English Version
English

که چی؛ دستور جلسه هفتگی

که چی؛ دستور جلسه هفتگی

"که چی" هم به حس بستگی دارد و هم به آموزش و دانایی!

این کلمه "که چی" یک واژه مشترک می‌باشد که خیلی‌ها از آن استفاده می‌کنند؛ گاهی اوقات زمانی که من نسبت به بعضی مسائل حسی نداشته باشم یا از آن اطلاعات کافی نداشته باشم طبیعی است که واژه "که چی" را به خود بگویم و جواب درستی برای آن نداشته باشم و مسیر را اشتباه بروم.

این واژه "که چی" در دو زمان سراغ من می‌آید:

یکی زمانی که هیچ آموزشی ندیده باشم و برای زندگی آینده‌ام، تفریحاتم، مواد نزدنم، صبح زود بیدار شدنم، کار کردنم، ورزش کردنم و... بگویم که چی!

دیگری زمانی که وارد کنگره شدم و آموزش دیدم؛ در این زمان می‌گم که چی تا ظهر بخوابم؟! که چی مواد بزنم؟! و...

الآن دیگه من معنای نشئگی واقعی را می‌دانم؛ الآن سیستم ایکس را می‌شناسم؛ الآن دیگه به "که چی"هام جواب می‌دهم و حرکت می‌کنم؛ البته در قدیم هم حرکت می‌کردم ولی آن حرکت در جهت تاریکی‌ها بود و به من حسّ ناامیدی می‌داد.

در سفر اول می‌گفتم که چی باید 11 ماه سفر کنم! که چی خدمت کنم! که چی در جلسات حضور داشته باشم! و...

ولی حال که در سفر دوم هستم می‌گویم که چی خدمت نکنم؟! که چی تو کنگره حضور نداشته باشم؟! و...

این "که چی"ها هم می‌تونه من رو به قهقرا ببره، هم می‌تونه یک انرژی پتانسیل در من ایجاد کنه و مرا به حرکت واداره.

این واژه "که چی" همیشه وجود داره؛ ولی مهم اینه که من در چه مرحله‌ای از دانایی قرار دارم.

این "که چی" هم زمانی که من می‌خواهم به سمت ضدّ ارزش‌ها برم وجود داره و هم زمانی که می‌خواهم به سمت ارزش‌ها برم.

این را می‌دانیم که جهان بر پایه اضداد بنا شده و این را هم می‌دانیم که ما از پایین‌ترین مرحله انسانی یعنی نفس اماره حرکت کرده‌ایم تا به کمال برسیم و در این مسیر همیشه دو نیروی منفی و مثبت وجود دارند که دائماً در حال تلاش هستند و هرکدام مأموریت خودشان را دارند.

همان‌طوری که ما هر کاری می‌خواهیم انجام دهیم ابتدا تصویر آن کار در ذهن ما به‌صورت اتوماتیک به وجود می‌آید و بعد آن کار را انجام می‌دهیم، این سؤال "که چی" را هم در انجام هر کاری به‌صورت اتوماتیک از خود می‌پرسیم؛ و همزمان هم نیروهای الهی و هم نیروهای بازدارنده به آن پاسخ می‌دهند.

یعنی من دو ندای درونی خواهم شنید؛ حال بسته به جایگاه و قدرت تشخیصی که دارم و اینکه در چه مرحله نفسانی قرار دارم، برای این سؤال "که چی" جوابی پیدا خواهم کرد و به آن پاسخ، عمل خواهم نمود.

یه زمانی قبل از ورودم به کنگره، زمانی که سؤال "که چی" را با خود مطرح می‌کردم، نیروهای شیطانی مسیر منفی را به من نشان می‌دادند و با استفاده از حس‌های منفی که در من وجود داشت وارد عمل می‌شدند و به من حکم می‌کردند ولی امروز این را می‌دانم که می‌توانم با کمرنگ کردن همان حس‌های منفی، شدت و قدرت نیروهای منفی را در خود کاهش دهم تا بتوانم آن‌ها را به صفر برسانم.

شاید امروز هم آن نیروهای منفی به شکل‌های دیگر به سراغم بیایند ولی دیگر قدرت تحکّم بر من را ندارند.

با احترام؛ مسافر علیرضا امینی

نگارنده: مسافر سعید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .