انجام اعمال ضدارزشی از بدو خلقت انسان همواره صورت میگرفته است. اما سوال اینجاست که انجام این اعمال چه تاثیری روی آدم دارد؟ انجام یک عمل ضد ارزشی کوچک شروع تازهای برای انجام اعمال بزرگتر میباشد. حال چگونه است که نفس یک انسان به مرحلهای میرسد که مثلا مرتبا مرتکب جنایات بزرگ میشود و یا آنقدر در باتلاق اعتیاد فرو میرود که دست به اعمال فجیعی میزند؟ به نظر من پاسخ کلی در افکار آلوده است. افکاری که به مرور زمان و با شروع یک ضد ارزش کوچک به تدریج آلوده شده و نفس را به مرحلهای میرساند که انسان بیچون و چرا فرمانبردار نفس اماره و نیروهای شیطانی میگردد.
اما اگر آدمی در محیطی با آگاهی و آموزش درست رشد کرده باشد هم گرفتار افکار آلوده میشود؟ صرف نظر از مسایل ژنتیک باید بگوییم خیر.
حال اگر این آموزش توسط پدر و مادر یا کسانی که مسائل جهانبینی را در حد قابل قبولی بدانند انجام بپذیرد مسلما نتایج مطلوبی را به همراه خواهد داشت. شاید توسط کسانی آموزش دیده باشیم که با نام جهانبینی آشنا نباشند، اما آموزشهای آنان عینا مسایل درست جهانبینی باشد.
انجام یک عمل ضد ارزشی غالبا با لذت بسیاری همراه میباشد زیرا اگر اینگونه نباشد آن عمل دوباره انجام نمیگیرد. اعتیاد هم همینگونه است، زیرا در ابتدا بسیار از آن لذت میبریم و ظاهرا حال خوش را تجربه میکنیم، اما این در باغ سبز است و شروع آلودگی افکار ما میباشد، آنهم به بدترین شکل ممکن. یک فکر آلوده اختیار را از انسان سلب میکند، زیرا عملا دسترسی به عقل از بین رفته یا بسیار کم میشود. همین مساله است که انسان به پایینترین مرحله نفس سقوط کرده و فرماندهی جسم و روان خود را از دست میدهد.
به همین دلیل است که در کنگره 60 یکی از اضلاع مثلث درمان جهانبینی میباشد. زیرا جسم و روان در طول سفر اول به خوبی بازسازی میشود. اما اگر جهانبینی در کار نباشد، افکار آلوده چگونه تصفیه و بازسازی بشوند؟ این مساله هم در سفر اول و هم در سفر دوم جایگاه ویژهای دارد.
خوشبختانه در کنگره 60 آموزشهای جهانبینی در سطح بسیار بالایی انجام میپذیرد و خوشا به حال کسانی که این مساله را درک میکنند و به تزکیه و پالایش خود میپردازند.
باشد که همگی از این فرصت به درستی استفاده کنیم.
نویسنده: مسافر فرشاد
منبع کنگره 60: وبلاگ مسافر حامد شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
3506