سومین جلسه از دوره شصتم سری کارگاههای آموزشی - خصوصی کنگره ۶۰، ویژه خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی یاس، با استادی راهنما مسافر مهری، نگهبانی مسافر صدیقه و دبیری مسافر زهرا، با دستور جلسه «هفته راهنما» در تاریخ ۱۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهری هستم یک مسافر
سلام بر کسانی که مرا را در آستانه ازهمپاشیدن دیدند و آن را استوار ساختند، بدون هیچ چشم داشتی. سلام بر همه راهنمایان. ابتدا جا دارد که این هفته پرشکوه را ابتدا خدمت بنیان کنگره جناب مهندس و خانواده ایشان و سپس به کل راهنمایان در تمامی شعب، تبریک و تهنیت بگویم. امروز سعادت این را دارم که به نمایندگی از طرف شما عزیزان، در این جایگاه قرار بگیرم و صحبت کنم.
از جناب مهندس بینهایت سپاسگزارم که این هفته و این جشن زیبا را برای ما در نظر گرفتند، تا من راهنما بدانم که چه مسئولیت خطیری بر عهده دارم. ما در کنگره ۶۰ چهار جشن داریم. جشن بنیان، جشن دیدهبان، جشن راهنما، مرزبان و ایجنت و جشن همسفر تا یک تازهوارد بفهمد که با چه سیستمی مواجه است و قدر گردانندگان این سیستم را بداند.
کسی که میخواهد راهنما بشود ابتدا باید خودش مصرفکننده مواد مخدر بوده و در کنگره به درمان قطعی رسیده باشد، و سفر اول که از مصرف مواد تا قطع آن است، را بهخوبی به اتمام رسانده باشد. سپس باید چهل سی دی آموزشی را بنویسد تا وارد سفر دوم جهانبینی شود. در آزمونها شرکت کند و موفق به کسب نمره قبولی در آزمون متون کنگره بشود. به عبارتی باید از فیلترهای سختی عبور نماید تا بتواند شال نارنجی را دریافت نماید، و پس از گذران این مراحل به نقطه صفر خودش میرسد.
ما انسانها اغلب پاداشها و معیارها را بر اساس پول میسنجیم و این سؤال بسیار مطرح میشود که آیا راهنمایان حقوق میگیرند؟ از نظر من، علم کنگره، یک علم نوری است و بر اساس سی دی اخیر جناب مهندس «سی دی اشراق» میتوانیم بهتر درک کنیم که چه علم کاملی در بحث شناخت و فلسفه انسان، وجود دارد.
شاید بحث اعتیاد، بخش کوچکی از ظاهر موضوع باشد؛ ولی در واقع رسانیدن انسان به جایگاه اصلیاش میباشد، جایی که انسان همیشه به دنبالش بوده است. یک سفر اولی از زمانی که وارد کنگره میشود باید در فکر طیکردن این محور، تا آخر باشد، اگرنه کارش ناتمام و همیشه سرگردان میماند. وقتی که من این شال را دریافت میکنم، به مدت چهار سال باید کارورزی نمایم برای رسیدن به خویشِ خود و باید حداکثر سعی و تلاشم را به کار ببندم.
امسال حدود نه هزار نفر شرکتکننده در آزمون داریم که از این تعداد، فقط بیست درصد آنها میتوانند وارد شوند. فردی که چهار سال، خدمت میکند در واقع یک پروسه عظیم خودشناسی را طی مینماید و انسان ارزشمندی است.
مولای متقیان حضرت علی میفرمایند: «مَن عَرَفه نَفسَ، مَن عَرَفه رَبَ» کسی که خودش را شناخت، خداوند را میشناسند. کنگره، جایی است که به من کمک میکند تا با سپریکردن مراحل عملی، ابتدا خود و سپس خدای خود را بشناسم و این میسر نمیشود به جز در پرتو آموزش و ارائه خدمت راستین.
به عزیزان توصیه میکنم از همان ابتدای ورود به سفر اول، این شال را بخواهند و با این خواسته ارزشمند و معقول، به سفر خود ادامه بدهند. یک راهنما تمام تلاش خود را به کار میبندد تا رهجو را بهسلامتی و به درمان برساند، مسلماً رهجو هم وظایفی در قبال اینهمه دریافتی دارد و باید قدردان زحمات راهنما و کلیه خدمتگزاران باشد و این را در عمل نیز ثابت کند.یک رهجو باید پشت سر راهنما حرکت نماید، در غیر این صورت فقط موادش را قطع کرده و هیچ تغییر و تبدیلی در وی صورت نگرفته است.
نکته آخر اینکه؛ من راهنما اگر امروز اینجا خدمت میکنم، در واقع زکات حال خوب و سلامتیام را میپردازم، پس یک رهجو هم باید خمس و زکات حال خوب و سلامتیاش را پرداخت نماید، تا ببیند که چقدر بخشنده است. بخشندگی موجب برکت مال و برکت عمر میشود. پس باید انفاق کرد، و تلاش یک رهجو برای اخذ شال نارنجی و در نهایت خدمت به همنوعان، نمونه بارز قانون جبران است. امیدوارم قدر این موهبتهای الهی و قدر این ایام فرخنده را بدانیم.
تایپ: مسافر کبری، لژیون هشتم - نمایندگی یاس
ویرایش: مسافر نگین، لژیون هجدهم - نمایندگی یاس
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
159