به نام نامی خالق عشق
برداشت از وادی اول
با تفکر ساختارها آغاز میگردد.بدون تفکر آنچه هست روبهزوال میرود.
تفکر به معنای حرکت ذهنی یا درونی است.(حرکت از یک نقطهبهنقطهای دیگر،از یک معلوم به یک مجهول)
ساختار به معنای ساختمان میباشد.مانند:ناهار خوردن،مسواک زدن،دانشگاه رفتن و ... .اینها به عبارتی ساختار تلقی میشود.
باید به این مهم توجه داشته باشیم که قبل از ساخت هر چیزی یا هر شیئی،پشت آن تفکری نهفته است.مانند ساخت یک لیوان،یک میز،یک خیابان و ... .بدون تفکر امکان تولید و ساخت هیچچیزی وجود نخواهد داشت.
حال من اگر بخواهم ساختارهای زندگی خود را آغاز نمایم قطعاً باید نخست تفکر و در بعضی از مواقع مشورت نمایم.
باید توجه داشته باشیم که تفکر کردن بافکر کردن اندکی تفاوت دارد.ما در طی روزمره فکرهای زیادی میکنیم،اما چند تای آنها به بهره مینشیند و مفید است!؟
در کنگره 60 نیز آموختهایم که برای تفکر نمودن،3 نیروی کمکی (القا،احیا و تحرک) ما را یاری میکنند که:
القا نیرویی است که از بیرون به ما ملحق شده و اگر تفکرمان مثبت باشد،آنهم نیز مثبت خواهد شد و همینطور بالعکس.
احیا یعنی ساختهشدن وزندگی دادن مجدد کارخانه بدن انسان،درختان و گیاهان.
تحرک نیرویی است که انسان را به حرکت و راهاندازی و یا به عبارتی جبران مافات وامیدارد.
لازم به ذکر است که در مرحله اول باید راجع به اینکه به چه چیزی باید تفکر نماییم بیندیشیم.اگر توجه کرده باشیم در عنوان وادی اول چنین آمده مه با تفکر ساختارها آغاز میگردد.بنابراین باید راجع به مواردی تفکر نماییم که ساختار را برای ما آغاز نماید.یعنی به عبارتی در مورد موارد سودمند بیندیشیم.
آیا تفکر درباره جاهلیتهای گذشته و موارد منفی را سودمند میانگاریم!؟
خیر.ما باید تفکر نماییم که فعلمان را چگونه سپری کرده و روزبهروز به دانایی خود بی افزاییم تا مجدداً بهروز الست بازنگردیم و اشتباهات گذشته خود را تکرار نکنیم.باید توجه داشت که با افکار منفی،زیانهایی به خود و اطرافیان رساندهایم،حال فکر کردن و غصه خوردن،نه دردی از ما دوا میشود و نه به گذشته بازخواهیم گشت.بنابراین باید تفکر کنیم که چگونه جبران مافات کرده و چند برابر آن زیانها را با تفکر سالم و مثبت،تبدیل به محبت نماییم.به عبارتی نقشهای ترسیم نماییم که روبهجلو باشد،نه رو به عقب و اینها لازمههای پیشینهای ازجمله:(قدرت بدنی لازم،فوتوفن و هدف و انگیزه مشخص) را میخواهد.
در ضمن توجه داشته باشید که پند گرفتن از اشتباهات گذشته بسیار عالی و آموزنده میباشد.اما فکر کردن به آنها و افسوس خوردن هیچ سودی برای امروز و آینده ما نخواهد داشت.
نکته آخر و بسیار حائز اهمیت دیگری در اینجاست که ما با تفکر فاصله چندانی نداریم،اما تفکرمان با عملمان بسیار فاصله دارد و باید بدانیم که تنها تفکر قدرت مطلق حل نیست،توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماییم.
از فرماندهی عقل تا فرماندهی نفس اماره،ازنظر مکانی یک مو فاصله است،ولی ازنظر زمانی هزاران سال به طول میانجامد.پس به گفته جناب مهندس دژاکام آن کنیم که فرمان است و اگر بگوییم بشو،قطعاً خواهد شد
1394/4/15
گردآورنده:مسافر حسام قلعه وند
با تشکر
- تعداد بازدید از این مطلب :
3017