English Version
English

پریشانی ؛ اولین سال رهایی مسافرکیومرث

پریشانی  ؛ اولین سال رهایی مسافرکیومرث

از سری کارگاه‌های آموزشی نمایندگی شادآباد در روز پنجشنبه مورخه94/04/11 با نگهبانی آقای پیام محرابی و دبیری آقای سعید الماسی و استادی آقای  با دستور جلسه (شیشه و تخریب آن روی من )رأس ساعت18برگزار شد .

 

سخنان استاد :

 

در یک روز گرم تیرماه درخواست قبولی طاعات و عبادات شمارا از حق‌تعالی دارم و تولد حضرت امام حسن مجتبی (ع)را نیز تبریک می‌گویم .

تاریخچه شیشه ،در زمان جنگ جهانی دوم شیوع و گسترش آمفتامین را شاهد بودیم و به‌عنوان داروی ضدافسردگی به کار می‌رفت که با گذر زمان مورد سوءمصرف قرار گرفت . متأسفانه هم جامعه پزشکی و متصدیان کشور به‌ نقطه عطفی برای درمان شیشه نرسیده‌اند ، اما این مهم در کنگره انجام شد و جالب اینکه عده‌ای هنوز  نسبت به درمان شیشه با داروی تریاک ( ot ) اعتقاد ندارند .

سال‌ها قبل جناب مهندس دژکام پیش‌بینی سونامی شیشه را کرده بودند . مصرف شیشه با ترشح دوپامین حس لذت بسیار بالایی را برای فرد مصرف‌کننده به وجود می‌آورد اما در ادامه مصرف تخریبی وحشتناک گریبان فرد مصرف‌کننده را خواهد گرفت با قطع مصرف شیشه هم عوارض زیادی شامل حال فرد مصرف‌کننده می‌گردد و تنها با روش d.s.t درمان ممکن شد .

امروز تولد  آقای کیومرث کاظم لو را جشن می‌گیریم که دستور جلسه ما با کیومرث سنخیت دارد . کیومرث با پریشانی زیادی وارد کنگره شد ،با چهره‌ای  عبور و آشفته و در اوج ناامیدی به لژیون من آمد و با داروی اوپیوم سفر خود را شروع کرد ؛ اما همراه با مصرف دارو ، شیشه هم مصرف می‌کرد و اتفاقاً مصرفش چند برابر هم شد .

 

 

بزرگ‌ترین عامل درمانی که برای ایشان رخ داد کم شدن توانایی‌های ایشان بود . هنوز اردوهای لژیونی جمع نشده بود که همراه آقای نادری و حنفی به اردو رفتیم که ایشان به هر ترتیبی که بود در حال مصرف بودند تا اینکه بارها و بارها به ایشان گوشزد شد که سفر را درست انجام دهند که خواستی برای ایشان وجود نداشت و هر اقدامی که انجام شد حتی تغییر لژیون هم برای ایشان جواب‌گو نبود و به مدت 7 الی 8 ماه از کنگره رفتند . تا اینکه خیلی اتفاقی و بااینکه خلاف هنجارهای اجرایی راهنما و ره‌جو بود ، با ایشان تماس گرفتم و سفر مجدد کیومرث آغاز شد و این بار کیومرثی متفاوت را دیدیم که راه خود را پیداکرده بود و عصای دست من در لژیون بود حتی در سفر دوم هم خدمت خوبی کرد و به اصرار من در مرزبانی شرکت کرد . کیومرث مراحل تغییر تبدیل و ترخیص را خیلی خوب طی کرد و در شهریور هم جشن عروسی‌اش را برگزار خواهد کرد .

 

 

سخنان کیومرث :

 

مرتب در این چند هفته در حال تفکر بودم که چه صحبت‌هایی باید بکنم ،اما آقا تمام حرف‌های من را زد و در رابطه با گریزهایم باید بگویم زمانی کاشانه‌ای داشتم که با تمام امکانات در اختیار من بود و تمام معضلات و دردسرهای من از همان کاشانه بود و بسیار سخت بود درعین‌حالی که مواد در اختیارت باشد و برای تهیه‌اش مشکلی نداشته باشی بتوانی سفر کنی .

 

من از همین‌جا دست آقا را می‌بوسم ؛چون خیلی ایشان را آزار دادم و اذیتشان کردم و هر کس دیگری هم بود نام مرا از ذهن خود پاک می‌کرد .از همسر محترم آقا قدردانی می‌کنم .از صادق عزیز کمال تشکر ر ا دارم به‌عنوان برادر و نه شریک کاری ،خیلی از دردسرهای من را تحمل می‌کرد .از تک‌تک اعضای خانواده‌ام علی‌الخصوص برادرهایم سپاسگزارم .از برادر لژیون‌هایم تشکر می‌کنم و همچنین از اعضای گروه مرزبانی و آقای صادقی ایجنت شعبه .

سخنان همسفر کیومرث ،صادق :

من همسفر دوران مصرف کیومرث هستم .هم همکار بودیم و هم با یکدیگر مصرف می‌کردیم .دوران مصرف خوبی داشتیم ؛اما از زمانی که مصرف شیشه ر ا شروع کردیم دردسرهایمان هم شروع شد .من زمانی که سفرم را شروع کردم کیومرث در حال مصرف بود و بعد از مدتی به کنگره آمد.اما سفر بسیار سختی داشت تا اینکه به کمک آقا به رهایی رسید .آقای برای ایشان زحمات زیادی کشیدند و نکته قابل‌توجه سپاسگزاری عمیق کیومرث به آقا است .کیومرث از زمانی که سفرش را منظم کرد تغییر کرده و وارد دنیای جدیدی شده است .تغییرات کیومرث را با خاطره‌ای کامل می‌کنم .هر وقت با ماشین خود به مغازه می‌آمد با 120 کیلومتر در ساعت ترمزدستی را می‌کشید ،اما بعدازآن دیدم قبل از صدای خود کیومرث صدای پخش ماشین او می‌آید که در حالت پخش صدای مهندس دژاکام است .

تهیه گزارش و عکس:مسافر امیررضایی

تایپ: مسافرمحمددادگر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .