورود به کنگره را به من داد و من باحال خیلی خراب وارد کنگره شدم ، روزی برای کارت عضویت کنگره یک عکس گرفتم و به قدری این عکس بد بود که از عکاس خواستم عکس را روتوش کند چون نمی‌توانستم آن عکس را برای کارتم به کنگره بیاورم .

وقتی شخص وارد گرداب مصرف مواد مخدر می‌شود چاره‌ای ندارد او باید خیلی جاها برود و خیلی چیزها را جلوی چشمش از دست بدهد و جلوی افراد زیادی باید سرخود را خم کند و این تخریب‌هایی که به یاد دارم ضربدر 100 کنید برای کسانی چون پدر ، مادر ، خواهر و برادر که در این مسئله بی‌گناه بودند  ، من گیج بودم ولی تخریب و آب شدن ِ مرا هرروز می‌دیدند و چاره‌ای نداشتند .

همیشه یک مصرف‌کننده متهم به این می‌شود که اراده ندارد مخصوصاً از طرف کسانی که پای خود را به این آب نزده‌اند بعد قضاوت‌هایی می‌کنند که ما می‌فهمیم که چقدر اشتباه است ، شخص مصرف‌کننده بی‌اراده نیست چه کسی می‌تواند بااراده درد سنگ کلیه را تحمل کند ؟ چه کسی می‌تواند بااراده دندان‌درد را تحمل کند ؟ اعتیاد هم یک بیماری است که جسم ، روان و جهان‌بینی فرد را در برمی‌گیرد ، باقوت زیاد سفر کنند چون پایان مسیر بسیار روشن است ، کنگره پایانی ندارد چون پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است منتها اگر حرکت درست باشد پایان هر نقطه انشا الله زیباترین تصاویر را خواهید دید ، زیرا که کلام و سخن و وعده خداوند دروغ نیست ما به سمت مسیر درست حرکت کنیم قطعاً بهترین‌ها به ما داده خواهد شد .

من همیشه به بچه‌ها در لژیون می‌گویم که : فرض کنید قرار بود حاکم و قاضی که قرار است حکم ما را بدهد غیر از خداوند یک انسان بود ، برای 10 سال نافرمانی ، خطا و کج روی چند سال حکم می‌برید هرکدام از ما حداقل هیچی که مصرف نکرده باشیم یک کیلو مواد مخدر مصرف کردیم  چقدر جرم برای یک کیلو می‌برند ولی این‌قدر خداوند مهربان ، بزرگ ، رحمان و رحیم است که 10 سال نافرمانی را با 11 ماه سفر با لذت پاسخ داد چراکه وقتی انسان به‌طرف خداوند حرکت کند معجزه اتفاق می‌افتد که 11 ماه لذت تاوان 10 سال نافرمانی به من داد و من فردای روزی که رها شدم به‌قدری حالم خوب بود که نمی‌دانستم چه کنم ، آخر راه قشنگ و زیباست ولی می‌گوید

گر مرد رهی میان خون باید رفت

از یکسری خواسته‌ها باید گذشت تا میوه شیرین رهایی پدیدار شود ، از آقای مهندس متشکرم چراکه زندگی‌ام را مدیون ایشان هستم ، از استاد امین عزیز، خانواده آقای مهندس و گروه دیده بانها  ممنونم ، از استاد عزیزم آقای محمد حیدری که نمی‌دانم اگر ایشان نبود سرنوشت من چه شده بود از ایشان سپاسگزارم ، از راهنمای همسفرم سرکار خانم شریفیان تشکر می‌کنم و همیشه به حال خوش ایشان ، اطلاعات و جایگاهی که در نزد خداوند دارند غبطه می‌خورم ، خانم مرجان و آقای کامران برای همسفران نمایندگی یک غنیمت هستند انشا الله سایه این دو عزیز و خانواده‌شان همیشه بالای سر ما باشد ، از پدرم تشکر می‌کنم که زحمت کشید وجور مرا همه‌جا کشید ، از مادرم تشکر می‌کنم که سنگ صبورم بود و در سفر همیشه همراهم بود و جایی که غفلت می‌کردم مثل یک ساعت شماته‌دار زنگ تذکرش به صدا درمی‌آمد ، از مرزبانان نمایندگی و عزیزانی که هستند که با حضورشان به بودن من موجودیت می‌دهند تشکر می‌کنم.

 

صحبت‌های پدر مسافر فرزاد

خدا را شاکرم که اراده مبارزه با دیو اعتیاد را در وجود حاضرین قرار داده ، به تک‌تک شما عزیزان درود می‌فرستم که در حال سفر هستید که انتهای این سفر نورانی و سفری است که به نجات و رهایی منجر می‌شود ، به همسفران عزیز و متحملی که رنج سفر مسافر را تحمل می‌کنند تا آن‌ها به رهایی برسند درود می‌فرستم ، به‌جز خواسته و عنایت خداوند چیزی نیست که در هر خانواده ، افرادی که بیمار می‌شوند راه درمان را پیدا می‌کنند و به درمان می‌رسند من لازم می‌دانم از آقای مهندس دژاکام بنیان کنگره تشکر کنم آرزوی طول عمر و سلامتی برای خود و خانواده‌شان می‌کنم ، از آقای حیدری به‌عنوان راهنمای فرزندم تشکر می‌کنم ایشان با صبر و بردباری تمام زحمات ما را تحمل کردند تا رهجویشان به رهایی برسد ، از آقای شریفیان ایجنت شعبه خیلی تشکر می‌کنم تا شعبه راه‌اندازی شده و ادامه پیدا کند ویکی از شعب موفق کشور باشد ، از خانم مرجان هم که راهنمای خانم من بودند تشکر می‌کنم و برای خانم من سنگ تمام گذاشتند انشالله خداوند پاداش خیر به ایشان بدهد ، اعتیاد در جامعه بیداد می‌کند و اگر زحمات آقای شریفیان و همسر ایشان نبود این شعبه ایجاد نمی‌شد و این موهبتی است که این عزیزان برای ما ایجاد کردند ، انشا الله آقای حیدری هم هر جا هستند موفق و مؤید باشند بتوانند راهشان را ادامه دهند ، از همسفر آقای فرزاد مادرش تشکر می‌کنم که با همیشه به‌عنوان مادر و همسفر ایشان را همراهی کردند و برای نجات فرزاد تلاش کردند ، شما مسافران نمی‌دانید که اطرافیان شما چه زجری می‌کشند و رهایی شما و درمان شما بهترین هدیه برای خانواده شما است ، قطعاً به وجود شما مسافران در آینده نیازاست تا به درجه راهنمایی و استادی برسید و زمینه خروج افراد دیگر را از اعتیاد به وجود آورید ، به فرزاد هم که توانست بر این بیماری غلبه کند تبریک می‌گویم .

 

صحبت‌های خانم مرجان راهنمای خانم پروانه

 خدا را شکر می‌کنم چراکه امروز در شعبه ما روز مادرها است ، مادرانی که با صبر ، استقامت و بردباری مثل کوه پشت فرزندانشان ایستادند تا شاهد سلامتی و به مقصد رسیدن مسافرانشان باشند ، فرزندانی که شاید سال‌ها زاری کردند و سر سجاده‌ها دعا کردند که راهی برای نجات آن‌ها از تاریکی‌ها پیدا شود ، خدا را شکر می‌کنم که در این جلسه حضور دارم .

خانم پروانه یکی از مادرانی بودند که بسیار زیبا حرکت کردند و در کنگره نسبت به اینکه در کنگره به‌خوبی قوانین را اجرا کنند حساسیت داشتند ، بسیار طالب آموختن بودند و هر بار هر سؤالی که برایشان پیش می‌آمد بلافاصله حضوری و یا تلفنی سؤالشان را می‌پرسیدند و من بسیار لذت بردم و آموختم از اینکه در کنارشان بودم ، صبر و استقامت را از ایشان یاد گرفتم و آن صبر و استقامت را برای تمام مادران کنگره 60 آرزو می‌کنم ایمان داشتند که درب‌های بسته روزی بازخواهند شد مانند قلب‌هایی که آلیاژ اصلی آن‌ها از سیاه سنگ است ، نماد باز شدن درب‌های بسته را همین الآن در زندگی خود می‌بینند و تماماً به خاطر حرکت قشنگشان در کنگره 60  بوده و به خاطر اینکه ایمان داشتند که درب‌های بسته روزی گشوده خواهد شد ، به ایشان صمیمانه تبریک می‌گویم و برایشان آرزوی موفقیت می‌کنم ، آرزو می‌کنم آقای فرزاد وهمسفرشان در امر بسیار خطیر و مهم تربیت استاد در کنگره 60 موفق باشند ونشان های بسیاری از خودشان به‌جا بگذارند ، به آقای فرزاد تبریک می‌گویم و آرزو می‌کنم لژیون بسیار قوی داشته باشند و تبریک صمیمانه خدمت پدر بزرگوارشان می‌گویم که قطعاً پشت جبهه این دو عزیز را همراهی کردند تا امروز شاهد این شادی و خوشحالی در این جلسه باشیم ، خدمت آقای حیدری تبریک می‌گویم به خاطر تمام آموزش‌هایی که به رهجوها یشان و آقای فرزاد دادند و یک خدمتگزار را تربیت کردند و تمام شادی و هیجان این جشن زیبا را به آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان تقدیم می‌کنم .

صحبت‌های همسفر پروانه

خدا را شاکر و سپاسگزارم که مسیر کنگره را پیدا کردیم ، من و مسافرم آمدیم و به رهایی رسیدیم و امروز دومین سال رهایی‌مان را جشن می‌گیریم ، از بنیان کنگره ، خانم آنی عزیز ، آقای امین دژاکام و عزیزانی که شبانه‌روز برای آموزش ما تلاش می‌کنند تشکر ویژه می‌کنم .از آقای کامران شریفیان به خاطر تأسیس نمایندگی شهرکرد تشکر می‌کنم و فکر می‌کردم زحمات ایشان ، خانم مرجان و دیگران نبود معلوم نبود سرنوشت من ، فرزاد و بقیه عزیزانی که حضور دارند به کجا می‌رسد ، از آقای حیدری تشکر می‌کنم که مسیر شهرکرد ، اصفهان را 4 سال مداوم در گرما و سرما طی کردند و بسیاری از عزیزان را به رهایی و تعدادی را به مرحله کمک راهنمایی رساندند ، از راهنمای عزیزم خانم مرجان که سنگ صبور من بودند و مرا با آن تاریکی‌هایی که داشتم  تحمل کردند تشکر ویژه می‌کنم ، ایشان گوهر گران‌بهایی هستند که قیمت ندارند من افتخار می‌کنم در کنار ایشان هستم و از آموزش‌های کنگره وایشان بهره‌مند می‌شوم ، از مسافرم تشکر می‌کنم که با خواست بسیار قوی وارد کنگره شد و در کمترین پروسه زمانی به درمان رسید ، از همسرم و بقیه فرزندانم تشکر می نکنم که پشتیبان ما بودند و پا به‌پای ما آن‌طور که توانستند ما را یاری دادند .

تخریب فرزاد فوق‌العاده زیاد بود متادون ، شیشه و هروئین او را نابود کرده بود و تعادل جسمی ، روحی و روانی نداشت ، من و پدرش امیدی به او نداشتیم چون همه‌چیز او نابودشده بود ، ولی خدا را شکر با پیدا شدن کنگره آمدیم و به درمان رسیدیم ، چیزی که مرا آزار می‌داد این بود که من 10 سال از زندگی خود لذت نبردم چون تمام فکرم درگیر فرزاد بود همان‌طور که می‌دانید نگاه جامعه به یک مصرف‌کننده نگاه خوبی نیست ، نگاهی همراه با تحقیر و نفرت است و این مسئله مرا خیلی اذیت کرد ، خودِ فرزاد که متوجه نبود .

آقای مهندس در CD خروج از تاریکی‌ها فرموده‌اند آسیبی که به اطرافیان می‌رسد خیلی بیشتر از آسیبی است که به مصرف‌کننده می‌رسد ، من و پدرش آسیب بسیار زیادی دیدیم ولی همیشه او را دعا می‌کردیم و شاید دعای پدر و مادر بود که کنگره را پیدا کرد و خدا را شکر به رهایی رسید ف خدا را شکر او زندگی جدیدی را شروع کرده ، زندگی او بسیار خوب و به‌دوراز ضد ارزش‌هاست خدا را شاکر و سپاسگزارم .    

عکاس : مسافر مجید

منبع : نمایندگی عمان سامانی شهرکرد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .