English Version
English

حس زندگی؛ یادداشتی از همسفر سهیلا

حس زندگی؛ یادداشتی از همسفر سهیلا

که چی ؟ پرسش که چی که نسبت به واکنش های اطراف ، در مقطعی از زندگی یک کلید است .

انسان به طور طبیعی باید از زندگی ، طبیعت ، ورزش ، تحرک ، درس و کار لذت ببرد . حتی پشترفتهای زندگی برایش خوآیند باشد و بتواند ارتباط برقرار کند .

وقتی شخصی قادر نباشد با تغییرات محیط ارتباط مثبت حسی برقرار کند . به دلیل آن است که جسمش هست ولی روحش در جای دیگر دیراست و نمی تواند ارتباط حسی برقرار کند و نسبت به محیط زندگی بی تفاوت است .

اگر انسان قادر نباشد از بیشتر چیزهایی که وجود دارد انرژی و حسی دریافت کند : نهایت به نقطه ای می رسد که دائما" با خود می گوید : که چی ؟

کسانی که از لطف زندگی محروم باشند این دیوار بی حسی را به دور خود می کشند .

محرومیت از حس لذت زندگی چگونه بوجود می آید ؟

انسان سالم زمانی که به عرضه زندگی می گذارد از دیدن نعمتهای دنیا ، طبیعت ، جنگل ، گل و دریا ..... لذت می برد .

اگر تاریکی و حس انسان غلبه کند . نشانه آن بی حسی است . تاریکی زمانی بوجود می آید که انسان بی حس شده است .

وقتی نیروی تاریکی در فرد برابر یا یکسان با نیروی زیبایی باشد ، تاریکی غلبه می کند و حس بیزاری رشد می کند . مثلا" فرد از درون درعذاب است ولی در بیرون و انمود می کند اطرافیان در دوست دارد مصرف مواد باعث بستن شدن حس لذت نسبت به زندگی می شود . باید با پالایش و تزکیه گره های تاریک را کم کم باز یا حس رشد کند و زیباییهای اطراف قابل درک باشد . بدین ترتیب شخص وارد چرخ زندگی می شود . سوالی که اکثر موارد پیش می آید که چرا زندگی می کنیم ؟

جواب این است .... 

برای خود زندگی می کنید ، چون زندگی کاملا" مفهوم دارد و قابل احساس و درک است . وقتی که فرد که چی را بکار می برد . دلیل بی حسی است و بی حسی دلیل پیوند با تاریکی یا اسارت ، بازتاب اسارت درون .

انسان آزاد سرشار از شوق و اشتیاق و احساس خوب است انسانی که هرچه را می سازد ، تخریب می کند ... اطمینان ندارد که چیزی را بدست آورد ، به نوعی ناامیدی دارد . در نهایت ناامیدی به پوچی می رسد و گاهی به زندگی خود خاتمه می دهد . 

نویسنده: همسفر سهیلا از لژیون خانم ربیعی

منبع: کنگره 60

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .