یازدهمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی همسفران آقا نمایندگی شفا مشهد با استادی راهنمای محترم همسفر محمد، نگهبانی همسفر الياس و دبیری همسفر فرزاد با دستور جلسه "هفتهی راهنما" شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک همسفر.
خداوند را سپاسگزارم که امروز در جمع شما هستم و میتوانیم این اتفاق بزرگ را در نمایندگی شفا مشهد جشن بگیریم.
هفتهی راهنما را در رأس به جناب مهندس که راهنمای همگی ما هستند و سپس به کلیه راهنمایان کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم. من خودم دو راهنما دارم که یکی از آنها آقای مصطفی عظیمی زاده هستند که برای من بسیار زحمت کشیدند و دیگری آقای رضا ریختهگر که راهنمای لژیون موسیقی بنده هستند و قسمت مهمی از زندگی مرا شکل دادند، از هردوی این عزیزان متشکر و سپاسگزارم.
خداوند را شاکرم که ما، همسفران کنگره ۶۰ را داریم. در گذشته که به کنگره میآمدم در لژیون آقای عظیمی زاده فقط دو یا سه نفر بودیم ولی الآن با زحمات، صبر و پشتکار آقا مصطفی، بهجایی رسیدیم که شکل واقعی همسفران را نشان میدهد و همگی ما حال بسیار خوبی داریم.
چندین سال پيش در نمایندگی الهیه تنها دو تا آزادمرد در کل مشهد داشتیم که یکی؛ آقای عظیمی زاده و دیگری آقای اختری بودند و فقط این دو عزیز اعلام آزادمردی میکردند ولی در حال حاضر شاهد رشد بسیار زیادی هستیم.
بهاحتمالزیاد این اتفاق برای همهی ما رخ داده باشد که وقتی وارد شهری میشویم که تمامی آدرسها را بلدیم، خیلی از گردش در شهر لذت میبریم، اما اگر وارد شهری بشويم که جایی را بلد نیستیم و ناآشنا هستیم خیلی زود خسته و کلافه میشویم و اگر کسی دربارهی آن شهر از ما سؤالی بپرسد، ما خواهیم گفت که اصلاً جای خوبی نبود و خوش نگذشت؛ درصورتیکه آن شهر جاهای دیدنی ادیده ای دارد؛ این دقیقاً جریان زندگی ما همسفران است.
ما همسفرها در وجودمان شهری بسیار وسیع داریم، اگر کوچه و خیابانهای شهر وجودیمان را بهخوبی بشناسیم احساس لذت خواهیم کرد و حالمان خوب میشود؛ اگر خودمان را نشناسیم دچار گیجی و سردرگمی خواهيم شد و اینجاست که حالمان نسبت به خودمان بد میشود و با خودمان قهر خواهیم کرد.
برای ما همسفران فردی پیدا شده است به نام راهنما که تمامی آن آدرسهایی را که ما بلد نیستیم و به خاطر آن حال خرابی داریم را بلد است و آدرسها را به ما میدهد و اینجاست که بعد از یک مدت دریافت خواهی کرد که زندگی چقدر لذتبخش و زیبا است؛ سپس با تعجب از خودخواهی پرسید که همهی این مدت تمام این ویژگیها و آدرسها در وجود من بوده؟ بله همهی این ویژگیها در وجود ما نهادينه است.
انسان هرچقدر هم که دانایی و آگاهی داشته باشد باز هم به شخصی احتیاج دارد که به او اطلاعات و دانش بدهد، چه شخصی بهتر از راهنما؟ و چه مکانی بهتر از کنگره ۶۰؟
این ارتباطات در بیرون از کنگره هم وجود دارد، مثل ارتباط ورزشکار و مربی، کشاورز و ارباب، یا یک کشور و رهبر، یا پادشاه آن کشور؛ ما این سیستم را در خیلی جاها لمس میکنیم، اما سیستم کنگره ۶۰ با همه جاهای دیگر متفاوت است، زیرا یک ویژگی شاخص دارد؛ آن ویژگی هم این است که آن راهنما خودش آن مسیر را طی نموده است.
یک پادشاه قادر نیست که یک کشاورز را درک کند؛ زیرا یک پادشاه نمیتواند مانند تمام افراد جامعه زندگی کند و تمامی لایههای زندگی را درک کند، ولی یک راهنما میتواند تمام رهجوهایش را درک کند؛ زيرا علم کنگره ۶۰، یک علم الهی و وسیع است.
راهنماهای کنگره ۶۰ همه این مسیر را رفتهاند و در ابتدا یک رهجو بودند تا درنهایت تبدیل به یک راهنما شدند.
چرا علم کنگره ۶۰ یک علم الهی است؟ زیرا کار کنگره ۶۰ احیای انسان است و همهی ما در حال احیا شدن هستیم، درواقع کنگره ۶۰ مثل یک معجزه و جادوی بزرگ است.
افراد در کنگره بعد از مدتی تمام اخلاقیات و رفتارهایشان تغییر میکند و این چیزی جز معجزه نمیتواند باشد. ما همسفران خیلی کار بزرگی انجام میدهیم، زیرا یک مسافر اگر به کنگره نیاید کارش لنگ میماند و درمان نمیشود، اما این موضوع برای همسفران صدق نمیکند.
به نظر من آمدن همسفران به کنگره یک شاهکار بهتماممعنا است. مسافر یک بازیکن آماتور است اما رهجو یک بازیکن حرفهای تمامعیار است.
سعی کنيد قدر جایگاه همسفری را بدانید و در کسب آموزشها جدی باشید.
خیلی ممنون که با سکوت خودتان به صحبتهای بنده گوش دادید.
جشن راهنما
مرزبان خبری: همسفر علی
تایپ: همسفر پوريا لژیون اول
ویراستاری: همسفر امین لژیون دوم
ارسال خبر: همسفر محمد مهدی لژیون اول
وبلاگ نمایندگی همسفران آقا شفا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
460